شباهت غیبت امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) به غیبت حضرت موسی
از دیگر مباحثی که در مورد دوران غیبت قابل طرح است، نوع زندگی منجی غائب در دوران غیبت است . در این قسمت بیشتر به دنبال شفاف سازی نوع زندگی دوران غیبت هستیم؛ به این معنی که زندگی دوران غیبت چگونه است که دیگر خطرات قبل از غیبت برای منجی غائب، از بین می رود؟ آیا در دوران غیبت همچنان در میان انسانها زندگی می کند، و یا وارد عوالم دیگر می شود؟
الف: نوع غیبت موسی علیه السلام
زمانی که حضرت موسی علیه السلام متولد شد، با خواست پروردگار، به عنوان فرزند خوانده فرعون وارد دربار فرعون شد و بدون آنکه هویت واقعی ایشان معلوم شود، سالیان متمادی در آنجا زندگی کرد. این دوران یکی از مراحل غیبت موسی علیه السلام بود؛ چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و آله در این زمینه می فرمایند: «….وقتی وفات یوسف علیه السلام فرا رسید، پیروان و خاندان خود را جمع کرد و حمد و ثنای الهی به جا آورد و سپس به آنها گفت: سختی شدیدی به آنها خواهد رسید که در آن سختی، مردانشان را بکشند و شکم زنان باردارشان را پاره کنند و کودکانشان را سر ببرند تا آنگاه که خداوند، حق را در قائم که از فرزندان لاوی بن یعقوب است، ظاهر سازد… سپس صفات اورا برشمرد. پس ایشان به آن وصیت متمسک شدند و متعاقبا غیبت و شدت بر بنی اسرائیل واقع شد؛ به طوری که آنها مدت چهار صد سال منتظر قیام قائم ورهایی از این سختی بودند تا آنکه ولادت اور ا بشارت دادند و علامات ظهورش را مشاهده کردند… فقیهی که به احادیث او آرامش می یافتند، تحت تعقیب قرارگفت؛ او مخفی شد و آنان با او نامه نگاری کردند… پس آن فقیه، ایشان را به بیابان ها برد و نشست و با آنها حدیث قائم و صفات او و نزدیکی ظهور او را بیان نمود… موسی علیه السلام نزد ایشان آمد چون آن فقیه او را دید، از صفاتش او را شناخت… وقتی پیروانش چنین دیدند دانستند که او صاحب ایشان است. لذا به شکرانه خدای تعالی بر زمین افتادند و موسی علیه السلام جز این نگفت که امیدوارم که خداوند در فرج شما تعجیل کند و بعد ازآن، غائب شد و به شهر مدین رفت و آن سالیان را نزد شعیب مقام کرد واین غیبت دوم از غیبت اولی بر آنها سخت تر بود….» (۱)
ملاحظه می شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله، زندگی مخفی حضرت موسی علیه السلام را در میان فرعونیان، به عنوان یکی از مراحل غیبت موسوی مطرح می کند. دراین دوران ، که یکی از مراحل غیبت موسی علیه السلام است؛ ایشان به صورت مخفی در بین مردم زندگی می کرد.
مرحله دوم غیبت موسی علیه السلام زمانی بود که آن حضرت به سوی مدین هجرت کرد. بر اساس آیات قرآن، حضرت موسی علیه السلام مدت ده سال به صورت فردی با ظاهری معمولی زندگی کرد. در این برهه در بین مردم زندگی عادی داشت و بسیاری از مردم نیز از هویت واقعی ایشان مطلع نبودند. بنابر این، موسی در دوران غیبت در بین مردم بود و این امر با غیبت او هیچ منافاتی نداشت. البته زمانی که در محیط احساس خطر می کرد، بلافاصله مکان زندگی خود را تغییر می داد و به مکان دیگر منتقل می شد تا جان خود را حفظ کند؛ در عین حال در بین مردم حضور داشت.
ب: نوع غیبت امام عصر علیه السلام
نوع غیبت امام عصر علیه السلام از جمله مباحثی است که در میان اندیشمندان اسلامی مطرح بوده است. برخی عقیده دارند غیبت حضرت از نوع پنهان بودن جسم ایشان است؛ به این معنی که حضرت در میان مردم حضور دارند؛ ولی کسی ایشان را مشاهده نمی کند.
گروهی دیگر معتقدند غیبت امام عصر از نوع پنهان بودن عنوان ایشان است؛ یعنی حضرت در میان مردم زندگی می کنند؛ اما کسی ایشان را نمی شناسد و آن بزرگوار به صورت ناشناس میان مردم زندگی می کنند؛ همان طور که حضرت موسی علیه السلام در میان مردم حاضر بودند؛ اما به صورت ناشناس زندگی می کردند.
برخی دیگر عقیده دارند نوع غیبت امام عصر علیه السلام متناسب با شرایط مختلف فرق می کند:
گاهی غیبت از نوع پنهانی بودن جسم آن حضرت است و گاهی از نوع ناشناس بودن عنوان ایشان؛ اما روایات وارد شده از ائمه علیهم السلام بیشتر ناظر به پنهان بودن عنوان است. به عنوان نمونه، به حدیثی از امام صادق علیه السلام اشاره می کنیم که فرمودند:
«در قائم سنتی از یوسف است گفتم: گویا خبر او یا غیبت او را ذکر می کنید؟
فرمود: این مردم خوک صفت، منکر نیستند که برادران یوسف، اسباط و اولاد پیامبران بودند، با یوسف که برادرشان بود و آنها هم برادر وی بودند، در حالی که با او تجارت کرده و داد و ستد نمودند؛ وی را نشناختند تا آن گاه که یوسف گفت: من یوسفم و این هم برادر من است! پس چرا این نکته را منکر می شوند که خدای تعالی در روزگاری بخواهد حجتش را از آنها پنهان کند؟! یوسف روزی پادشاه مصر بود و بین او و پدرش هجده روز فاصله بود اگر خدای تعالی می خواست که مکان وی را به او بنمایاند؛ می توانست .به خدا سوگند، وقتی به یعقوب و فرزندانش مژده رسید ، در ۹ روز خودشان را به مصر رساندند؛ چرا این مردم منکرند که خدای تعالی با حجت خود همان کند که با یوسف کرد؟! بدان معنا که در بین ایشان گردش کند؛ در بازارهای آنها راه رود وبر بساط آنها پا نهد و در عین حال، آنها او را نشناسند تا آنگاه که خدای تعالی به او اذن دهد که خود را به آنها معرفی سازد؛ همان گونه که به یوسف اذن داد وبه ایشان گفت: آیا می دانید آنگاه که نادان بودید، چه بر سر یوسف و برادرش آوردید؟! گفتند: آیا تو خودت یوسف نیستی؟ گفت: من یوسفم و این هم برادر من است!». (۲)
از این حدیث، قابل استنباط است که غیبت حضرت مهدی علیه السلام از نوع پنهانی بودن عنوان ایشان است. به عبارت دیگر، حضرت به صورت ناشناس در بین مردم زندگی می کند و زمانی که اذن الهی، برسد خود را به مردم معرفی خواهد کرد؛ همان طور که یوسف علیه السلام چنین کرد در نتیجه آن حضرت مانند موسی علیه السلام درمیان مردم زندگی می کند و غیبت آن بزرگوار، مانند غیبت موسی علیه السلام از نوع پنهان بودن عنوان ایشان است.
۱٫ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، باب۶، ح۱
۲٫ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۷، باب ۴، ح۳