امام زمان (علیه السلام) و حضرت نوح

معمّر بن خلّاد گوید:

«نزد امام ابی الحسن الرّضا علیه السّلام از قائم یاد شد پس فرمود:

شما امروز آسوده تر از آن روز هستید، عرض کردند: چگونه؟

 فرمود: اگر قائم ما علیه السّلام خروج کند جز خون بسته شده و عرق و بر روی زین های اسبان خفتن چیزی در کار نخواهد بود و لباس قائم علیه السّلام جز جامه خشن و خوراک او جز غذای ناگوار و نامطبوع نخواهد بود».

همچنین احمد بن محمّد بن عیسی به واسطه یکی از رجال خود از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:

«نوح علیه السّلام از پروردگار خود درخواست کرد که بر قومش عذاب فرو فرستد، و خداوند به او وحی فرمود که دانه خرمائی را در زمین بکارد و چون آن دانه رشد کرد و بارور شد و نوح از آن خورد آنگاه قوم او را هلاک سازد و برایشان عذاب فرو فرستد.

پس آن دانه را کاشت و اصحاب خود را از آن ماجرا آگاه ساخت، هنگامی که آن دانه درخت شد و رشد کرد و میوه داد و نوح از آن برچید و خورد و به اصحاب خود نیز خورانید، آنان به او گفتند: ای پیامبر خدا اینک وعده ای را که به ما داده بودی وفا کن، نوح پروردگار خویش را خواند و انجام وعده ای را که خداوند به او داده بود درخواست کرد، خداوند به او وحی کرد برای بار دوم عمل کاشتن را تکرار کند تا هنگامی که نخل رسید و میوه داد و نوح از آن خورد!

 آن وقت بر ایشان عذاب نازل کند، پس نوح علیه السّلام یاران خود را از آن قضیه آگاه کرد، و آنان سه دسته شدند: دسته ای از دین برگشتند و دسته ای دیگر نفاق ورزیدند و دسته ای با نوح پا بر جا ماندند، نوح نیز آن دستور را اجرا کرد تا آنگاه که آن نخل رسید و میوه داد و نوح خود از آن میوه خورد و به یاران خود نیز خورانید آنان گفتند: ای پیامبر خدا آن وعده ای که به ما داده بودی وفا کن، پس نوح پروردگار خود را خواند، خداوند به او وحی فرمود که آن نهال را برای بار سوم بکارد، تا هنگامی که آن درخت رسید و بارور شد قوم او را هلاک کند، نوح آن را به یاران خود خبر داد، پس آن دو دسته که مانده بودند خود سه دسته شدند:

یک دسته از دین برگشتند و فرقه ای منافق شدند و یک دسته با نوح پا برجا باقی ماندند، تا آنکه نوح ده بار این عمل را تکرار کرد و خداوند با یاران نوح که با او باقی مانده بودند همچنان رفتار می کرد و هر دسته ای به همان ترتیب به سه دسته تقسیم می شد، چون بار دهم شد عدّه ای از یاران خاصّ و با ایمان نوح نزد او آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا آنچه به ما وعده دادی که انجام دهی و چه انجام ندهی تو راستگو و پیامبر و فرستاده خدا هستی و ما در مورد تو شکّی نداریم هر چند با ما چنان رفتار کنی.

آن حضرت فرمود: در آن هنگام که چنین گفتند خداوند به خاطر گفته نوح همه را هلاک ساخت و خاصّان نوح را همراه او به کشتی در آورد و خدای تعالی پس از آنکه ایشان صافی و پاک شدند و تیرگی از آنان رفت نجاتشان داد و نوح را نیز با آنان نجات بخشید».