آرامش من

از عناصر مهمّی که آدمی را به تلاش و اُمید رهنمون می سازد، آرامش است.

 پوشیده نیست که این کلمه کاربرد زیادی در محاورات روزمرّهﯼ همگان دارد و هیچکس را نمی یابی که به دنبال آن نبوده و از آن بدش بیاید؛ بنابراین آرامش و سکون نفس، شیء با ارزش و مهمّی است و تلاش برای رسیدن به آن پسندیده و ممدوح است.

امّا این سؤال مطرح است که انسان با رسیدن به چه چیز و یا چه چیزهائی به آرامش رسیده و در کجا باید آن را جستجو نماید؟

عدّه ای آرامش را، در زندگی و برخورداری از یک زندگی مرفّه می دانند! عدّه ای آن را در قدرت و رسیدن به مقامات عالی دنیا جستجو می کنند! عدّه ای در شهرت! عدّه ای در خوشگذرانی! عدّه ای در گوش دادن و نواختن موسیقی! عدّه ای در کشیدن دُخانیات! عدّه ای در داشتن شغل پُر درآمد و مناسب! عدّه ای در داشتن یک زن ایده آل و زیبا! عدّه ای در داشتن خانه ای بزرگ و ماشین آخرین سیستم! عدّه ای در نگاه به دریا و موج های آن! عدّه ای در نگاه به منظره های مختلف طبیعت! و خلاصه هر کس آن را در چیزی و جایی جستجو می کند.

اکنون می گوئیم؛ همگان در اشتباه بوده و جز به یک آرامش کاذب و موقّت – که دوام نامعلومی هم داشته و یا خواهد داشت – نرسیده اند.

پس آرامش حقیقی و طمأنینهﯼ واقعی در چیست و در کجا باید آن را جستجو نمود؟

جواب این سؤال را خداوند (عزوجل) در قرآن صریحاً بیان نموده است که: «أَلاَ بذکْر اللَّه تَطْمَئنُّ الْقُلُوبُ» (۱) ما نیز بارها و بارها آن را تلاوت نموده و شنیده ایم؛ ولیکن معنای آن را نفهمیده و خیال نموده ایم، منظور از ذکر خدا که آرامش بخش است همین «سُبْحَانَ اللَّه»، «لاَ إلَهَ إلاَّ اللَّه»، «الحَمْدُاللَّه» و «اللَّهُ أکْبَر» و سایر اذکار وارده است. و با اینکه در طول شبانه روز تعداد زیادی از این ذکرها را گفته و می گوئیم ولی باز به آنچه دنبال آن بوده و هستیم نرسیده ایم، و اشکال عمدهﯼ ما در این بوده و هست که برای فهم معنای قرآن به اهل بیت (علیهم السلام) مراجعه ننموده و خود هرچه خواسته ایم از قرآن فهمیده و تفسیر کرده ایم! و حال اینکه ما برای فهم معانی قرآن، جز مراجعه به اهل قرآن چاره ای نداشته و نداریم.

اکنون می گوئیم که پس از مراجعه به مفسّران واقعی کتاب خدا، می یابیم «ذکر اللَّه» – که قلب ها بدان آرامش می یابد – ، همان وجود امام عصر (علیه السلام) در هر دوره ای است (۲)

و مسلّماً در این دوره نیز امام زمان، حجّت بن الحسن العسکری (ارواحنا له الفداء) آرامش قلبهاست، و قلب من نیز تنها با یاد آن حضرت آرامش می یابد.

آری! زمانیکه در ناآرامی های زندگی، به امام عصرم توجّه کرده – و با ایشان درد دل می کنم و مشکلاتم را در میان می گذارم و آن حضرت را پشتیبان خود می بینم – آرام می شوم؛ بلکه بالاتر بگویم که در همهﯼ اوقات زندگی، در غم و شادی هایم، درخلوت ها و جَلوت هایم، در داشته ها و نداشته هایم، در بین دوستان و دشمنانم و همه و همه، با یاد و توجّه به ایشان – که از مادر به من مهربان تر (۳) و از خودم به من سزاوارتر است (۴) به آرامشی وصف ناپذیر دست می یابم.

چگونه چنین نباشد و حال اینکه لحظه لحظهﯼ زندگی ام را در کنار آن حضرت و با ایشان گذرانده و قبل از هر کار و در حین انجام آن، امام زمانم را می بینم و به چنین آقا و مولا و تکیه گاهی افتخار می کنم.

در نتیجه: «أَلا بذکْر اللَّه تَطْمَئنُّ الْقُلُوبُ» یعنی: آگاه باشید که به امام عصر (علیه السلام)، قلبها آرامش می یابند.

دل من بی تو چه تنهاست خدا می داند

دیده ام پهنه‌ی دریاست خدا می داند

بارها گفتم و صد بار دگر می گویم

آرامش من یوسف زهراست خدا می داند

منبع: کتاب: نقش امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف در زندگی من/ محمدمهدی محقق فرید.

کلمات کلیدی: آرامش، آرامش حقیقی، ذکرالله، ذکر خدا، امام زمان آرامش قلبها، یاد امام

پی نوشت

[۱]. سورهﯼ رعد: آیه: ۲۸

[۲]. امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد این آیه: «آن کسانی که ایمان آورده اند و قلبهایشان به یاد خدا مطمئن گردید» فرمودند: منظور از ایمان آورندگان: شیعیان، و منظور از ذکر خدا: امیر المؤمنین و ائمّه (علیهم السلام) می باشند. (تفسیر قمّی: ج: ۱ ص:۳۶۵)

[۳]. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: امام از مادرِ نیکوکار نسبت به فرزند کوچک خویش مهربان تر است. (کافی: ج: ۱ ص:۲۰۰ ح: ۱(

[۴]. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: امام از مردم به ایشان سزاوارتر است. (من لا یحضره الفقیه: ج: ۴ ص:۴۱۸(