پرهیز از حسد ورزیدن
و إِیّاکُم أَن یَحسُدَ بَعضُکُم بَعضَاً فَإِنَّ الکُفرَ أَصلُهُ الحَسَدُ. ( و مبادا بر یکدیگر حسد ورزید زیرا ریشه ی کفر، حسد ورزی است .)
تعریف حسد و غبطه
حسد ، آرزوی نابودی نعمت است از دیگران. و تفاوت آن با غبطه این است که غبطه آرزوی داشتن نعمتی مانند نعمت دیگران است.
تفاوت های حسد ورزیدن و غبطه خوردن
وقتی خداوند نعمتی را به کسی می دهد انسان در مقابل این نعمت داده شده به آن شخص، دو حالت پیدا می کند:
1- حسادت می ورزد یعنی این نعمت را بد می شمرد و آرزوی زوال و نابودی آن را می کند، چه نعمت به او برسد یا نرسد .
2- غبطه می خورد یعنی دوست دارد که خودش نیز آن نعمت را داشته باشد که آنرا رقابت نیز گویند .
حسد ورزیدن، امری زشت و نکوهیده است زیرا بد خواهی دیگران بوده و تنگ نظری بر افعال خداوند در احسان به بندگان می باشد، ولی غبطه خوردن و رقابت نه تنها مورد نکوهش قرار نگرفته، بلکه نسبت به آن تشویق و ترغیب نیز صورت پذیرفته است، غبطه خوردن فقط در خصوص امور حرام یا مکروه مانند دوست داشتن منصب حرام که دیگری دارد یا به مال مشتبه و مالی که صرف در مصارف مکروه می گردد، مورد نکوهش می باشد.1
علل و اسباب حسد
علل و اسباب حسد بی شمار است ولیکن هفت سبب عمده را برای آن آورده اند :
1- عداوت و دشمنی : انسان وقتی با کسی دشمن شد هیج خیری را برای او نمی خواهد و لذا متنعم شدن او را دوست ندارد.
2- عزّت طلبی: می داند شخصی که دارای نعمتی می شود، نسبت به او تکبر می کند و او به خاطر عزّت طلبی که در وجودش هست نمی تواند تکبر وی را تحمل کند.
3- کبر و خودپسندی: شخص حسود می خواهد نسبت به دیگران تکبر کند و اگر آنها متنعم باشند زمینه ای برای کبر او باقی نمی ماند.
4- تعجّب : این سبب در مواردی است که نعمت به قدری بزرگ باشد که انسان تعجب کند شخصی این چنینی به نعمتی آنچنانی دست یابد و به عبارت دیگر آن شخص را مستحق چنین نعمتی نداند.
5- حبّ ریاست: چون ریاست معمولاً مبتنی بر این است که رئیس نعمتی داشته باشد که دیگران از آن محروم باشند، لذا شخص ریاست طلب، وقتی ببیند دیگران به نعمتی شبیه آن چه او دارد دست یافته اند، حسد می ورزد.
6- ترس از نرسیدن به مقصد: به این معنی که انسان بترسد، شخصی که نعمتی را به دست آورده، می تواند مانع منافع او شده و او را از رسیدن به مقصدش باز دارد مانند تاجری که می ترسد همکارش با داشتن مقدار سرمایه ای بیشتر در بازار، رقیب سرمایه او شود.
7- خبائث درونی و بخل ذاتی نسبت به بندگان خدا: برخی از افراد به دلیل خباثث ذاتی و بخلی که دارند از گرفتاری های دیگران شاد و از متنعم بودن آنها در عذابند لذا از شنیدن وصف گرفتاری های دیگران شاد می شوند و از متنعم شدن بندگان خدا رنج می برند.
گاهی در یک نفر همه این اسباب و علل یا بیشتر آنها جمع می شود و او را دچار حسدی جانکاه می کند.2
درمان حسد
حسد از بیماری های بزرگ دل بوده و دردهای دل تنها با علم و عمل سودمند، درمان می پذیرد. برای رفع بیماری حسد باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که حسد به دین و دنیای شخص حسود زیان می رساند. اگر انسان این مطلب را ملکه ذهن خود کند و دشمن خود و دوست دشمن خود [شیطان] نباشد در نتیجه از حسد کناره گیری کرده و هرگز دچار بیماری و گناه حسد نمی شود.3
حسد یکی از ریشه های کفر
در حدیثی شریف حضرت امام صادق علیه السلام ریشه های کفر را چنین بیان می فرمایند:
ریشه های کفر سه صفت هستند:
حرص، غرور، حسد.
اما حرص این است که چون حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام از خوردن گندم نهی شد، حرص او را واداشت که از آن بخورد.
و غرور این است که چون شیطان مأمور شد به حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام سجده کند، سر باز زد و حسد این است که یکی از دو پسر حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام دیگری را کشت.4
روایاتی در مذمت حسد ورزیدن
حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام در نکوهش حسد ورزیدن چنین می فرمایند:
حسد نورزید که حسد، ایمان را چونان آتشی که هیزم را خاکستر کند، نابود می سازد.5
همچنین از آن حضرت علیه السلام منقول است که می فرمایند:
چه بسیار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند و چه بسیار کسانی که در آغاز شب بر او حسد می بردند و در پایان شب عزاداران به سوگشان نشستند.6
و در بیاناتی دیگر از حضرت امام صادق علیه السلام به ابوالصباح در تفسیر آیه 54 سوره نسا می فرماید:
«آیا بر مردم حسد می ورزند، به خاطر آنچه که خداوند از فضلش به آنها داده است؟ پس ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت فرستادیم و به آنها ملک و سلطنتی بزرگ عطا کردیم.»
چنین می فرمایند: به خدا سوگند! آنان ما هستیم و ماییم که مورد حسد واقع شده ایم.7
همچنین به استناد روایات دیگر، مراد از ملک عظیم که در این آیه شریفه آمده و مورد حسد منافقان و مخالفان واقع شده، امر امامت و ولایت ائمه اطهار علیهم السلام می باشد.8
پس بر ماست که از خداوند متعال درخواست نمائیم که آخرین ولیّ خود، حضرت بقیه الله الاعظم علیه السلام را از گزند حسودان زمان، مصون و محفوظ بدارَد و همچنین آرزوی افزون شدن نعمتها و سلامتی و تعجیل در فرج آن حضرت علیه السلام را از درگاه الهی خواهان و خواهان و خواستار گردیم.
پی نوشت
1- شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه محمد باقر کمره ای، جلد 3، باب حسد، صفحات 450تا 451، شرح حدیث1، به نقل از علامه مجلسی، با اندکی تغییر و تلخیص.
2- به نقل از سایت معبری به آسمان، با اندکی تغییر و تلخیص، این تقسیم بندی را علامه مجلسی در کتاب اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره ای، جلد 3، باب حسد، صفحه451،در شرح حدیث 1، اورده است.
3- شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره ای، جلد 3، باب حسد، صفحه451، شرح حدیث1، به نقل از علامه مجلسی، با اندکی تغییر و تلخیص.
4- شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره ای، جلد 5، باب در اصول کفر و ارکان آن، صفحه 167،حدیث1.
5- نهج البلاغه، ترجمه استاد دشتی، خطبه 86، فراز سوم، یادآوری ارزشهای اخلاقی، صفحه 146.
6- همان، حکمت 380، ضرورت یاد مرگ، صفحه 723.
7- جعفری یعقوب، سیمای امام علی علیه السلام در قران ترجمه شواهد التنزیل، حاکم حسکانی نیشابوری، صفحه 80، حدیث 197.
8- دکتر عبدالعلی موحدی، امامت تطبیقی، چاپ اول، صفحات 184تا 185.