از برکات دعا برای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و تعجیل فرج، ” اکمال دین” است و ” بهترین عمل نزد خداوند” محسوب می شود.
در کتاب مکیال المکارم در تبیین این قسم از برکات دعا، روایتی از ائمه هدی (علیه السلام) _ مؤید این موضوع _ به شرح زیر نقل شده است.
کمال ایمان
دعا برای تعجیل فَرَج حضرت ولیّ عصر (عجل اللَّه تعالی فرجه) اظهار محبَّت زبانی نسبت به امیرمؤمنان (علیه السلام) است، با توجه به این موضوع دعا برای تعجیل فرج مایه کامل شدن ایمان می باشد. در روایات مختلف آمده:” هر کس آن حضرت را به زبان دوست بدارد، یک سوم ایمان در او کامل می گردد (البرهان، ۴ / ۵۲۱ –۵۲۲.).” در روایت دیگری، امام رضا (علیه السلام) از جدّ بزرگوارش علی (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: برادرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود: هرکس دوست دارد خدای عزوجل را در حالی ملاقات کند که به او روی نموده و از او اعراض نکرده باشد، باید ولایت علی را داشته باشد، و هر کس مایل است خداوند را ملاقات نماید در حالی که از او راضی باشد، فرزندت حسن را دوست بدارد، و هر کس میخواهد خداوند او را در حالی ملاقات کند که بر او ترسی نباشد، دوستدار فرزندت حسین گردد، و هر آنکه مایل است در حالی خداوند را ملاقات نماید که گناهانش آمرزیده شده باشد، دوستدار علی بن الحسین سجّاد گردد، و هر کس دوست میدارد که خدای تعالی را با روشنی چشم ملاقات کند، دوستدار محمد بن علی باقر باشد، و هر کس دوست دارد خداوند را در حالی ملاقات کند که پرونده او را به دست راستش دهند، دوستدار جعفر بن محمد صادق باشد، و هر کس دوست میدارد خدای تعالی را پاک و پاکیزه ملاقات کند، موسی کاظم را دوست بدارد، و هر کس دوست دارد خدای را در حالی ملاقات کند که درجاتش بالا رفته و سیئاتش به حسنات تبدیل گشته باشد، محمد جواد را دوست بدارد، ، و هر کس دوست میدارد که خداوند را خندان و مسرور ملاقات کند علی ابن موسی الرضا را دوست بدارد و هر کس دوست میدارد که خداوند را ملاقات کند و از او به آسانی حساب کشد، علیّ هادی را دوستدار باشد، و هر کس دوست دارد خداوند را در حالی ملاقات نماید که از رستگاران باشد، دوستدار حسن عسکری شود، و هر کس دوست میدارد خدای را در حالی ملاقات کند که ایمانش کامل و إسلامش نیکو باشد، ولای صاحب الزَّمان را پیشه کند. اینان چراغ های تاریکی، و امامان هدایت، و نشانههای تقوی میباشند. هر آنکه آنان را دوست بدارد و ولایتشان را دارا شود، برای او از خدای تعالی ضمانت بهشت کنم (بحار الانوار، ۳۶ / ۲۹۶).
این حدیث نشانه ی آن است که منظور از تَوَلِّی یعنی دوست داشتن و سرپرست قرار دادن هر یک از امامان (علیهم السلام) اظهار محبّت با اعمال بدنی و کارهای پسندیده است، زیرا ولایت قلبی نسبت به تمامی آنها واجب است، و اظهار محبّت نسبت به هر یک از ایشان اثر ویژه ای دارد که در این حدیث بیان گردیده، و بدون شک دعا در حق مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) و خواستن فرج و ظهور ایشان از درگاه خداوند، نوعی از اظهار محبّت است، پس باعث کامل شدن دین می شود. علت اینکه چنین تأثیری در دوستی کردن نسبت به مولایمان حضرت حجّت (علیه السلام) قرار داده شده، آن است که ایمان جز با معرفت تمام امامان بر حق (علیهم السلام) کامل نمی شود، و چون امام زمان باعث کامل شدن سلسله ولایت است، پس ایمان جز با ولایت و دوستی کردن با خاتم الأئمه، حضرت حجت (علیهم السلام) تمام نخواهد شد.
محبوب ترین و بهترین اعمال نزد خداوند دعا برای امام زمان و تعجیل فرج محبوبترین اعمال به سوی خدای تعالی است. زیرا که موجب خوشحالی امام که افضلترین مومنان است می شود. در اصول کافی روایت شده حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمود: خداوند به هیچ چیزی عبادت نشد که نزد او خوشایندتر باشد بیشتر از خوشحالی رساندن به مؤمن (کافی، ۱ / ۱۸۸). و نیز از حضرت ابی عبداللَّه صادق (علیه السلام) روایت شده از پدرش از علی بن الحسین (علیهم السلام) که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا محبوبترین کارها نزد خداوند عزوجل خوشی رساندن به مؤمنین میباشد (کافی، ۱ / ۱۸۹. ۷۱) .
این عمل بهترین اعمال است چون موجب سرور بهترین اهل ایمان است، و شادمان نمودن مؤمن – بعد از نماز – بهترین عمل میباشد. از حضرت حسین بن علی (علیه السلام) روایت شده که فرمود: به یقین جدم پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: بهترین اعمال بعد از نماز شاد کردن دل مؤمن است با چیزی که گناه در آن نباشد. غلامی را دیدم که غذایش را با سگی تقسیم کرده و در حال خوردن بودند، درباره این کار از او پرسیدم، گفت: ای فرزند رسول خدا من غمناک هستم و با خوشحال کردن این سگ خوشحالی میکنم، زیرا که صاحبم یهودی است میخواهم از او جدا شوم. پس حسین (علیه السلام) نزد صاحب او رفت و دویست دینار قیمت غلام را نزد او برد. یهودی عرضه داشت: غلام فدای قدمت، این باغ برای او باشد و پول را به شما بازگرداندم. امام (علیه السلام) فرمود: من هم پول را به تو بخشیدم. عرض کرد پول را قبول کردم و آن را به غلام بخشیدم. حسین (علیه السلام) فرمود: غلام را آزاد کردم و تمام اینها را به او بخشیدم. آنگاه همسرش گفت: من مسلمان شدم و مهریّهام را به شوهرم بخشیدم، یهودی گفت: من نیز مسلمان شدم و این خانه را به همسرم بخشیدم (بحار الانوار، ۴۴ / ۱۹۴ و مناقب، ۳ / ۲۲۹).”