یکی از قدم ها در ایجاد آمادگی برای پیوستن به امام علیه السلام این است که منتظر فرج، خود و همه امکاناتش را وقف امام زمانش بکند، و در حقیقت هیچ چیز را برای خودش یا دیگران نخواهد، بلکه همه نیروهای مادی و معنوی خود را در جهت یاری امام علیه السلام و در خدمت برآورده شدن منویات ایشان قرار دهد.
اگر کسی معرفت صحیح و کامل نسبت به امامش داشته باشد، با همه وجودش تصدیق می کند که چون ایشان ولی و سرپرست مؤمنان هستند ، پس وقف همه امکانات شخصی برای آن حضرت ، حقی است که خدای متعال به ایشان داده و اگر مؤمن چنین کند، کاری بیش از حد وظیفه انجام نداده است. همه نعمتهای الهی که در اختیار هر کس قرار می گیرد، در حقیقت متعلق به وجود امام علیه السلام است و سایر افراد با اجازه ایشان حق بهره برداری از آن را دارند. بنابراین هر مؤمنی باید خود را وقف امامش گرداند.
البته این انجام وظیفه وجوب فقهی برای عموم ندارد، ولی بسته به معرفتی که شخص نسبت به امامش دارد، ادای این تکلیف عقلی بر او لازم می آید. حال اگر کسی از جهت معرفتش به امام علیه السلام به این رتبه برسد که خود را وقف ایشان نماید، همین حالت روحی، خود بزرگترین مصداق فرج برای او قبل از ظهور امام علیه السلام به شمار می آید، چرا که همه خیرات از همین نعمت بی نظیر ناشی می شود.
در واقع می توان گفت که چون ولایت امام علیه السلام ولایه الله است، کسی که خودش را وقف امامش گردانده، در حقیقت خود را وقف خدای خویش کرده و بالاترین مرتبه عبودیت پروردگار را به دست آورده است. چنین کسی قطعاً مورد عنایت خاص پروردگار قرار می گیرد و در سراسر زندگی اش به بهترین وجهی اداره می شود. کسی که در مقام بندگی خداوند وظیفه اش را تمام و کمال به انجام برساند، خدا خود، متکفل اداره امورش خواهد شد.
این مطلب به زیبایی هر چه تمام تر در فرمایش امام باقر علیه السلام به عبدالحمید واسطی مورد تأکید قرار گرفته است. وقتی او از سختی دوران انتظار سخن گفت، به او فرمودند:
“یا عبدالحمید، اتری من حبس نفسه علی الله عزوجل، لا یجعل الله له مخرجاً؟! بلی، و الله لیجعلن الله له مخرجاً. رحم الله عبداً حبس نفسه علینا، رحم الله عبداً احیا امرنا”[۱]
ای عبدالحمید، آیا گمان می کنی کسی که خودش را وقف خدای عزوجل کند، خداوند فرجی را برای او قرار نمی دهد؟! آری، به خدا قسم، قطعاً و یقیناً خداوند برای او فرج و گشایشی قرار می دهد. خدا رحمت کند بنده ای را که خود را وقف ما گرداند. خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده بدارد.
در این روایت شریف «حبس نفس» برای امام علیه السلام به این معناست که انسان همه امکانات خود را از آن ایشان ببیند و در مسیری که مورد رضای ایشان است، به کار گیرد، دستش برای امام علیه السلام کار کند. زبانش در جهت اهداف ایشان به کار گرفته شود، قدمش در راه برآوردن منویات ایشان برداشته شود، و … .
حضرت امام باقر علیه السلام با دو تأکید (لیجعلن) و یک قسم جلاله (و الله) فرموده اند که خداوند قطعاً برای چنین کسی فرجی قرار خواهد داد. اولین و پایهای ترین مصداق فرج، نفس رسیدن مؤمن به این اعتقاد است که خود را وقف امامش گرداند. این امر منشأ فرج های دیگر برای او خواهد بود. از مهمترین فرج هایی که به دنبال این اعتقاد و عمل به آن، برای مؤمن مصداق پیدا می کند، وعده ای است که در همین حدیث شریف آورده اند.
در ادامه همین حدیث، عبدالحمید واسطی از امام باقر علیه السلام می پرسد: اگر من قبل از آن که ظهور حضرت قائم علیه السلام را درک کنم، از دنیا بروم چه خواهد شد؟ حضرت در پاسخ به او بشارتی را برای منتظران واقعی امام عصر علیه السلام به طور کلی نوید می دهند:
القائل منکم ان لو ادرکت قائم آل محمد صلی الله علیه و آله نصرته، کان کالمقارع بین یدیه بسیفه، لا بل کالشهید معه.
هر کس از شما بگوید که اگر قائم آل محمد صلی الله علیه و آله را درک می کردم، ایشان را یاری می نمودم، چنین کسی هم چون کسی است که با شمشیر خود در پیش روی ایشان بجنگد، بلکه (بالاتر) به منزله کسی است که همراه ایشان شهید شود.
نشانهی وجود این حال در انسان این است که هم و غمش در یاری رساندن به امامش خلاصه می شود و در خود، همه آمادگی های لازم را برای تحقق بخشیدن به این «نصرت» فراهم می کند و با عمل خود نشان می دهد که: نصرتی مُعدَة لکم.
خداوند از روی فضل، به کسی که در آرزوی یاری امام علیه السلام خود را وقف ایشان نموده است، پاداش یاری کردن حضرت را در هنگام ظهور عطا فرموده، او را هم چون کسی که در رکاب ایشان شمشیر زده است، قرار می دهد. چون جانش را هم وقف امامش کرده و در آرزوی فدا کردن خود در پیشگاه ایشان است، ثواب شهید در رکاب حضرت نصیبش می گردد. کدام فرج از این بالاتر که انسان به درجه شهدای همراه امام عصر علیه السلام نائل شود؟!
کلمات کلیدی: منتظر فرج، یاری امام، وقف امام، منتظران واقعی، آرزوی یاری امام، شهید در رکاب امام
منبع: برگرفته از کتاب سلسله درس های مهدویت(برکات انتظار) مولف: محمد بنی هاشمی