اگر خوب دقت کنیم می بینیم “انتظار” یک امر کاملا وجدانی است وباید حقیقت آن را درک کنیم.
مثلا تنها راه شناخت گرسنگی و تشنگی، گرسنه و تشنه شدن است و تنها راه درک محبت، محبّ شدن. اگر کسی محبّت را درک نکرده باشد، با هیچ تعریف وتوصیفی نمی توان محبّت را به او شناساند.
معنای انتظار هم فقط برای شخص منتظر، روشن می شود و اگر کسی حالت انتظار را نچشیده باشد، با توصیف وتوضیح، نمی توان برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات بیشتر، باعث ابهام بیشتر شود.
اما کسی که انتظار را چشیده ،به خوب می فهمد. به چنین شخصی می توان یادآوری کردکه :”آن زمانی که یکی از عزیزانت به سفر رفته بود وتو از او خبر نداشتی و گفته بود تا فلان موقع بر می گردم و…” چه حالی داشتی ؟ آن حال وجدانی “انتظار” نام دارد.
تعریف انتظار از روی ملزومات و لوازم آن
رک امور وجدانی، برخی از لوازم و آثار آنها را بیان می کنیم تا مخاطب از روی لوازم به آنها پی ببرد.
به عنوان مثال اگر بخواهیم درباره مفهوم محبّت توضیح دهیم، می توانیم بگوییم که اگر کسی را زیاد دوست داشته باشید، از او زیاد یاد می کنید، آرزوی دیدنش را می کنید و اگر مدتی اورا نبینید دلتنگش می شوید. این امور خود محبت نیستند ولی جزء لوازم و آثار آن می باشند و محبت را برای ما تداعی می کنند.
در مورد انتظار هم همین طور است. لذا با تذکر به لوازم آن، حال انتظار تداعی می شود. این دومین راه تعریف انتظار است.
به تعریفی که یکی از منتظران واقعی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مطرح کرده اند، توجه کنید:
“معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آن آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، بر می آید…،پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر می شود. آیا نمی بینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی، هر چه زمان آمدنش نزدیکتر شود، آمادگی تو برای این امر بیشتر می شود.”
این آماده شدن یک حالت قلبی است که آثار خارجی هم پیدا می کند. کسی که منتظر آمدن عزیز سفر کرده ی خویش است، خودش را برای آمدن او آماده می کند.
منزل را مطابق خواست او مرتب می کند ،هر چیزی را به صورتی که عزیزش می پسندد، می آراید و… اینها همه لوازم و آثار انتظار است.
آمادگی برای ظهور امام زمان علیه السلام
آمادگی برای دیدار، باعث تغییر کلی و عمیق در انسان می شود. به همین جهت صاحب مکیال به دنبال فرمایش خود درباره انتظار می گوید:
“مومنی که در انتظار آمدن مولایش می باشد،هرقدر انتظارش شدیدتر می شود،تلاشش در آماده شدن برای این امر – از طریق پاک کردن نفس خود از اخلاق ناپسند وکسب اخلاق پسندیده- افزایش می یابد.”
بهترین معیار برای شناخت ابعاد گسترده ی آمادگی ،این است که اگر کسی به طریقی بفهمد که امامش قرار است دو روز دیگر ظهور فرماید، در این دو روز به چه کارهایی می پردازد؟
قطعا اگر واجبی از واجبات دینی به گردنش باشد آن را ادا می کند، اعم از حق الله و حق الناس. عیب ونقص رفتاری اش را برطرف می سازد. در این دو روز توجه قلبی اش به امام زمانش بسیار زیاد است و همه ی نگرانی اش این است که مبادا به خاطر نقصی که در دینداری اش وجود دارد، آن حضرت در هنگام ظهور به او توجهی نکنند. به همین دلیل از هر چیزی که این نگرانی را ایجاد می کند، دوری می کند. خلاصه اینکه از هر جهت خود را آماده می کند تا وقتی حضرت ظهور فرمودند بتواند از نزدیکان و یاران ایشان باشد.
منتظر ظهور، برای کسب این آمادگی، حدود شرعی را که ائمه علیهم السلام سفارش فرموده اند، رعایت می کند.اگر انسان به بهانه ی آمادگی برای ظهور، دست به کاری بزند که مورد تایید ائمه علیهم السلام نیست، همچون کسی است که در استقبال از مسافرش از آلات لهو و لعب استفاده کند ،در صورتی که می داند او از این امور حرام، غضبناک می شود.
بنابراین، حوزه و قلمرو آمادگی برای ظهور حضرت، انجام اموری است که ایشان و پدران بزرگوارشان می پسندند نه آنچه که به نظر قاصر ما می رسد.