تشابه در اصل غیبت

«غیبت» یکی از سنت های الهی در مورد انبیا و اوصیا است که بارها رخ داده است. در غیبتِ حجت های الهی حکمتهایی نهفته است.

حضرت موسی و امام زمان علیهما السلام از جمله کسانی هستند که این سنت الهی در مورد آنها صورت گرفته است .

الف: غیبت موسی علیه السلام

حضرت موسی علیه السلام از جمله پیامبرانی است که دارای غیبت بوده؛ اما سوالی که اینجا به ذهن خطور می کند، آن است که کدام برهه از زندگی ایشان، دوران غیبت محسوب می شود؟ آیا برای غیبت حضرت موسی دوران خاصی ذکر شده است؟

بر اساس احادیث ائمه اطهار علیهم السلام دوران زندگی مخفی حضرت موسی در میان فرعونیان،  یکی از مراحل غیبت موسی علیه السلام است.

مرحله دوم غیبت ایشان، هنگامی است که موسی علیه السلام به جهت تهدید جانی که از طرف فرعون وجود داشت، از مصر خارج شد و به سوی مدین فرار نمود: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «فقیهی که به احادیث او آرامش می یافتند، تحت تعقیب قرار گرفت؛ او مخفی شد؛ با او نامه نگاری کردند و گفتند: ما در گرفتاریها به کلام تو آرامش می یافتیم. آن فقیه ایشان را به بیابانها برد و نشست و با آنها حدیث قائم و صفات او و نزدیکی ظهور او را می گفت. آن شب شبی مهتابی بود و در این میان موسی علیه السلام در آمد؛ در حالی که او نوجوان بود؛ از نزد فرعون به پشت گردشگاه آمد و از موکب خود کناره گرفت و در حالی که بر قاطرش سوار بود و جامه بلندی از خز بر دوش داشت، نزد ایشان آمد. چون آن فقیه او را بدید از صفاتش وی را شناخت؛ برخاست و بر قدوم او افتاد و بر آن بوسه داد و گفت: سپاس خدایی را که مرا از دنیا نبرد تا آن که تو را به من نشان داد! زمانی که پیروانش چنین دیدند، دانستند که او صاحب ایشان است وبه شکرانه خدای تعالی بر زمین افتادند و موسی علیه السلام جز این نگفت که امیدوارم خداوند در فرج شما تعجیل کند و بعد از آن غائب شد؛ به شهر مدین رفت و آن سالیان را نزد شعیب مقام کرد و این غیت دوم بر غیبت اولی بر آنها سخت تر بود . آن پنجاه و چند سال مقدر گشت.. » (۱)

رسول خدا صلی الله علیه و آله در این حدیث، دوران زندگی مخفی ایشان در میان فرعونیان، جزئی از مراحل غیبت موسوی می دانند و نیز در قسمت پایانی حدیث از دوران اقامت در مدین به عنوان غیبت دوم یاد می کنند و درادامه به سخت بودن غیبت دوم موسی علیه السلام برای بنی اسرائیل اشاره می نماید.

مرحله سوم غیبت موسی علیه السلام دورانی است که ایشان برای دریافت تورات به طور سینا رفتند. ایشان قبل از رفتن به طور سینا به بنی اسرائیل گفته بود که بعد از سی روز باز خواهد گشت؛ اما تقدیر الهی بر چهل روز تعلق گرفته بود. زمانی که سی روز به اتمام رسید و آمدن موسی علیه السلام به تاخیر افتاد، بنی اسرائیل به انحراف دچار شدند؛ در حالی که اصل بازگشت ایشان را قبول داشتند ولی زمان آن را نمی دانستند. این، همان نکته ای است که در مورد امام عصر علیه السلام وجود دارد؛ یعنی اصل بازگشت و ظهور حضرت مورد پذیرش شیعیان است؛ ولی زمان ظهور را کسی نمی داند .

در دعای رسول خدا صلی الله علیه و آله در حق امام علی علیه السلام اینطور می خوانیم« ..اللهم ان بغت قریش علیه و قدمت غیره علیه فاجعله بمنزله هارون من موسی اذ غاب عنه موسی..  بار الها ! اگر قریش درباره او ستم کنند و دیگری را بر او مقدم بدارند، اورا به منزله هارون از موسی قرار بده، هنگامی که موسی از نزد هارون غائب گشت!.. » (۲)  در این دعا عنوان شده است که موسی علیه السلام از برادرش، هارون  غائب شد.

امام محمد باقر علیه السلام نیز در این باره می فرمایند: « ان موسی لما خرج وافدا الی ربه واعدهم ثلاثین یوما، فلما زاد الله ثلاثین عشرا قال قومه: اخلفنا موسی. فصنعوا ما صنعوا؛  هنگامی که موسی علیه السلام به وعدگاه الهی رفت، با قوم خویش قرار گذاشته بود که غیبت او سی روز بیشتر طول نکشد؛ اما هنگامی که خداوند ده روز بر آن افزود؛ بنی اسرائیل گفتند: موسی تخلف کرده و به دنبال آن گوساله پرست شدند» (۳) طبق این حدیث، موسی علیه السلام از مدت عزیمت خود به طور سینا، به عنوان غیبت یاد میکند و به بنی اسرائیل خاطر نشان می سازد که مدت غیبتش از سی روز بیشتر نخواهد بود.

 ب: غیبت امام عصر علیه السلام

یکی از مراحل زندگی امام عصر علیه السلام دوران غیبت ایشان است که مورد توجه ائمه علیهم السلام بوده است آنها در جهت آماده سازی شیعیان برای آن دوران، اقدامات لازم را انجام می دادند.در حواشی این امر، گاهی سوال و جوابهایی مطرح میشد که در کتابهای مربوطه آمده است. در این باره یونس بن عبد الرحمان که یکی از یاران امام موسی کاظم علیه السلام است چنین نقل میکند: «بر موسی بن جعفر علیه السلام وارد شدم وگفتم: ای فرزند رسول خدا! آیا شما قائم به حق هستید؟ فرمود: من قائم به حق هستم؛ لیکن قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک سازد و آن را از عدل و داد پر کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد؛ او پنجمین از فرزندان من است. اورا غیبتی طولانی است؛ زیرا بر نفس خود می هراسد اقوامی در طول آن غیبت مرتد می شوند و اقوامی دیگر ثابت قدم خواهند بود. سپس فرمود: خوشا بر احوال شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ما متمسک هستند و بر دوستی با ما و بیزاری از دشمنان ما ثابت قدم هستند! آنها ازما و ما از آنها هستیم. آنها ما را به امامت و ما نیز آنها را به عنوان شیعیان  پذیرفته ایم. پس، خوشا بر احوال آنها و خوشا بر احوال آنها! به خدا سوگند آنها در قیامت همراه ما و در درجات ما هستند!». (۴)

امام موسی کاظم علیه السلام، در این حدیث به اصل، وجود غیبت امام عصر علیه السلام اشاره میکند و در ادامه دو علت از علل غیبت را مورد توجه قرار می دهد  که همان حفظ جان و امتحان مردم است و در مرحله بعدی سخت بودن دوران غیبت را  متذکر می شود. در نهایت برای برون رفت از دوران غیبت، راهکار لازم را ارائه می کند. در قسمت پایانی حدیث، به جایگاه افرادی که در دوران غیبت در راه اهل بیت پایدار بمانند، اشاره می کند و از این طریق شیعیان با استقامت را در دوران غیبت بشارت می دهد. بنابراین غیبت مهدوی مورد توجه امامان علیهم السلام بوده است.

حدیث دیگر در این مورد، از امام سجاد علیه السلام است که می فرمایند: «در قائم ما سنت هایی از انبیا وجود دارد: سنتی از  پدرمان، آدم علیه السلام سنتی از نوح،  سنتی از ابراهیم، سنتی از موسی، سنتی از عیسی، سنتی از ایوب، و سنتی از محمد صلی الله علیه و آله. از آدم و نوح، طول عمر؛ از ابراهیم، ولادت پنهانی و کناره گیری از مردم؛ از موسی، خوف و غیبت؛ از عیسی، اختلاف مردم درباره او؛ از ایوب، فرج پس از گرفتاری؛ و از محمد صلی الله علیه و آله، خروج با شمشیر» (۵)  در این حدیث، به وجود غیبت برای موسی علیه السلام اشاره شده است و در ادامه تصریح شده که غیبت امام عصر علیه السلام به غیبت موسی علیه السلام شبیه است. بر اساس این حدیث، اصل غیبت هر دو بزرگوار اثبات، ودر نهایت،  شباهت غیبت موسوی و مهدوی ثابت می شود.

[۱] شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱،ص۲۸۹و۲۹۰، باب۶، ح۱

[۲] محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۶۱، باب ده، ح۳

[۳] بحرانی، سید هاشمبن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۸۰

[۴] شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۴، باب ۳۴، ح۵

[۵] شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۵۹۱، باب۳۱، ح۳

منبع: دو گوهر آسمانی، نوشته عباس حیدری