عریضه ‏ای به خداوند که در عریضه حضرت بقیّه اللَّه ارواحنا فداه قرار داده می ‏شود

مرحوم علّامه مجلسی در کتاب “بحار الأنوار” می ‏نویسد: این متن را نوشته و آن‏ را می ‏بندي، سپس نامه دیگري به محضر امام زمان صلوات اللَّه علیه می‏نویسی، سپس آن نامه و عریضه به خداوند را درون نامه‏ اي که براي امام ارواحنا فداه نوشتی قرار می دهی ، سپس آن را گل اندود کرده و درون دریا یا چاه آب می‏ افکنی .

متن عریضه به خداوند چنین است :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

إِلَی اللَّهِ سُبْحانَهُ وَتَقَدَّسَتْ أَسْماؤُهُ، رَبِّ الْأَرْبابِ، وَقاصِمِ الْجَبابِرَهِ الْعِظامِ، عالِمِ الْغَیْبِ وَکاشِفِ الضُرِّ، اَلَّذي سَبَقَ فی عِلْمِهِ ما کانَ وَما یَکُونُ، مِنْ عَبْدِهِ الذَّلیلِ الْمِسْکینِ، اَلَّذِي انْقَطَعَتْ بِهِ الْأَسْبابُ، وَطالَ عَلَیْهِ الْعَذابُ، وَهَجَرَهُ الْأَهْلُ، وَبایَنَهُ و الصَّدیقُ الْحَمیمُ فَبَقِیَ مُرْتَهِناً بِذَنْبِهِ، قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ، وَطَلَبَ النَّجا]ه[ فَلَمْ یَجِدْ مَلْجَأً وَلا مُلْتَجَأً، غَیْرَ الْقادِرِ عَلی حَلِّ الْعَقْدِ، وَمُؤَبِّدِ الْأَبَدِ ، فَفَزَعی إِلَیْهِ وَاعْتِمادي عَلَیْهِ، وَلا لَجَأَ وَلا مُلْتَجَأَ إِلّا إِلَیْهِ. أَللَّهُمَّ إِنّی أَسْأَلُکَ بِعِلْمِکَ الْماضی، وَبِنُورِكَ الْعَظیمِ، وَبِوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِحُجَّتِکَ الْبالِغَهِ، أَنْ تُصلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ عَلی الِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَأْخُذَ بِیَدي وَ تَجْعَلَنی مِمَّنْ تَقْبَلُ دَعْوَتَهُ، وَتُقیلُ عَثْرَتَهُ، وَتَکْشِفُ کُرْبَتَهُ، وَتُزیلُ تَرْحَتَهُ، وَ تَجْعَلُ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ فَرَجاً وَمَخْرَجاً، وَتَرُدَّ عَنّی بَأْسَ هذَا الظَّالِمِ الْغاشِمِ، وَبَأْسَ النَّاسِ یا رَبَّ الْمَلآئِکَهِ وَالنَّاسِ، حَسْبی أَنْتَ وَکَفی مَنْ أَنْتَ حَسْبُهُ، یا کاشِفَ الْاُمُورِ الْعِظْامِ، فَإِنَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ إِلّا بِکَ.

به نام خداوند بخشنده مهربان

این نامه‏ اي است به سوي خداوندي که منزّه و نام هایش مقدّس و پاك است؛ پروردگار و پرورش دهنده پرورش دهندگان، درهم کوبنده سرکشان بزرگ؛ داناي پنهانی‏ ها، و بر طرف کننده گرفتاري‏ها؛ خدایی که هر چه اتفاق افتاده ‏است و هر چه در آینده به وقوع خواهد پیوست پیشتر در آگاهی و علم و دانش او بوده‏ است. از بنده بیچاره و خوار و ناتوانش، که تمام سبب‏ها و وسیله‏ ها را از دست داده ‏است، و عذاب و شکنجه‏ ا‏ي طولانی بر او وارد شده ‏است، و خانواده‏اش او را رها کردند و دوست صمیمی‏اش او را واگذاشته پس در گرو گناه و خطایش مانده ‏است و جرم بزهش او را هلاك گردانیده‏ است؛ و به دنبال راه نجات نیز رفته ‏است، ولی هیچ پناهگاه و تکیه‏ گاهی پیدا نکرده‏ است؛ جز خدایی که بر گشودن گره و برطرف کردن مشکل توانایی دارد و او جاودانگی را ابدیّت بخشیده ‏است، پس به سوي او پناه آوردم و بر او تکیه نمودم که پناهی و تکیه‏ گاهی، جز به سوي او نیست. بارالها؛ به واسطه دانش و آگاهی قاطعت و به واسطه روشنی بزرگ و با عظمتت و به خاطر قدر و منزلت کریمانه ‏ات و به واسطه حجّت و دلیل رسایت؛ از تو درخواست می‏کنم بر محمّد و آل محمّد درود بفرستی؛ دستم را بگیري؛ مرا جزو کسانی که دعایش پذیرفته، و لغزشش مورد گذشت واقع شده ‏است، و گرفتاریش برطرف گشته و واماندگی او از بین رفته، قرار دهی؛ و براي او در کارش گشایش و گریزگاهی فراهم نمایی، و اذیّت و آزار این ظالم ستمگر و آزار همه مردمان را از من برطرف کنی؛ اي پروردگار فرشتگان و انسان‏ها. تو برایم کافی هستی و هر کس تو برایش بی ‏نیاز کننده و کفایتگر باشی همه امورش کفایت شده و درست است. اي برطرف کننده مشکلات بزرگ؛ واقعیّت و باورم این است که هیچ جنبش و نیرویی نیست جز آن که از تو سرچشمه می‏گیرد .

پس از این نامه ، نامه درخواست حاجت از مولاي مان صاحب الزمان ارواحنا فداه را چنین می نویسی :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

تَوَسَّلْتُ بِحُجَّهِ اللَّهِ الْخَلَفِ الصَّالِحِ، مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبی طالِبٍ، اَلنَّبَإِ الْعَظیمِ، وَالصِّراطِ الْمُسْتَقیمِ، وَالْحَبْلِ الْمَتینِ، عِصْمَهِ الْمَلْجَإِ، وَقَسیمِ الْجَنَّهِ وَالنَّارِ. أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِابآئِکَ الطَّاهِرینَ الْخَیِّرینَ الْمُنْتَجَبینَ ، وَاُمَّهاتِکَ الطَّاهِراتِ الْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ، اَلَّذینَ ذَکَرَهُمُ اللَّهُ فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ مَنْ قآئِلٌ ” اَلْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ ” وَ بِجَدِّكَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَ خَلیلِهِ وَ حَبیبِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ، أَنْ تَکُونَ وَسیلَتی إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فی کَشْفِ ضُرّي، وَ حَلِّ عَقْدي، وَ فَرَجِ حَسْرَتی، وَ کَشْفِ بَلِیَّتی، وَ تَنْفیسِ تَرْحَتی، وَ بِکهیعص وَ بِیس وَ الْقُرْانِ الْحَکیمِ، وَ بِالْکَلِمَهِ الطَّیِّبَهِ، وَ بِمَجارِي الْقُرْانِ، وَ بِمُسْتَقَرِّ الرَّحْمَهِ، وَ بِجَبَرُوتِ الْعَظَمَهِ، وَ بِاللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ، وَ بِحَقیقَهِ الْإیمانِ، وَ قِوامِ الْبُرْهانِ، وَ بِنُورِ النُّورِ، وَ بِمَعْدَنِ النُّورِ، وَ الْحِجابِ الْمَسْتُورِ، وَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ، وَ بِالسَّبْعِ الْمَثانی، وَ الْقُرْانِ الْعَظیمِ، وَ فَرآئِضِ الْأَحْکامِ، وَ الْمُکَلَّمِ بِالْعِبْرانِیِّ، وَ الْمُتَرْجَمِ بِالْیُونانِیِّ ، وَ الْمُناجی بِالسِّرْیانِیِّ، وَ ما دارَ فِی الْخَطَراتِ، وَ ما لَمْ یُحِطْ بِهِ لِلظُّنُونِ، مِنْ عِلْمِکَ الْمَخْزُونِ، وَ بِسِرِّكَ الْمَصُونِ، وَ التَّوْراهِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الزَّبُورِ. یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَخُذْ بِیَدي، وَ فَرِّجْ عَنّی بِأَنْوارِكَ وَ أَقْسامِکَ وَ کَلِماتِکَ الْبالِغَهِ، إِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ، وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ، وَ صَلَواتُهُ وَ سَلامُهُ عَلی صَفْوَتِهِ مِنْ بَرِیَّتِهِ مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّیَّتِهِ .

به نام خداوند بخشنده مهربان

به حجّت خداوند و جانشین شایسته و نیک، حضرت محمّد فرزند حسن توسّل جسته‏ ام، او که فرزند علی فرزند محمّد فرزند موسی فرزند جعفر فرزند محمّد فرزند علی فرزند حسین فرزند علیّ بن ابی طالب می‏باشد؛ که همان خبر بزرگ و راه راست، و ریسمان محکم الهی است و پناه گاهی مطمئن و تقسیم کننده بهشت و دوزخ است. من به سوي تو توسّل می ‏جویم به واسطه پدران پاك و نیکوکار و برگزیده‏ ات، و نیز به واسطه مادران پاکت؛ که همگی باقی‏ماندگان نیکوکار و شایسته اند؛ همان‏هایی که خداوند – این بهترین و عزیزترین گوینده – در کتابش از آنان یاد کرده ‏است و فرموده‏ است: آنچه باقی می‏ماند و نیک و شایسته است نیز به واسطه جدّ بزرگوارت رسول خدا -درود بر او و آل او – کسی که خدا را دوست دارد و خدا او را دوست دارد و برگزیده مخلوقاتش است؛ در این توسّل‏ها، درخواست من آن است که شما وسیله و واسطه من باشید تا خداي – عزّوجّل – گرفتاریم را برطرف کند، و گره از کارم بگشاید، و این همه آه و حسرت را از من دور کند، و بلاها را از من بزداید، و اندوه و واماندگیم را از بین ببرد. درخواست می‏کنم، به واسطه کهیعص، و یس و قرآن حکیم، و نیز به واسطه کلمه طیّبه و پاکیزه الهی، و مجاري قرآنی، و به قرارگاه رحمت، و بزرگی عظمت، و لوح محفوظ، و حقیقت ایمان، و پایندگی برهان، و روشنی نور، و معدن نور، و به واسطه حجاب پنهان داشته ‏شده، و بیت المعمور (طواف‏گاه اهل آسمان)، و سبع المثانی (سوره حمد)، و قرآن با عظمت، و واجبات احکام، و آن چه به زبان عبرانی گفتگو شده، و آن چه به یونانی ترجمه شده، و آن چه به سریانی راز و نیاز شده، و آن چه در خاطره‏ ها و خطورها وارد شده، و به واسطه آن چه گمان‏ها آن‏را در بر نمی‏گیرند؛ یعنی دانش پنهانی تو، و راز محفوظت، و تورات و انجیل و زبور؛ به واسطه همه آن چه عرض شد از تو درخواست می‏کنم – اي صاحب شکوه و بزرگواري؛ – که بر محمّد و آل او درود بفرستی؛ و دستم را بگیري، و به واسطه روشنی‏ ها و انوارت و قسم‏هایت و کلمه‏هاي رسایت در کارم گشایشی کنی. باور دارم که تو بخششگر بزرگوار هستی؛ خداوند براي ما بس است و خوب وکیلی است . هیچ جنبش و نیرویی نیست جز آن‏‏که به واسطه خداوند والاي بزرگ به وجود می‏ آید. درودها و سلام هاي ویژه الهی بر برگزیده‏ اش از بین مردم یعنی حضرت محمّد و نسل پاکش نثار باد.

پس از نوشتن نامه دوّم، هر دو نامه را خوشبو کرده و نامه اوّل را (که به خداوند نوشته شد) در میان نامه دوّم (که به امام ارواحنا فداه نوشته شد) قرار داده و هر دو را در آب روان یا چاه آب می ‏افکنی. البتّه پیش از این کار، نامه ‏ها را در گِل نرم (یعنی بدون سنگریزه) قرار ده. سپس دو رکعت نماز گزارده و به واسطه محمّد و آل محمّد علیهم السلام به خداي تعالی روي می ‏آوري و انداختن نامه‏ ها در آب، باید در شب جمعه باشد .

یادآور می‏شود که این عریضه نویسی را براي آزمایش انجام مده، بلکه باور داشته باش که خواسته‏ ات اجابت می‏شود و تنها در مورد سختی‏ها و کارهاي بسیار دشوار انجام شود. هم‏چنین، کسی را که شایستگی ندارد از این جریان مطّلع مکن و این نامه را برایش ننویس؛ زیرا فایده‏اي برایش ندارد. از طرفی این نامه‏ ها، امانتی است که بر عهده توست که آن‏را حفظ کنی و در مورد آن بازخواست خواهی شد .

پس از انداختن نامه ها ، این دعا را بخوان :

أَللَّهُمَّ إِنّی أَسْأَلُکَ بِالْقُدْرَهِ الَّتی لَحَظْتَ بِهَا الْبَحْرَ الْعِجاجَ، فَأَزْبَدَ وَهاجَ وَماجَ، وَکانَ کَاللَّیْلِ الدَّاجِ، طَوْعاً لِأَمْرِكَ، وَخَوْفاً مِنْ سَطْوَتِکَ، فَأَفْتَقَ اُجاجُهُ، وَائْتَلَقَ مِنْهاجُهُ، وَسَبَّحَتْ جَزآئِرُهُ، وَقَدَّسَتْ جَواهِرُهُ، تُنادیکَ حیتانُهُ بِاخْتِلافِ لُغاتِها، إِلهَنا وَسَیِّدَنا مَا الَّذي نَزَلَ بِنا، وَمَا الَّذي حَلَّ بِبَحْرِنا فَقُلْتَ لَها اُسْکُنی، به سَاُسْکِنُکَ مَلِیّاً، وَاُجاوِرُ بِکَ عَبْداً زَکِیّاً، فَسَکَنَ وَ سبَّحَ وَ وَعَدَ بِضَمآئِرِ الْمِنَحِ. فَلَمَّا نَزَلَ بِهِ ابْنُ مَتَّی بِما أَلِمَ الظُّنُونَ، فَلَمَّا صارَ فی فیها سَبَّحَ فی أَمْعآئِها، فَبَکَتِ الْجِبالُ عَلَیْهِ تَلَهُّفاً، وَأَشْفَقَتْ عَلَیْهِ الْأَرْضُ تَأَسُّفاً، فَیُونُسُ فی حُوتِهِ کَمُوسی فی تابُوتِهِ لِأَمْرِكَ طآئِعٌ، وَ لِوَجْهِکَ ساجِدٌ خاضِعٌ، فَلَمَّا أَحْبَبْتَ أَنْ تَقِیَهُ أَلْقَیْتَهُ بِشاطِیِ الْبَحْرِ شَلْواً لاتَنْظُرُ عَیْناهُ، وَلاتَبْطِشُ یَداهُ ، وَلاتَرْکُضُ رِجْلاهُ، وَأَنْبَتَّ مِنَّهً مِنْکَ عَلَیْهِ شَجَرَهً مِنْ یَقْطینٍ، وَأَجْرَیْتَ لَهُ فُراتاً مِنْ مَعینٍ، فَلَمَّا اسْتَغْفَرَ وَتابَ خَرَقْتَ لَهُ إِلَی الْجَنَّهِ باباً، إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ .

بار الها از تو می‏خواهم به قدرتت؛ همان قدرتی که دریاهاي بزرگ را با آن ملاحظه فرمودي، پس به خروش و موج وا داشتی، و همانند شبی تاریک شدند؛ این همه، از سر فرمانبرداري دریاها از تو و نیز از ترس و هیبت تو بود. بدین سان، آب شور دریاها شکافته، و راه ‏هایش زینت داده شد و جزائر آن تسبیح گفتند و جواهر آن تقدیس نمودند ماهیان دریاها با زبان‏ها و لغات مختلف تو را ندا دادند: خداي ما؛ آقاي ما؛ چه چیزي بر ما فرود آمد؟ چه چیزي در دریاي ما پیش آمد؟ و به ماهی ‏ها فرمودي آرام باش و به دریا فرمودی: به زودي تو را به آرامش می‏رسانم؛ و بنده‏ اي شایسته و پاك را مجاور تو می‏گردانم؛ پس آرام گرفت و تسبیح گفت و به بخشش ‏هاي نهانی وعده داده ‏شد. آن‏گاه که یونس پسر متّی در آن‏جا فرود آمد چون گرفتار مصیبت‏هایی شد که حتّی تصوّر آن‏ها دردناك است، و آن‏گاه که وارد دهان آن ماهی شد و درون شکم آن ماهی رفت، به تسبیح گویی تو پرداخت و در این شرایط، کوه ‏ها غصّه او را خوردند و به گریه افتادند؛ و زمین براي او متأسّف شد و برایش دلسوزي کرد. پر واضح است که حال یونس در شکم ماهی همانند موسی در میان تابوتش بود؛ هر دو اطاعت دستور تو کردند، و به خاطر ذات پاکت به سجده و فروتنی پرداختند. در نهایت، آن گاه که خواستی او را نگه داري، کنار دریایش افکندي در حالی که چشمانش، توان دیدن نداشت، و دستان و پاهایش قادر به حرکت نبودند؛ که در این هنگام بر او منّت نهادي و درختی از کدو برایش رویاندي، و آبی گوارا را برایش جاري ساختی. آن‏گاه که درخواست آمرزش و بازگشت کرد نیز راهی به سوي بهشت برایش گشودي. در واقع، تو تنها کسی هستی که بسیار بخشنده است.

در پایان، هر یک از چهارده معصوم علیهم‏السلام را نیز یاد می‏کنی و بر یکایک آنان سلام می‏دهی.