رنج و مصیبت مومن از وقوع ظلم درهر نقطه ی زمین

ماموریت مهدی موعود عليه السلام از طرف خداوند برطرف کردن ظلم و برقراری عدل در کلّ جهان است. چنانچه در کلام معصومین علیهم السلام نقل شده است.

امام حسین علیه السلام می فرمایند: “اگر از عمر دنیا جز روز ی باقی نمانده باشد خداوند آن روز را طولانی می‌کند تا اینکه مردی از فرزندان من قیام کند و دنیا را پراز عدل و قسط نماید همانگونه که از ظلم و جور پر شده است. اینگونه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم.”

(قسط یعنی رعایت حقوق  مخلوقات و عدل یعنی دادن حق مخلوقات. جور ضدّ قسط و ظلم ضدّ عدل است.) از کتاب مکیال المکارم.

اولین صاحب حق، خداوند است و رعایت عدل نسبت به او یعنی احترام به حقوق الهی که ساده ترینش گناه نکردن است و این احترام به خودِ انسان نیز هست چرا که هر گناه، ظلم به خود هم به شمار می رود.

پس لازمه ی پرشدن دنیا از عدل این است که انسان‌ها به حقوق خداوند بر خودشان احترام بگذارند و توحید که حق مسلّم الهی است در سراسر عالم برقرار گردد.

پس از خداوند، پیامبر اسلام و اهل بیت علیهم السلام اجمعین بیشترین حقوق را برهمه ی خلایق دارند و اجرای عدالت اقتضا می کند که حقوق ایشان ادا گردد و مذهب تشیّع در روی کره ی زمین فراگیر شود.

پس از آن حقوق مردم بر یکدیگر مطرح می شود.

و لازمه ی عدالت این است که پس از ظهور امام علیه السلام، کسی نتواند جان و مال و آبروی مردم را به ناحق مورد تجاوز قرار دهد.

مومن به وقوع هیچ نوع ظلمی در هیچ جای جهان رضایت نمی دهد و رنجور ومصیبت زده می شود.

و از اینکه در زمان غیبت امام علیه السلام حقّ خدا وپیامبر واهل بیت علیهم السلام و مظلومان پایمال می شود ،به اندازه ی غیرت دینی اش ناراحت می شود و هرچه ایمان قوی‌تر باشد از مشاهده ی ظلم بیشتر رنج می برد.

نمونه ای را اینجا نقل می کنیم:

شخصی به نام بشّار می گوید: در کوفه خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم؛ حضرت مشغول خوردن خرما بودند و به من تعارف کردند. گفتم: در راه صحنه ای را دیدم که اشتهای خوردن ندارم. حضرت فرمودند نزدیک بیا وازین خرما بخور وآنچه دیدی تعریف کن.

عرض کردم یکی از ماموران امنیتی حکومت را دیدم که برسرزنی می زد و او را به زندان می برد و آن زن با صدای بلند فریاد می زد: المستغاث بالله و رسوله ! ولی هیچ کس به فریادش نمی رسید.

حضرت فرمودند: چدا با او چنین می کردند؟

از مردم شنیدم که می گفتند: این زن به زمین خورد و گفت: لعن الله ظالمیکِ یا فاطمه. و به همین دلیل با او چنین کردند.

امام صادق علیه السلام شروع به گریستن کردند تا جایی که دستمال و محاسن و سینه ی ایشان خیس شد. سپس فرمودند: بشّار! برخیز به مسجد سهله رویم و دعا کنیم و شخصی را هم به دارالحکومه فرستادند تا خبر دهد.

امام علیه السلام در مسجد نماز خواندند و در سجده دعا کردند و پس از سجده فرمودند: آن زن آزاد شد.

در بازگشت آن شخص را دیدیم که گفت: من کنار در ایستاده بودم که نگهبان آمد وآن زن را صدا زد و به او گفت: این دویست در هم را بگیر و فرماندار را حلال کن. آن زن پول را نپذیرفت در حالی که نیاز داشت.

امام علیه السلام هفت دینار طلا برای او دادند و فرمودند: سلام مرا به او برسان.

بشّار می گوید: دیدم که آن زن از فرط شوق ومحبت که امام به او سلام رسانده بودند سه بار بیهوش شد و گفت: از امام بخواهید تا از خدا بخشایش مرا طلب کند؛ که من وسیله ای به سوی خدا بهتر از ایشان نمی شناسم.

بشّار می گوید: امام از شنیدن حال آن زن گریستند و دعا کردند. من هم گفتم ای کاش می دانستم که چه موقع فرج آل محمّد صلی الله علیه و آله را می بینم!

پس چه خوب است که شیعیان در هر زمانی با دیدن ظلمی که به خودشان یا دیگران می شود اولا عاملان اصلی آن را ( قاتلین اهل بیت علیهم السلام) را لعن کرده و ثانیا برای گشایش در کارها و رفع مشکلاتشان دست به دعا برداشته و فرج امام غایبشان را از خدا طلب کنند.