خصوصیات یاوران امام زمان علیه السلام
اول تفقه در دین
تفقّه در دین که این قدر به آن سفارش شده و از خصوصیات یاوران امام زمان علیه السلام است، یعنی چه؟ و چگونه حاصل می شود؟
فقاهت در دین، گستره ی وسیعی دارد، که فقه مصطلح [1]، بخشی از آن است.
فقاهت در دین، یعنی فهم و درک عمیق دینی، به طوری که انسان در هر جزء دین به عمق آن پی ببرد.
فقیه در عرف ما، به کسی گفته می شود که در «احکام عملی» دین، درک و فهم عمیق داشته باشد. و از آن جا که ائمّه اطهار علیهم السلام برای عموم مردم، باب تقلید در فروع دین را باز کرده اند، فهم عمیق برای به دست آوردن احکام دین از روی منابع آن، مورد نیاز تمام افراد نیست، بلکه می توانند از یک مرجع تقلید واجد شرایط پیروی کنند.
تفقّه در دین برای مجتهد یک معنا دارد و برای مقلّد معنای دیگری. مقلّدین هم باید از روی تفقّه تقلید کنند یعنی بفهمند که چرا تقلید می کنند و در چه حوزه ای باید تقلید کنند و از چه کسی با چه شرایطی.
اما باید بگوییم که همهی قسمتهای دین تقلیدی نیست، بخشی از آن مربوط به اعتقادات میشود که هرکس باید خود در اصول اعتقادات معنایی عمیق پیدا کند، یعنی «فقیه» شود. از جمله:
دوم بينش عميق نسبت به حق تعالي
اساسيترين ويژگي ياران امام مهدي (عليه السلام)، معرفت عميق نسبت به خداوند متعال است.
تفقه در مهمترین رکن دین یعنی توحید اهمیت بسزایی دارد که هرکس باید در حدّ توان و امکاناتش خداشناسی فقیهانه داشته باشد. چرا که توحید بر پایهی فطرت انسان استوار است. بنابراین اگر کسی از راه درست و از روی فقاهت، موحد شود، شبهات مربوط به خداشناسی، او را نمی لغزاند و دچار شکّ و تردید نمی سازد، بلکه راسخ و استوار بر اعتقاد خویش می ایستد و به دلایل عقلی و فطری، تنها آن را حق می شمرد.
حضرت امیرالمؤمنین علي (عليه السلام) ميفرمايند:
« رجالٌ مؤمنونَ عَرَفُوا اللهَ حقَّ معرِفَتهِ و هم أنصارُ المهدي في آخرِ الزمان»[2]؛ مرداني که خدا را آن چنان که شايسته است، شناختهاند، و آنان ياوران مهدي عليه السلام در آخرالزّماناند.
همچنين امام صادق عليه السلام در وصف ياران امام زمان عجّل الله تعالي فرجه الشّريف ميفرمايند:
« رجالٌ کأنَّ قُلوبُهم زُبُرَ الحديدِ لايَشُوبُها شکٌ في ذاتِ اللهِ أشدُّ مِنَ الحَجَر[3]»؛ آنان مردانياند که گويا دلهايشان پارههاي آهن است و از سنگ سختترند و هيچ ترديدي در ذات خداوند ندارند.
شناخت صحیح پروردگار متعال، نه تنها در قلب، که در اعمال و رفتار فرد نیز، اثر می گذارد، و ثمرات آن در طول زندگی او نمایان می گردد. لذا فرد موحّد، خدا را در زندگی خود حاضر و ناظر می بیند و به درجات بالای تسلیم، توکّل، رضا و صبر... دست می یابد. از نشانه های یاران امام زمان علیه السلام خشیت آن ها از خداوند است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «هُم مِن خَشیَهِ اللهِ مُشفِقُونَ[4]»
البته باید بگوییم که فقاهت به دروس و علوم رایج و مصطلح قدیم و جدید ارتباط و وابستگی ندارد. گاهی یک فرد عامی که سواد هم ندارد، در خداشناسی فطری فقیه می شود و آثار توحید در او نمایان می گردد. اما یک شخص تحصیل کرده ممکن است ذرّه ای فقاهت در توحید نداشته باشد. لذا می بینیم با کوچک ترین شبهه ای، نه تنها خودش دگرگون می شود، که دیگران را هم با کلامِ پر زرق و برق خویش به انحراف می کشاند. به علاوه، در مقابل مسائل مختلف زندگی روزمرّه خویش نیز، نشانی از خوف، توکّل، صبر و دیگر نشانه های خداشناسی ندارد.
سوم بينش عميق نسبت به پیامبر و امام عليه السلام
فقه در نبوّت، یعنی این که انسان، نبی را همان گونه بشناسد که خدای متعال شناسانده است و بر این اساس، معرفت صحیح و با بصیرت داشته باشد. یاوران امام زمان علیه السلام باید چنان در نبوّت راسخ باشند که به وجه نیاز به انبیاء و شؤون الهی ایشان و نیز ویژگی هایی از قبیل علم و عصمت عمیقاً معتقد باشند و اگر اشکالی در این زمینه ها مطرح شد، در قلب آن ها ذرّه ای تردید ایجا نکند.
لزوم فقیه بودن در مسأله امامت نیز، برای دین شناسانی که می خواهند با حفظ دین خود امام زمان علیه السلام را یاری کنند، کاملاً روشن است. اعتقاد به مسأله ی امامت، باید توأم با فهم عمیق باشد، تا توحید به ثمر بنشیند و تزلزل و سستی در آن راه پیدا نکند.
هر کس می خواهد یاری کننده ی امام زمان علیه السلام باشد، باید خودش خداشناسی صحیح داشته باشد، آن گونه که در وصف یاران حضرت مهدی علیه السلام آمده است: « هُمُ الَُذینَ وَحَّدُوا اللهَ حَقََّ تَوحیدِهِ[5]»؛ آنان به وحدانيت خداوند، آن چنان که حق وحدانيت اوست، اعتقاد دارند.
ياران امام مهدي عليه السلام، امام خود را ميشناسند و به او اعتقاد دارند. امام سجاد عليه السلام در اين خصوص فرمودهاند:
«... القَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ[6]»؛ آنان به امامت امام مهدي عليه السلام اعتقاد راسخ دارند.
اين معرفت، شناخت شناسنامهاي و دانستن نام و نشان ايشان، و دانستن اسم پدر و مادر و محلّ تولّد ايشان نيست؛ بلکه معرفت به «حق ولايت» است. يعني، فهم اين حقيقت که ايشان از من، به من نزديکتر و سزاوارترند.
نتيجهي اين بينش عميق، محبت و اطاعت است.
منابع: کتاب یاری آفتاب، محمد بنی هاشمی/ سایت مرکز مجازی مهدویت313.com www.mahdi
[1] . اصطلاح فقیه در عرف جامعه، به کسی اطلاق می شود که دروس حوزه را خوانده باشد، عربی و فقه و اصول و... بداند، و مبلّغ دین باشد. فقاهت به این معنا شرایط خاصی دارد، و طبیعی است که عده ی محدودی می توانند بدین معنا فقیه شوند
[2] . بحارالانوار، ج 57، ص 229
[3] . بحارالانوار،ج 52، ص 308
[4] . بحارالانوار،ج52، ص308
[5] . کامل سليمان، يوم الخلاص، ص 224، به نقل از بشارة الاسلام، ص 220
[6] . بحارالانوار، ج 36، ص 386