جمعه ای که با نام حیدر جان گرفت

جمعه‌ی آخر ماه پیش بود که جلسات قرار عاشقی و مناجات با یار کلید خورد و بعد از حدود یک ماه باز هم جمعه‌ی آخر ماهی و وعده‌ی عاشقانه‌ی دیگر فرا رسید. قراری که از همان شروع، شلوغ‌تر و پرشورتر از جلسه قبلی می‌نمود.

فضای صحن موسسه مهر تابان مهدوی به مناسبت اعیاد قربان و غدیری که گذشت و عید مباهله‌ای که فرا رسید با چراغ‌ها و پرچم‌های رنگی آذین بندی شده بود.

با رسیدن وقت نماز، جمعیت یکپارچه اقتدا کرد به حجت الاسلام صافی، امام جماعت مراسم. نماز جماعت مغرب و عشا که اقامه شد، نوبت رسید به برنامه اصلی؛ نماز استغاثه به امام زمان عجل تعالی فرجه الشریف.

جمعی از مردان و زنان، کودکان، جوانان و سالخوردگان که سختی‌ها و فتنه‌های آخرالزمان را این روزها بیشتر و عمیق‌تر حس و تجربه می‌کردند، آمده بودند تا دست به دامن ملجا و پناه عالمیان شوند تا شاید بتوانند با اشک چشم‌ آبی بریزند بر روی غصه‌ها، استرس‌ها و دلتنگی‌های این روزها و بالاتر از همه بر غم غیبت مولایشان.

«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا» زبان حال این روزهایشان شده و چه حال خوبی داشتند بعضی‌ها در دعای بعد از نماز و سلام‌ها به حضرت.

بعد از نماز استغاثه، حجت الاسلام تراشیون سخنران جلسه کمی از مباحث اخلاقی و تربیتی برای خانواده ها گفت و در آخر نوبت رسید به مداح مجلس، مهدی رعنایی تا با مدح امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و شعرخوانی در مورد عید مباهله، جمع را به وجد و نشاط آورد و حاضران هم با شورِ دمِ یا حیدر و علی مولا رزق و انرژی یک ماهشان را گرفتند و با دل هایی محکم و قرص به مدد فاتح خیبر علی مرتضی علیه السلام برگشتند تا ماهی دیگر و جمعه آخرش.

 
تلگرام
واتساپ
ایکس
لینکدین
ایمیل
پرینت
خانهمقالاتتماس با ماحمایت