وظایف شیعیان ۷

ستایش و طلب خیر از خداوند متعال

 خداوند را بسیار به یگانگی و پاکی بستایید و تسبیحش گویید و ستایشش کنید و به درگاهش زاری نمایید و از آن خیر و خوبی که نزد او است و قدرش را کسی نمداند و به حقیقت آن دست کسی نرسد، از او بسیار خواستار شوید و به این ترتیب زبان خود را به وسیله اشتغال به آن [ تهلیل، تقدیس، تسبیح، ستایش و طلب خیر از خداوند متعال ] از آنچه خداوند از آن نهی فرموده، از گفتارهای باطل و بیهوده‏ ای که موجب ماندن همیشگی در آتش دوزخ است، بازدارید. دوزخ برای کسی است که از آن گفتارها، به درگاه خداوند توبه نکند و از آن دست نکشد و هم‏چنان بر آن حال از دنیا برود.

پرهیز از بیان بافته های ذهنی درباره‏ی خداوند

در این فراز از نامه، حضرت امام صادق علیه السلام ابتدا ستایش خداوند متعال به یگانگی و پاکی و تسبیح خدا را دستو فرموده، سپس می‏فرمایند : از آن خیر و خوبی که نزد خداست و مقدارش بر ما مشخص نیست و ابزاری برای تعیین آن مقدار نداریم را با تضرع از خدا درخواست نماییم. ذکر این نکته در این قسمت از فرمایشات حضرت علیه السلام مشهود است که در بحث توحید و معرفت خداوند متعال باید به قرآن و روایات ائمه اطهار علیهم السلام مراجعه نمود و از خود سخنرانی در باب توحید، ذات و صفات خداوند متعال نگوییم که هرچه بگوییم، سخنان مهمل و بیهوده بوده و منجر به ارتداد و ماندن همیشگی درآتش دوزخ، خواهد شد. از حضرت زین‌العابدین علی بن حسین علیه السلام درباره توحید سوال شد، حضرت فرمودند:

 خداوند عزّوجل می‏دانست که در آخر زمان، اقوامی ژرف اندیش خواهند بود از این‏روی خدای عزّوجلّ « قُل هُوَ الله ُاحد، الله صمد »۱ و آیاتی از سوره حدید را تا آیه «او دانای به آنچه در دل هاست۲» فرو فرستاد. پس هرکس غیر آن را بگوید هلاک می‌شود۳. در نتیجه هر کس می‏خواهد سخنی درباره خداوند متعال بگوید، باید مبتنی بر آیات قرآن و روایات ائمه اطهار علیهم‌السلام باشد و اگر فراتر از این سخنی به زبان آورد هلاک خواهد شد. برای روشن شدن این مطلب به روایتی از حضرت امام صادق علیه‌السلام توجه فرمایید :

« إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : “وَأَنَّ إِلَی رَبُّکَ المُنتَهَی۴ ” فَإِذَا انتَهَی الکَلَامُ إِلَی اللهِ فَاَمسِکُوا۵ »

«همانا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: “و براستی به درگاه پروردگارت کار تمام است” پس هرگاه سخن به خدا رسد، دم ببندید .»

از آیات قرآن و فرمایشات گهربار ائمه اطهار علیهم‌السلام چنین بر می‌آید که باید خداوند متعال را به بیانی که آیات قرآن و روایات معصومین علیهمُ السلام فرموده‌اند، تهلیل ،تسبیح، تقدیس و ستایش کنیم و در این موارد از هرگونه صورت سازی درباره خداوند متعال پرهیز نماییم که او در اندیشه بشر نمی‏ گنجد و فراتر از اندیشه هاست. در ادامه، این موضوعات را بیشتر مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.

تهلیل

اعتقاد به تحریم یعنی خدایی نیست، مگر« الله » و ذکر تهلیل همان ذکر «لا اله الا الله »می‏باشد و گفتن این ذکر به شکلهای زیر در احادیث وارد شده و ثوابهای زیادی بر آنها مترتب گردیده است :

 ۱-« لَا الهَ إلَّا اللهُ وَحدَهُ وَحدَهُ وَحدَهُ»

 ۲-« لَا الهَ إلَّا اللهُ المَلِکَ الحَقُّ المُبِین »

 ۳-« لَا الهَ إلَّا اللهُ الحَقُّ المُبِین »

 ۴-« لَا الهَ إلَّا اللهُ حَقَّاً حَقَّا »

 ۵- «أَشهَدُ أَنَّ لَا الهَ إلَّا اللهُ وَحدَهُ لَا شَرِیکَ لَه إِلَهَاً وَاحِداً أَحَدَاً صَمَدَاً لَم یَتَخِذ صَاحِبَهً وَلا وَلَدَاً ۶»

هرکدام از این اذکار، ثواب‏های مخصوص به خود را دارد که به دلیل اختصار به یک مورد از آن‏ها اشاره می‌نماییم .۷

 ابوسعید خُدری گوید: روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نشسته بودند و چند نفر از یاران‏ ایشان، از جمله حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی‏طالب علیه السلام  گرد ایشان بودند . حضرت فرمودند: هر کس « لَا الهَ إلَّا اللهُ » گوید داخل بهشت خواهد شد، پس دو نفر از یاران ایشان گفتند: ما نیز می‌گوییم « لَا الهَ إلَّا اللهُ » پیامبراکرم صلی‌الله‌ علیه‌ وآله‌ و‌سلم فرمودند: «إِنَّمَا تُقبَلُ  شَهَادَتُ  أَن لَا الهَ إلَّا اللهُ مِن هَذَا وَمِن شُیعَتِهِ أَلَّذِینَ أَخَذَ رَبُّنَا مِیثَاقُهُم»

همانا« لَا الهَ إلَّا اللهُ » –  یعنی شهادت به یگانگی خدا- از این شخص -اشاره به علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام فرمودند، و از شیعیانش،‏ آنان که خداوند پیمان از آن‏ها گرفته، قبول می‌شود.

 باز هم آن دو نفرگفتند: ما نیز می‏گوییم « لَا الهَ إلَّا اللهُ » پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم دست بر سر علی ابن ابی طالب علیه السلام گذاشتند، آنگاه به آن دو نفرفرمودند:

«عَلَامَهُ ذلِکَ أَن لَا تَحُلَّا عَقدَهُ وَ لَا تَجلِسَا مَجلِسَهُ وَلَا تُکَذَّبَاحَدِیثَه۸»

نشانه‌ی آن [یعنی نشانه‌ی پیروی از حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی‏طالب علیه السلام] این است که بیعت او را نشکنید و در مسند و مقام او ننشینید و گفتار و کلام او را تکذیب نکنید.

 تقدیس خداوند متعال

 تقدیس در لغت به معنی تطهیر و پاک شمردن بوده و تقدیس الهی، اعتقاد به پاک دانستن خداوند متعال از شریک و وَلَد و جمیع صفات نفس می‌باشد.۹

تسبیح الهی

منزه دانستن خداوند متعال و اعتقاد داشتن به این مطلب است. از مصادیق بارز تسبیح خداوند متعال، تسبیح لسانی می‏باشد.

تسبیح زبانی

 به ذکرهایی اطلاق می‏شود که دلالت بر تنزیه خداوند متعال دارد، مانند: سبحان‌الله، تسبیحات اربعه، تسبیح حضرت زهرا علیها السلام، ذکر رکوع و سجود. ابوبصیر از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده، که آن حضرت فرمودند: روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم به اصحاب خود فرمودند: آیا راهنمایی نکنم شما را به چیزی که ریشه ‏اش در زمین و شاخه‏ های آن در آسمان است.

گفتند: آری یا رسول الله!

فرمودند: هرکس از شما بعد از نماز واجب سی مرتبه بگوید: « سبحان الله و الحمدالله وَ لَا الهَ إلَّا اللهُ و اللهُ أَکبَر » این اذکار ریشه ‏اش بر زمین و شاخه‌هایش به آسمان سر کشیده و این ذکر‌ها از زیر آوار رفتن و سوختن و غرق شدن و در چاه افتادن و پاره شدن به دندان درندگان و از هر مردن بدی و از هر بلایی که در آن روز از آسمان بر انسان وارد شود، حفظ می‌کند و این‏ها باقیات صالحات هستند.۱۰

در روایتی دیگر، حضرت امام صادق علیه السلام از جدّ بزرگوارشان حضرت امیرالمومنین علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام این‌گونه می‌فرمایند: تسبیح نیمی از میزان (اعمال) است و الحمدالله همه‏ ی این میزان را پر می‌کند و الله اکبر میان آسمان و زمین را پر می‌کند.۱۱

لازم به ذکر است طبق فرمایش خداوند متعال، علاوه بر انسان، آنچه در آسمانها و زمین است از جماد و نبات و حیوان و غیره، تسبیح خداوند عزّوجلّ را می‏گویند: «یُسَبَّحُ لِلَّهِ ما فِی السَمَاوَاتِ وَ ما فِی الاَرض ..»۱۲ آن‏چه در آسمان‏ها و آن‏چه در زمین است، برای خداوند تسبیح می‌گویند. پس بر ماست که به طریق اولی، تسبیح گوی خداوند متعال باشیم و به هر موجودی که تسبیح خداوند متعال را می‌گوید، ظلم و تعدّی ننماییم.

حمد و ستایش خداوند عزّوجلّ

 حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: هر کس در هر روز هفت مرتبه بگوید« الحمدللهِ عَلَی کُلِّ نِعمَهٍ کَانَت اَو هِیَ کَائِنَه»  سپاس خدا را بر همه‏ ی نعمت‏هایی که در گذشته و آینده داده و می‏دهد، شکر نعمت‏های گذشته و آینده را کرده‏است.۱۳

دامی شیطانی با ظاهری ربانی

 مرحوم محدث قمی در کتاب سفینه ‏البحار، از کتاب نفیس حدیقة الشیعه مرحوم عالم ربانی محقّق اردبیلی نقل کرده ‏است و آن بزرگوار به سند خود از محمد بن حسین بن ابی الخطّاب نقل کرده که او می‌گوید:

در مدینه طیبه در مسجد النبی صلی‌الله علیه و آله خدمت امام دهم حضرت امام هادی علیه السلام بودم، جمعی از یاران آن حضرت که در میان آن‏ها ابوهاشم جعفری که مردی سخنور بود و در نزد امام علیه السلام منزلتی عظیم داشت وارد شدند، چندی نگذشت که گروهی از فرقه صوفیه داخل مسجد شدند و در یک طرف دیگر مسجد حلقه وار نشستند و شروع به گفتن ذکر تهلیل (لا اله الا الله) کردند. در این موقع حضرت امام هادی علیه السلام فرمودند: اعتنایی به این گروه فریب‏کاران نکنید. اینان هم ‏قسم‏ های شیطان و ویران کنندگان پایه‌های دین هستند. زهد و وارستگی از خود نشان می‌دهند تا به تن ‏آسایی برسند. شب به نماز برمی خیزند تا چهارپایان (برخی مردم نادان ) را به دام خود بیفکنند. یک عمر اظهار گرسنگی می‌نمایند تا خرانی را رام خود ساخته و پالان بر دوششان بگذارند. ذکر( لااله‌الاالله ) نمی‌گویند مگر برای فریب دادن مردمان، از غذا و خوراک کم نمی‌کنند مگر برای پُرکردن ظرف های بزرگ و ربودن دل‌های ساده‌دلان. با مردم به نرمی و مِهر سخن می‏گویند و با همین دَلوِ نرم‌گویی ، آن بی‏خبران را به قعر چاه و گمراهی دائمی  می‏افکنند . ورد ایشان کف زدن است و رقصیدن. اذکارشان نغمه سرودن است و آواز خواندن و لذا پیروی از آن‌ها نمی‌کنند مگرکم‌خردان و اعتقاد آن‏ها پیدا نمی‏ کنند مگر ابلهان. حال، هر کس به زیارت و دیدار یکی از مرده و یا زنده آن‏ها برود، مانند این است که به زیارت شیطان و بت پرستان رفته است و هر کس به نحوی یکی از آن‏ها را یاری کند (اعم از مادی یا ترویجی و تشویقی) مانند آن است که یزید و معاویه و ابوسفیان را یاری کرده ‏است.

 در این هنگام که از حضرت امام هادی علیه السلام  به این شدت از آن‏ها اظهار تنفر نمودند یکی از یاران امام علیه السلام با تعجب پرسید: آیا اگرچه آن (فرد صوفی ) اقرار و اعتراف به حقوق شما بنماید .راوی گوید: حضرت امام علیه السلام مانند شخص خشمگین به او نگاه کردند و فرمودند: واگذار این سخن را! کسی که معترف به حقوق ما باشد به راهی که موجب اذیت و آزار ماست نمی رود ! آیا نمی‏دانی که آن‏ها ( کسانی که در عین ادعای اعتراف به حق ّما ، به راه خلاف رضای ما می‏روند ) پست ترین طوایف صوفیه اند ؟! و صوفیه ، همگی از مخالفان ما هستند! و طریقه‏ ی آنان مغایر با طریقه‏ ی ماست! آن‏ها نصارا و مجوس این امُتند ! آنان کسانی هستند که با تلاش زیاد برای خاموش ساختن نور خدا می‏کوشند خداوند نور خود را به آخر می‌رساند اگر چه کافران نپسندند.!۱۴

 پس نتیجه می‌گیریم هر کس تهلیل، تقدیس، تسبیح و ستایش خداوند متعال را به قصد مرید‏بازی و دام گستراندن برای بندگان خدا و فریب آن‌ها انجام دهد، به شدت مورد ذمّ و نکوهش ائمه اطهار علیهم ‏السلام قرار گرفته و نه تنها راه عبودیت و بندگی خداوند متعال را طی نکرده، بلکه در مسیر عبودیت و تبعیت از شیطان رجیم می‏باشند.

طلب خیر از خداوند

طبق روایات منظور از خیر، ائمه اطهار علیهم ‏السلام هستند و در زیارت جامعه کبیره۱۵، شش مقام برای ائمه اطهار علیهم‌السلام نسبت به خیر، به شرح زیر ذکر گردیده است :

۱- اوّل هر خیری، ائمه اطهارعلیهم السلام  هستند.

۲- اصل و ریشه‏ ی خیر هستند.

۳- ایشان علیهم السلام فرع‏ های خیر و برکت هستند.

۴- هر یک از ائمه معصومین علیهم السلام معدن خیر هستند .

۵- هر یک از امامان معصوم علیهم السلام، جایگاه و ماوای خیر هستند.

 ۶- ائمه طاهرین علیهم‌السلام پایان و منتهای خیر هستند.۱۶

در عصر حاضر نیز مصداق بارز «خیر» وجود مسعود حضرت ولی عصر علیه السلام می باشد و هر کس طالب خیر از خداوند متعال است، باید تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام را از درگاه ایزد منّان خواهان و خواستار گردد.

منابع:

[۱] اخلاص/ ۱و۲ بگو او خداوند یکتا و یگانه است .خدای صمد است که همه نیازمندان قصد او می کنند.

[۲] حدید /۶

[۳] شیخ صدوق ، التوحید ، ترجمه محمد علی سلطانی با ب کمترین اندازه معرفت خدا ،صفحه ۴۳۸، حدیث[ ۳۲۳] ۲

[۴] نجم/ ۴۲

[۵] شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه محمدباقرکمره‌ای، جلد۱، کتاب التوحید، باب نهی از سخن گفتن در کیفیت، صفحه ۱۶۴، حدیث۲٫

[۶] شیخ صدوق ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه علی اکبر غفاری، صفحات ۱۲ تا ۲۶ .

[۷] علاقمندان جهت آشنایی بیشتر با ثواب این اذکار، به کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال تالیف، شیخ صدوق، و ترجمه علی اکبر غفاری صفحات ۱۲ تا ۲۶مراجعه فرمایند.

[۸] شیخ صدوق ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه علی اکبر غفاری، بخش ثواب آن که شهادت لااله‌الاالله از او پذیرفته گردد صفحه۲۳، حدیث۱٫

[۹] سید علاءالدین محمد گلستان اصفهانی، منهج الیقین، صفحه ۲۷۲٫

[۱۰] شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه و شرح از علی اکبر غفاری، صفحه۳۳، حدیث ۴٫

[۱۱] شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه محمد باقر کمره‌ای، جلد چهارم کتاب الدعاء باب تسبیح و تهلیل و تکبیر صفحه ۲۸۳، حدیث ۳٫

[۱۲] تغابن/۱٫

[۱۳] شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه و شرح از علی اکبر غفاری، صفحه۲۷، حدیث ۱٫

[۱۴] راقم سطور، رزم‌نامه‏ منتظران، صفحات ۲۳ تا ۲۶٫ به نقل از سید محمد ضیاءآبادی، در جستجوی علم دین، صفحه ۲۰۰ و به نقل از شیخ عباس قمی، سفینه ابحار، جالد۵ . الروایات فی ذم الصوفیه،صفحات ۱۹۹ تا ۲۰۰، حدیث ۵٫

[۱۵] اگر خیر نام برده شود شما (ائمه اطهار علیهم السلام) آغاز آن، ریشه و اصل آن، شاخه و فرع و معدن و جایگاه و نهایت آن هستید. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره، صفحه ۹۱۰٫

[۱۶] علاقمندان جهت شرح و توضیح بیشتر در خصوص موارد ششگانه مقامات ائمه اطهار علیهم‌السلام نسبت به خیر، به کتاب پرچم داران هدایت، تدبری از زیارت جامعه کبیره، سید احمد سجادی مراجعه فرمایند. برگرفته از سایت پایگاه جامع عاشورا.