نیاز به منجی وکسی که حق و عدالت را اجرا کند و بتوان در کنار او در مسیرهدایت و کمال حرکت کرد یک نیاز فطری وحقیفی است و از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته است.
پاسخ خداوند بر این نیاز انسان ارسال انبیاء و اوصیا برای رهبری و هدایت مردم است. او وعده داده است که سرانجام حجت من بر زمین مسلط خواهد شد و با اجرای دین و برقراری عدالت، نیاز شما بر آورده میشود. آنچه که در ادیان آسمانی بر براین اساس بیان شدهاست طرح مبحث منجی است.
اعتقاد به منجی و موعود در تمام ادیان ومذاهب مختلف جهان مطرح بوده و هست؛ بدین معنى که در آخرالزمان، مصلحى ظهور خواهد کرد و به جنایت ها و خیانت ها و تبعیض هاى بشر خاتمه خواهد داد.
شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان، در تاریخ پرفراز و نشیب این ادیان موج می زند.
در آیین های هند، زردتشت، یهود، مسیحیت و اسلام این باور وجود دارد که در آینده جهان فرد صالحی ظهور خواهد کرد،ودر مسیررفع ظلم و ستم واردشده برمردم ونجات بشر قدم بر می دارد و در این راه موفق خواهد شد.
به عبارتی همه پیروان ادیان الهی و برخی از پیروان ادیان غیر الهی عقیده دارند که در یک عصر بحرانی جهان که فساد و ظلم بیداد می کند، نجات دهنده بزرگ و مصلح جهانی ظهورخواهدکرد و اوضاع آشفته جهان را اصلاح مینماید و عدل را گسترش می دهد.هدف کلّی این امر نیزهدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی است. هرچند ممکن است در امور و اهداف جزیی و برخی از ویژگی ها، در ادیان مختلف دیدگاه های متفاوتی وجود داشته باشد.
در این که مصلح جهانی کیست، دارای چه ویژگی هایی است، نام او چیست و منسوب به کدام ملت و دین است هم اختلاف نظر وجود دارد.
البته باید گفت که هر ملتی منجیاش را با لقب و ویژگی های مخصوص به خود می شناسند و او را از خود می داند.
بطور مثال زرتشتیان او را ایرانی و از پیروان زرتشت می دانند. یهودیان اورا از بنی اسرائیل و عیسویان او را مسیح موعود می خوانند.
درآیین زرتشت سه منجی به نام های هوشیذر، هوشیذر ما و سوشیانس (نجات دهنده مرگ) از نسل زرتشت مطرح است. آنان جهان را پر ازعدل خواهند کرد. که پس از ظهور، دین را به جهان رواج خواهد داد؛ فقر و تنگدستی را ریشه کن می کند و مردم جهان را هم فکر، هم گفتار و هم کردار می گرداند.
در آیین هندو نیز از نجات دهنده و موعود، به نام “آواتا” سخن به میان آمده و در منابع هندوها در کتاب اوپانیشا دها مطرح شده است. …. حق همراه او است و آنچه در دریاها و کوه ها پنهان شده باشد، همه را به دست می آورد. از آسمان ها و زمین، آنچه باشد، خبرمیدهد و کسی ازاوبزرگتر به دنیا نمیآید.
همچنین در آیین بودا که یکی از شاخه های کیش هندو است، مسئله انتظار بودای پنجم مطرح شده است.
در آیین یهود نیز از شخص موعود سخن گفته شده است. گر چه یهودیان در این که موعود کیست، اختلاف نظر دارند. به باور یهودیان موعودشان هنوز ظهور نکرده است. آنچه یهودیان بر آن اتفاق دارند، خروج شخصی در آخر زمان است که کوکب افروز می باشد و روی زمین را به نور رب کریم روشن می گرداند…و یهودیان به انتظار او نشستهاند.
مسیحیان نیز در انتظار مصلح جهانی هستند و باور دارند او حضرت عیسی مسیح(ع) است که از آسمان نزول کرده و جهان را پر از عدل خواهد کرد.
و اما شیعیان معتقدهستند که مصلح جهانی امام زمان(عج) است که در آیات و روایات به آن اشاره شده است. امام زمان(عج) همان مهدی(ع) است که جهان را همان گونه که آکنده از ظلم شده ،از عدل و داد پر می کند.
اعتقاد به مهدویت از معارف قطعی تمامی مذاهب اسلامی است. ابن ابی الحدید که از عالمان اهل سنت است می گوید: “میان همه فرقه های مسلمان اتفاق قطعی است که عمر دنیا به پایان نمی رسد، مگر پس از ظهور مهدی(عج)”
از آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که همه ادیان الهی و برخی ادیان غیر الهی درخصوص مصلح جهانی اتفاق نظر دارند؛ ولی نمی توان نتیجه گرفت مقصود آنان از مصلح جهانی همان امام زمان(ع) است که در اسلام بدان اشاره شده. گرچه برخی از نشانه ها و مشخصاتی که در سایر ادیان برای مصلح جهانی ذکر شده، درباره امام زمان(ع) نیز صدق می کند.
لذا بشارت به ظهور حضرت مهدی(عج) بعنوان مصلح جهانی در تمام ادیان الهی پیش از تحریفشان وجود داشته است، واختلاف نظرها بخاطر آناستکه پیروان این ادیان در تطبیق و تعیین مصداق منجی، به خطا رفته اند.
در نتیجه باید گفت اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار منجی (فتوریسم) عقیدهای است که درهمه کیشهای آسمانی؛ بطور عام و دین مقدس اسلام بصورت خاص، به مثابه یک اصل مسلّم و مورد قبول وجود دارد.