چگونه با تقیّه امام زمان علیه السلام را یاری کنیم؟

تقیّه نصرت و یاری حضرت حجّت (علیه السلام) در امر دین است.

تقیّه در موردی است که فعلی یا ترک فعلی که لازم است از آن احتراز شود، در معرض خطری باشد و آن خطر نسبت به آنحضرت (علیه السلام) یا به شیعیان و دوستان ایشان باشد، که با تقیّه آن خطرات دفع می شود.

پس هرگاه مؤمن در مورد وجوب و لزوم آن تقیّه نمود، وجود مبارک امام(علیه السلام)را در دفع خطر و ضرر یا در سالم بودن از آن خطر، نسبت به خود ایشان و متعلّقان و دوستانش یاری کرده است.

امّا نسبت به خود ایشان، مثل آنکه در موردی باشد که عمل و قول مؤمن – و لو در امر حقّ باشد – موجب استهزاء اعداء و اشرار یا استخفاف و بی ادبی آنها به امر الهی و دین حقّ یا اسم او ؛ یا نسبت به حضرت رسول (صلی الله علیه وآله)یا نسبت به امر امام (علیه السلام) شود، و همچنین در مواردی که وهن به فرمایشات و اخبارآنها وارد آید یا تضییع آنها گردد.

امّا نسبت به دوستان: مثل موردی که ترک تقیّه موجب خطر و ضرر نسبت به خود انسان یا مال یا آبرو یا اهلش یا نسبت به سائر مؤمنین باشد؛ نصرت آن حضرت را در این امور نموده. پس در بعضی از آنها مربوط به جهات دنیوی ایشان است و در بعضی از آنها مربوط به نصرت در امر دین است، مثل موردی که تقیه وسیله محفوظ ماندن اخبار و احادیث آنها (علیهم السلام) از وهن یا تضییع یا مخفی شدن یا معطّل ماندن شود که نگذارند به وفق آنها عمل شود و مثل موردی که تقیّه وسیله تألیف قلوب اعداء شود – و همچنین امثال این موارد – و به این سبب امر بر مؤمنین در باب اظهار حقّ و عمل به وظیفه و طریقه حقّ و ایمانی آنها سهل و آسان شود .

 روایات وارده در مذمّت ترک تقیّه

 در کتاب «کافی» نقل شده از حضرت صادق (علیه السلام) که فرمودند: « احتراز و اجتناب نمائید از بجا آوردن عملی که ما بواسطه آن مورد سرزنش و بدگوئی مردم واقع می شویم ، به تحقیق که پدر بواسطه عمل فرزندش مورد سرزنش قرار می گیرد ، و از برای امام خود زینت باشید ، و مایه ننگ و وهن ایشان نباشید.»[۱]

باز در آن کتاب نقل شده از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام)از حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام)که فرمود : « تقیّه دین من و دین پدران من می باشد وایمان ندارد کسیکه تقیّه نمی کند»[۲].

همچنین از عبدالله بن ابی یعفور نقل شده که گفت: شنیدم از حضرت صادق (علیه السلام)که فرمودند : « تقیّه سپر مؤمن است – از شرّ اعداء – و حرز مؤمن است – از وقوع در فتنه ها و بلاها – و کسی که تقیّه نمی کند ایمان ندارد، همانا کسی که حدیثی از احادیث ما به او می رسد و متمسّک به آن می شود؛ و وسیله قرب ما بین خود و خداوند متعال قرار می دهد؛ پس این تمسّک برای او در دنیا عزّت و در آخرت نور می باشد، و همانا کسیکه حدیثی از احادیث ما به او می رسد و او آن را فاش کند – نزد غیر اهلش – این امر موجب ذلّت او در دنیا می شود و خداوند این نور را از او بر می دارد»[۳]

در اشاره اجمالی به مورد لزوم تقیّه و کیفیّت عمل به آن، آنچه از برخی از احادیث استفاده می شود، آن است که تقیّه بر دو قسم است :

۱- قولی

۲- فعلی

تقیّه قولی نیز بر دو وجه است:

 وجه اوّل: آنکه مؤمن از بیان احادیث اهلبیت (علیهم السلام)- خصوصاً آنچه در بردادنده شئون جلیل و خاصّه آنها است – در جائیکه مورد استهزا و استخفاف قرار گیرد و به آن بخندند؛ یا از روی نادانی انکار کرده و ردّ نمایند، احتراز نماید؛ چرا که عدم احتراز در این موارد موجب هتک حرمت اولیاء الهی می شود و یا آنکه از روی حسادت یا دشمنی با شنیدن آن اخبار درصدد اذیت و قتل و غارت آنها برآیند.

 وجه دوّم: آنکه انسان کلامی از قبیل سبّ و شتم و لعن و تبرّی را در جائی بگوید که می داند موجب سبّ و شتم و تبری به امر الهی و اولیاء او می شود؛ چنانچه در این آیه شریفه به آن اشاره شده: « وَلا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله فَیَسُبُّوا الله عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْم»؛ شما مؤمنان دشنام به آنها که غیر خدا را می خوانند ندهید تا مبادا آنها نیز از روی دشمنی و جهالت خدا را دشنام دهند (سوره انعام آیه۱۰۸)

و امّا تقیّه فعلی که آن هم بر دو وجه است:

وجه اوّل: آنکه مؤمن از مجالست و معاشرت با اهل ضلالت و جهالت و کسانیکه امر حقّ و فعل و قول حقّ را استهزاء می کنند، اجتناب نماید.

 وجه دوّم: آنکه در جائیکه به مجالست با این افراد ناچار باشد، پس با آنها به طریق مدارا و حسن اخلاق معاشرت و رفتار نماید، به طوریکه تالیف قلوب آنها شود و اهل حقّ از ضرر و خطر آنها به سلامت باشند.

هریک از این اقسام چهارگانه باید در چهار مورد ملاحظه شود:

اوّل: اعداء دین و منافقین. دوّم: فسّاق و اشرار و ظالمین از اهل دین. سوّم جهال از مؤمنین. چهارم: عامّه مؤمنین حتّی کاملین.

یعنی در هرکدام از آنها نسبت به هر کدام که از جهت مرتبه ایمان و یقین پائین تر می باشد تقیّه کند. چنانچه در « کافی» در باب ذکر احادیث «صعبه مستصعبه» از حضرت امام زین العابدین (علیه السلام)به این مضمون روایت نقل شده که : « سلمان رضوان الله علیه از اباذر رحمه الله تقیّه می فرمود»[۴] پس بنابراین حال سائر مؤمنین چگونه خواهد بود.

کلمات کلیدی: تقیه، یاری امام با تقیه، تقیه فعلی، تقیه قولی، لعن و تبری، سپر مومن، دین، ترک تقیه

برگرفته از کتاب: شيوه هاي ياري رساندن به مهدي قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم. تالیف: محمد باقر فقيه ايماني

منابع

[۱]. کافی، ج۲، ص۲۱۹، ح۱۱

[۲]. کافی، ج۲، ص۲۱۹، ح۱۲

[۳]. کافی، ج۲، ص۲۱۸، ح۵

[۴]. کافی، ج۱، ص۴۰۱، ح۲