توقیعات مشتمل بر لعن احمد بن هلال

مسلم است که توقیعاتی از طرف ناحیه ناحیه مقدسه[۱] در لعن احمد بن هلال صادر شده و این توقیعات در کتب حدیثی و رجالی نقل شده است. اما آیا این توقیعات فقط از ناحیه امام زمان علیه السلام است یا از امام حسن عسکري علیه السلام نیز توقیعی در لعن او وارد شده است؟

نجاشی در رجال خویش می نویسد: ” مذمت هاي زیادي درباره احمد بن هلال از طرف امام حسن عسکري  علیه السلام روایت شده است. ” لیکن از کلمات گذشته و روایاتی که در آینده ذکر خواهد شد، معلوم می شود که در زمان امام حسن عسکري  علیه السلام ای شخص منحرف نشده بود.

توقیعات مشتمل بر لعن احمد بن هلال، عبارتند از:

  • محمد بن صالح می گوید : ” موقعی که خبر فوت احمد بن هلال ملعون، از ناحیه مقدسه رسید، شیخی نزد من آمد و گفت: کیسه اي را که نزد توست بیرون بیاور؛ آن را بیرون آورده و گشودم، دیدم در نامه این طور نوشته ” آنچه راجع به صوفی بدعت کار یعنی ” احمد بن هلال” گفته بودي، واقع شد و خداوند پیوند عمر او را برید. پس از مرگ احمد بن هلال نیز، نامه اي به این مضمون آمد: او قصد کشتن ما کرد، ما هم صبر کردیم تا خداوند با نفرین ما، پیوند عمر او را برید.

  • در توقیعی که درباره”شمغانی” حسین بن روح، نایب سوم حضرت، در زندان مقتدر، خلیفه عباسی در سال ۳۱۲ ه .ق به بعضی اصحاب خود فرستاد، حضرت از احمد بن هلال نیز ابراز انزجار کرده بود و در آن توقیع چنین آمده: ” به مردم اطلاع بده که ما از دوستی وي (شلمغانی) خودداري نموده و از او دوري می جوییم؛ همان طوری که از امثال او: شریعی، نمیری، هلالی و بلالی دوري جستیم.

  • کشی در رجال خود، از احمد بن ابراهیم مراغی روایت می کند که ” نسخه‏ ای مشتمل بر لعن ابن هلال براي قاسم بن علاء رسید که در آغاز آن، حضرت به نمایندگان خود در عراق چنین نوشته بود : ” از صوفی متظاهر و ریاکار بپرهیزید.” سپس می گوید: راویان اصحاب ما او (احمد بن هلال) را در عراق ملاقات نموده و احادیثی را از وي یادداشت کردند، و چون این توقیع صادر شد، آن را انکار نمودند و قاسم بن علاء را مجبور کردند که راجع به وي (مجداً) به ناحیه مقدسه (از طریق سفیر و نایب دوم) مراجعه کند. از ناحیه مقدسه هم، توقیعی به این مضمون صادر گشت: ” ما درباره‏ ی ریاکار و متظاهر، ابن هلال، نظر خویش را به تو اعلام داشتیم، چنانکه می دانی خداوند گناهان او را نخواهد آمرزید و هرگز گناهان او را نخواهد بخشید و از لغزش او نمی گذرد. بدون اجازه و رضایت ما، در کار ما دخالت می کند، و مستبد و خودسر است و وجوهات امام را براي خود نگه داشته و از اجراي فرامین ما سرباز زده است؛ جز آنهایی را که به مذاق وي خوش آمده باشد. اراده‏ ی خداوند بر این تعلق گرفته است که به وسیله این کارها، او را وارد جهنم کند، ما در مقابل کارهاي او صبر نمودیم، تا اینکه خداوند دعاي ما را مستجاب کرد و عمر او را قطع نمود. در رابطه با او، در زمان حیاتش به عده قلیلی از دوستداران نزدیکمان اطلاع دادیم و به آنها سفارش کردیم تا آن را به پیروان صمیمی ما ارائه دهند؛ ما برائت و دوري می جوییم از او، خدا او را رحمت نکند و برائت می جوییم از کسانی که از او کناره نگیرند. به اسحاقی و اهل بیت او و کسانی که از بلاد او و خارج از بلاد او، درباره وي قبلًا از تو سؤالی کرده اند، و حالا از تو سؤالی می کنند، و کسانی که می توانند مطلع شوند، حال این فاجر را بر آنها اعلام کن. دیگر هیچ عذري براي هیچ یک وجود ندارد تا در گفتار افراد مورد وثوق ما شک نمایند؛ زیرا که این بیانات را ما به آنها ارائه می دهیم …)

راوي این حدیث ابو حامد بن ابراهیم مراغی می گوید: با وجود این توقیع هم، باز بعضی ها در پیروي از احمد بن هلال ثابت قدم باقی ماندند و مجدداً توقیع سومی در مذمت آنها وارد شد..خلاصه این توقیع مفصل در کتاب « الغیبه » نیز ذکر شده است. و در آنجا تصریح می کند که این توقیع، توسط « عمري »  از طرف امام زمان  علیه السلام صادر گشته است و احتمال دارد توقیع اول « از صوفی متظاهر و ریاکار بپرهیزید » از طرف امام زمان علیه السلام در زمان حیات او به دست محمد بن عثمان صادر شده باشد و توقیع دوم و سوم بعد از حیات وي به دست حسین بن روح صادر شده باشد؛ چون توقیعات امام  علیه السلام به قاسم بن علاء، هم به دست محمد بن عثمان و هم حسین بن روح فرستاده می شود. نسبت داد؛ ولیکن مشکل است این توقیعات را به زمان ابن روح، سومین سفیر ( ۳۲۶-۳۰۵) نسبت داد زیرا در آن زمان هیچ ردپایی از ادعاي ابن هلال در بین امامیه وجود ندارد؛ احتمال زیادي وجود دارد که حسین بن روح در زمانی که به عنوان وکیل، تحت نظر سفیر دوم به خدمت مشغول بوده، به دستور وي این حکم را علیه ابن هلال منتشر ساخته باشد، به ویژه با در نظر گرفتن سال مرگ ابن هلال ( ۲۶۷ ) که زمانی طولانی قبل از وصول ابن روح به سفارت است. به نظر می رسد منازعات ابن هلال قبل از وفات سفیر دوم در سال ( ۳۰۵ ) خاتمه یافته باشد.

[۱] – منظور از ناحیه مقدسه ، امام زمان علیه السلام است