چرا در اسلام حق چند همسری فقط به مردها داده شده در حالی که زن ها چنین حقی ندارند؟

شبهه:

چرا در اسلام حق چند همسری فقط به مردها داده شده در حالی که زنها چنین حقی ندارند ؟

پاسخ :

پیش از پاسخ به این سوال ذکر چند نکته ضروری است

نکته 1 : زن و مرد در استفاده از حقوق خود نباید حق همسر و فرزندان خود را نادیده بگیرند و اگر ظلمی اتفاق بیفتد ضامن هستند

نکته 2: آنچه در این پاسخ بیان می شود برگرفته از قوانین و احکام است در حالیکه اساس زندگی بر عشق و محبت بنا شده نه حکم و قانون؛ طبیعی است خانواده ای که محبت در آن حاکم باشد، قوانین رنگ باخته و افراد به طور معمول رعایت حال و شرایط یکدیگر را می کنند.

نکته3: مواردی که در اینجا مورد بررسی قرار می گیرد احکام اسلامی است و لزوما ارتباطی با عملکرد مسلمانان ندارد چون ممکن است برخی افراد خلاف احکام و قوانین دینی عمل کنند

با این مقدمه به پاسخ سوال می پردازیم

در مورد چند همسری  ۴ گزینه قابل تصور است:

الف) هم مرد و هم زن حق چند همسری داشته باشند

واضح است که در این صورت احتمال فروپاشی خانواده بیشتر می شود. زیرا زن و مرد با بروز کوچکترین مشکلی ، سراغ زنان و مردان دیگری رفته و با آنها ازدواج خواهند کرد و اگر محدودیتی وجود نداشته باشد این روند تا بی نهایت ادامه پیدا میکند بدین ترتیب همۀ زنان و مردان می توانند با وجود داشتن همسر، به صورت نامحدود با همسران زیادی ازدواج کنند و مشخص است که این با فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده که تولید نسلِ سالم و تربیت صحیح است سازگاری ندارد. ولی اگر این حق حداقل از یک طرف محدود شود، رابطه ها نیز به همان اندازه محدود شده و امکان برقراری ارتباط تا بی نهایت و اشکالی که ذکر شد پیش نخواهد آمد.[1]

ب) هیچ کدام حق چند همسری نداشته باشند

در این صورت طلاق زودرس اتفاق می افتد زیرا اگر مرد، همسر خود را دوست داشته باشد و بخواهد با او زندگی کند ولی مثلا در مسائلی مانند فرزند آوری، زناشویی یا عاطفی با وی مشکل داشته باشد تنها راه، طلاق زن اول خواهد بود در صورتی که این مشکل می تواند با همسر دیگری حل شده و طلاق هم اتفاق نیفتد. دقت کنیم که طلاق آخرین راه حل است نه یکی از راه حل ها!

سوال: چرا اگر مرد نتواند همسر خود را از نظر جنسی راضی نماید زن باید صبوری کند اما وقتی زن همان مشکل را دارد مرد می تواند زن دوم بگیرد؟ آیا بهتر نبود اسلام، مرد را هم دعوت به صبر نماید؟

جواب: اگر تعهدات و مسئولیتهای مرد را در زندگی مشترک در نظر بگیریم، از طرفی بدانیم که زن هیچ مسئولیتی به جز تمکین ندارد می بینیم که داشتن چنین توقعی از مرد، کمال بی انصافی است زیرا در این صورت به همه تکالیف مرد، صبوری کردن برای زنی که حتی نیازهای جنسی او را هم تامین نمی کند اضافه می شود و این نه عدالت است نه انصاف نه مساوات

وظایف زن و مرد در خانواده از منظر اسلام

مرد

زن

پرداخت مهریه وظیفه ای ندارد
تامین خوراک خانواده وظیفه ای ندارد
تامین پوشاک خانواده وظیفه ای ندارد
تامین مسکن خانواده وظیفه ای ندارد
تامین هزینه های درمان خانواده وظیفه ای ندارد
تامین لوازم منزل وظیفه ای ندارد
تامین هزینه های تفریح وظیفه ای ندارد
تامین نیازهای جنسی همسر وظیفه دارد
تربیت فرزند وظیفه ای ندارد
تامین نیاز فرزندان اعم از خوراک – پوشاک – مسکن – درمان – تفریح - ازدواج وظیفه ای ندارد
پرداخت حق شیری که مادر به فرزند می دهد (در صورت درخواست) وظیفه ای ندارد
پرداخت حق نگهداری از فرزند (در صورت درخواست) وظیفه ای ندارد
دادن حق انجام تمام امور منزل اعم از شستن ظرف – لباس – نظافت منزل – پخت غذا و . . . هر کار دیگری که زن در خانه انجام می دهد به غیر از دوران بارداری(در صورت درخواست) وظیفه ای ندارد
مرد هر در آمدی اعم از(شغلی-ارث–دیه– غنیمت–جایزه و. . .) داشته باشد باید آن را برای خود و خانواده خود خرج کند یعنی اگر مردی فقیر باشد و ارثی بدست بیاورد باید آن را برای خانواده اش هم خرج کند در صورتی که مرد توان تامین نیازهای خانواده خود را نداشته باشد زن وظیفه ای برای کمک به او – حتی در صورت داشتن تمکن مالی – نداشته و تمام درآمد او در هر شرایطی و از هر راهی برای خود اوست و مرد نمی تواند از او چیزی مطالبه نماید

حال، اسلام در مقابل انبوه وظایفی که به عهده مرد گذاشته سه حق را برای او در نظر گرفته

  • حق تعدد زوجات
  • حق اجازه خروج از منزل
  • حق طلاق

پس آیا درست است که از مرد توقع داشته باشیم زمانی که همسرش - به هر دلیلی- نمی تواند یا نمی خواهد به تنها وظیفه خود یعنی تمکین عمل کند باز هم به زندگی با او ادامه دهد؟!!! در این صورت بهره مرد از زندگی با چنین همسری چه خواهد بود؟!!!

ج) فقط مرد حق چند همسری داشته باشد: در این صورت زن ناراضی می شود.

د) فقط زن حق چند همسری داشته باشد: در این صورت، هم اینکه مرد ناراضی می شود، هم اینکه زن حتی در صورتی که به تنها وظیفه خود هم (تمکین) عمل نکرده باشد باز می تواند همسر دیگری اختیار کند در صورتی که مرد چنین حقی را ندارد

سوال این است که با این شرایط فلسفه حضور مرد در این خانه چیست؟! کسی که تمام هزینه های زن و فرزند خود را می دهد و در مقابل، نه تنها هیچ امتیازی دریافت نمی کند که باید شاهد رفت و آمد همسر خود با مردان دیگر هم باشد!! حقیقتا این نه انصاف است نه عدالت نه مساوات به این ترتیب در حالی که در ابتدا می خواستیم از حق زن دفاع کنیم در نهایت بزرگترین ظلمها را به مرد خواهیم کرد!

در این بین ممکن است کسی بگوید اگر قرار باشد دادن این حق به یکی از طرفین باعث نارضایتی طرف دیگر شود چرا این حق به زنان داده نشده خواه مردان راضی باشند یا ناراضی!

جواب این است که در حال حاضر این حق به مردان داده شده و پیشنهاد دیگران از سه حال خارج نیست

* وضعیت را بهتر می کند و اشکالاتی که به این حکم گرفته می شود را برطرف می نماید

* وضعیت را بدتر می کند و باعث ایرادات بیشتری می شود

* هیچ تغییری در وضعیت موجود ایجاد نمی کند.

سوال اینجاست که آیا دادن حق چند همسری به زنان، وضعیت موجود را بهتر و ایراداتِ حکمِ فعلی را برطرف می نماید؟! بعید است کسی چنین ادعایی کند و اگر هست باید دقیقا مشخص کنند که چگونه چنین چیزی اتفاق می افتد!؟ چون اسلام با دادن حق چند همسری به مردان مسئولیتها و حقوق هر یک از زن و مرد را مشخص کرده و احکام جزئی و کلی آن را هم با ذکر فروعات بیان نموده؛ حال اگر کسی پیشنهاد دیگری دارد باید با در نظر گرفتن تمامی جوانب و جزئیات، حکم پیشنهادی خود احکام و شرایط آن را نیز بیان نموده و مسئله ای را ناگفته نگذارد

سوال: مرد تحت چه شرایطی می تواند از این حق و سایر حقوق خود استفاده کند؟

جواب: تنها شرط آن است که هیچ ظلمی به زن و فرزندان او نشود و همه حقوق آنها به طور کامل داده شود! و هیچ شرط دیگری در این بین نیست

سوال: یعنی مرد می تواند بدون هیچ دلیلی همسر دوم اختیار کند؟

جواب: بله

سوال: چرا؟

جواب: چون زن می تواند بدون هیچ دلیل و نیازی از همه حقوق خود استفاده نماید.

پی نوشت:

[۱] - به غیر از موردی که ذکر شد اشکال دیگری نیز پیش می آید و آنهم تعیین تکلیف فرزندانی است که از این روابط متعدد به دنیا می آیند مسئله اول محرمیت آنها و نسبتی است که با یکدیگر پیدا می کنند این قضیه در زمانی که بخواهند با هم ازدواج کنند بسیار اهمیت پیدا می کند

مسئله دوم ارثی است که از هم می برند، در نظر بیاورید که دهها و بلکه صدها دختر و پسر که هر کدام یا از جهت مادری یا پدری با هم نسبت پیدا می کنند و یافتن آنها هنگام تقسیم ارث خاصه اینکه هر کدام در مکانی ساکن باشند و تعیین سهم  هر کدام کاری بسیار مشکل خواهد بود. این قضیه در زمانی که هر کدام از آنها دارای فرزندانی باشند که جزء ورثه به حساب بیایند بسیار پیچیده تر می شود.

مسئله سوم تربیت فرزند است. با توجه به اینکه یکی از مهمترین اهداف تشکیل خانواده، تربیت صحیح فرزند است با حق تعدد زوجات به طرفین، مسئله تربیت فرزند تا حد زیادی به حاشیه رفته و تحت الشعاع این قضیه قرار خواهد گرفت. در این زمان که فقط مردها چنین اجازه ای دارند چه اتفاقی برای فرزند می افتد چه رسد به زمانی که زن هم اجازه چند همسری داشته باشد

مسئله چهارم نگهداری از بچه ها و تامین نیازهای آنهاست و در صورتی که زن بتواند هم زمان چند همسر داشته باشد مسئولیت شیر دادن ، نگهداری و تربیت فرزند به عهده کیست؟ این در حالی است که طبق قوانین اسلامی، زن هیچ وظیفه ای درقبال تربیت فرزندانی که به دنیا می آورد ندارد

مسئله پنجم  دریافت دیه در صورت قتل یکی از بچه ها یا پدر و مادر و تقسیم دیه میان آنها و ولی دم بودن آنها برای مجازات قاتل خواهد بود

و همه اینها مربوط به مسائل حقوقی است؛ در حالی استکه مشکلات اجتماعی و هویتی حضور تعداد زیادی از کسانی که بدون داشتن تربیت سازنده و سرپرست مشخصی وارد جامعه می شوند بسیار گسترده تر و مفسده انگیز تر از آن است که قابل ذکر باشد.

تلگرام
واتساپ
ایکس
لینکدین
ایمیل
پرینت
خانهمقالاتتماس با ماحمایت