حرام شدن شیر زنان بر حضرت موسی و حضرت مهدی علیهما السلام

یکی از نکات مشترک در بدو تولد این دو رهبر الهی در این است که خداوند شیر سایر زنان را بر حضرت موسی و امام مهدی علیهم السلام حرام کرد که مستندات آن را ارائه میکنیم:

الف: حرام شدن شیر سایر زنان بر حضرت موسی علیه السلام

هنگامی که حضرت موسی علیه السلام متولد شد، به امر الهی مادرش به او شیر داد. سپس او را در صندوقچه ای قرار داد و به رود نیل انداخت. صندوقچه را آل فرعون از آب گرفتند؛ غافل از آنکه این، همان نوزادی است که مایه حزن و ناراحتی آنها خواهد شد.[۱]

خداوند محبت او را در دل آنها انداخت؛ به طوری که آسیه همسر فرعون، مصمم شد فرعون را از کشتن موسی علیه السلام بازدارد. لذا به فرعون گفت: از کشتن او خودداری کن که او مایه روشنی چشم ماست؛ شایسته است او را به فرزندی قبول کنیم و از این طریق به سودی برسیم. فرعون پیشنهاد همسرش را قبول کرد؛ در حالی که از پیامد آن غافل بود.[۲]

احساسات مادر موسی علیه السلام بعد ازآنکه فرزندش را در رود نیل انداخت، جریحه دار شد. لذا دخترش را به دنبال فرزندش فرستاد تا اورا تعقیب کند. در این هنگام خاندان فرعون، دنبال دایه ای بودند تا به نوزاد آنها شیر بدهد هر زنی که برای این امر انتخاب  می شد موسی علیه السلام، از خوردن شیر او امتناع می کرد؛ چون خداوند شیر سایر زنان را بر او حرام کرده بود.

قرآن در این باره می فرماید «وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ» و از پیش، شیر دایگان را بر او حرام گردانیده بودیم. پس خواهرش آمد وگفت: آیا شما را بر خانواده ای راهنمایی کنم که برای شما از وی سرپرستی کنند و خیر خواه او باشند؟! [۳]

خواهر موسی علیه السلام از این فرصت بهره برد و مادر خود را به عنوان دایه، برای آل فرعون معرفی کرد. آنها نیز به جهت محبتی که نسبت به نوزاد پیدا کرده بودند، بلافاصله پیشنهاد اورا قبول کردند و بدین ترتیب، موسی علیه السلام به آغوش مادرش بازگشت؛ بدون آنکه از شیر سایر زنان خورده باشد.

ب: حرام شدن شیر سایر زنان بر حضرت مهدی علیه السلام

دستگاه خلافت بنی عباس، مانند فرعون برای جلوگیری از تولد آخرین حجت الهی تمام توان خویش را متناسب با شرایط جامعه، به کار گرفته بود؛ به همین دلیل، خانه امام حسن عسگری علیه السلام به شدت تحت کنترل بود؛ اما تقدیر الهی بر این قرار گرفته بود که نقشه های شیاطین در مورد اولیائش برهم بخورد. لذا امام عصر علیه السلام در نهایت صحت و سلامت در نیمه شعبان ۲۵۵ هجری قمری چشم به جهان گشود. در عین حال، به جهت وجود خطرات احتمالی، لازم بود حجت الهی از همان دوران نوزادی از خانه پدری دور باشد تا سلامتی اش تضمین شود. این امر موجبات حزن و اندوه نرجس خاتون را فراهم آورد. لذا امام حسن عسگری علیه السلام با مشاهده این وضع، به ایشان بشارت داد که بر اساس خواست خداوند، نوزاد فقط از شیر تو خواهد خورد و شیر سایر زنان بر او حرام است؛

این مطلب را حکیمه خاتون از زبان امام حسن عسگری علیه السلام چنین نقل میکند«…سپس امام فرمود او را نزد مادرش ببر تا به او شیر دهد؛ آنگاه نزد من بازگردان.

او را به مادرش رسانیدم؛ مادرش به او شیر داد؛ سپس او را به ابومحمد علیه السلام بازگردانیدم؛ در حالی که پرندگان در بالای سرش در پرواز بودند. یکی از آنها بانگ برآورد و گفت او را برگیر و نگهدار و هر چهل روز یکبار نزد ما بازگردان! آن پرنده او را برگرفت و به آسمان برد و پرندگان دیگر نیز به دنبال او بودند. در این حال شنیدم که ابومحمد علیه السلام می گفت: تو را به خدایی سپردم که مادر موسی، موسی را به آن سپرد. آنگاه نرگس گریست؛ امام به او فرمود: خاموش باش که بر او شیر خوردن جز بر سینه تو حرام است؛ به زودی نزد تو بازگردد؛ همچنان که موسی به مادرش بازگردانیده شد و این قول خدای تعالی است: « فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ» حکیمه می گوید گفتم: این پرنده چه بود؟ فرمود: این روح القدس است که بر ائمه علیهم السلام گمارده شده است و آنان را موفق و مسدد میدارد و به آنها علم می آموزد [۴]

[۱]. آیه ۷ سوره قصص

[۲]. آیه ۹ سوره قصص

[۳]. آیه ۱۲ سوره قصص

[۴]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۵۳، باب ۴۱، ح۲

منبع: دو گوهر آسمانی، نوشته عباس حیدری