شایعه پراکنی در دوران غیبت

یکی از سلاحهای شیطان در غیاب بندگان الهی، بحث شایعه است که به وسیله پیاده نظام خود به آن اقدام می کند و در سایه آن، حرمت شکنی را در جامعه رواج می دهد و بدین ترتیب، به تخریب جایگاه معنوی انبیاء و اولیاء می پردازد. این امر در پیشبرد نقشه های دشمنان نقش بسزایی دارد؛ به طور مثال، کسی که شایعه مرگ امام زمان علیه السلام را باور کند، طبعا روحیه انتظار در چنین فردی معنی نخواهد داشت.در این قسمت، به دنبال بررسی شایعاتی هستیم که در دوران غیبت، نسبت به حضرت موسی علیه السلام و امام مهدی علیه السلام از طرف دشمنان مطرح شده است.

الف: شایعه پراکنی نسبت به حضرت موسی علیه السلام در عصر غیبت

وقتی حضرت موسی علیه السلام از طرف خداوند مامور شد برای دریافت تورات به طور سینا عزیمت کند، به بنی اسرائیل غیبت سی روزه را وعده داد؛ ولی تقدیر الهی بر غیبت چهل روزه تعلق گرفته بود. هنگامی که آن حضرت در زمان مقرر بازنگشت، سامری فرصت را غنیمت شمرد و طرح خود را که همان  سوق دادن مردم و پرستش گوساله ساخته شده از طلا بود؛ جهت گمراه کردن بنی اسرائیل، آشکار ساخت. او گوساله را طوری طراحی کرده بود که هنگام وزش باد، صدای عجیبی از آن به گوش می رسید. وقتی بنی اسرائیل گوساله سامری را مشاهده کردند، به شک و تردید دچار شدند در این هنگام، سامری آخرین ضربه خود را به بنی اسرائیل وارد کرد؛ بدان معنا که وی اصلی ترین نقطه هدایت آنها را نشانه گرفت که همان تهمت زدن به موسی علیه السلام بود.

سامری در کمال گستاخی عنوان کرد که گوساله او، خدای واقعی است و موسی علیه السلام که می گوید برای مناجات با خدا به کوه طور رفته ؛ مسیر اشتباهی را طی کرده و خدای واقعی را فراموش کرده است.

قرآن در این باره می فرماید:

فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُکُمْ وَ إِلهُ مُوسي‏ فَنَسِيَ

«و برای آنها مجسمه ای از گوساله ساخت که صدایی همچون صدای گوساله داشت و آنان گفتندکه این خدای شما و خدای موسی است! او فراموش کرد پیمانی را که با خدا بسته بود.»[۱]

سامری در این جمله، به صورت تلویحی عنوان می کند که حضرت موسی علیه السلام در تشخیص خدای واقعی به اشتباه دچار شده است. این به معنای تهمت شرک زدن به موسی علیه السلام است.

آری؛ حضرت موسی علی نبینا وعلیه السلام، در دوران غیبت با چنین شایعه بزرگی روبرو شد!  البته در میان مفسران در مرجع ضمیر« فَنَسِیَ» اختلاف است. برخی عقیده دارند، مرجع آن، حضرت موسی علیه السلام است. در آن صورت، اثبات مدعای ما روشن است. اما گروه دیگر، سامری را به عنوان مرجع ضمیر بیان می کنند. به فرض صحت نظر دوم، باز به درستی مطلب ما اشکال وارد نیست چون در این حالت ادعای سامری به صورت غیر مستقیم، قابل برداشت است.

ب: شایعه پراکنی نسبت به امام زمان علیه السلام در دوران غیبت

با بررسی احادیث ائمه علیهم السلام درباره دوران غیبت امام عصر علیه السلام به نکات فراوانی می رسیم که رواج شایعه یکی ازآنها است. به آن معنا که گاهی برخی گروهها اصل تولد حضرت را منکر می شوند و یا عنوان می کنند که آن حضرت متولد شده، ولی بعد از آن، مرده است.

در تایید این مطلب به حدیثی از امام محمد باقر علیه السلام اشاره می کنیم که فرمودند: «ای ابوالجارود! چون دنیا بچرخد و مردم بگویند قائم مرده و یا هلاک شده و در کدام وادی سلوک می کند! و طالب بگوید: کجا قائمی وجود دارد!؛ در این هنگام، به و امیدوار باشید و چون دعوت او را شنیدید، نزد او بروید؛ گرچه به صورت سینه خیز و بر روی برف باشد.»[۲]

بر اساس این حدیث، در دوران غیبت، شایعات فراوانی نسبت به امام عصر علیه السلام مطرح می شود، مانند این که او مرده است و استخوانهایش پوسیده و یا هلاک شده است.

حضرت در حدیث دیگری می فرمایند:«…در قائم آل محمد با پنج تن از انبیا شباهتی وجود دارد: یونس بن متی و یوسف بن یعقوب و موسی و عیسی و محمد صلی الله علیه و آله اما در مورد شباهت او با عیسی علیه السلام  اختلافی است که درباره وی صورت می گیرد تا جایی که گروهی می گویند: او متولد نشده است؛ گروهی می گویند: او فوت کرده و گروهی می گویند: او کشته شده و به صلیب آویخته شده است…»[۳]

حضرت در این حدیث با تبیین شباهت میان امام عصر و حضرت عیسی علیه السلام در معرض شایعه قرار گرفتن حضرت را بهتر برای ما ترسیم کرده اند. همان طور که مطالب مسیحیان در مورد عیسی علیه السلام تهمتی بیش نبود، در مورد امام عصر علیه السلام چنین است. بنابراین، یکی از پیامدهای دوران غیبت مهدوی، بحث شایعه در زمانهای مختلف است که در مورد حضرت رواج خواهد یافت.

[۱]. طه، آیه ۸۸

[۲]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱،ص۵۹۸، باب ۳۲، ح۵

[۳]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱،ص۵۹۷، باب ۳۲، ح۷

منبع: دو گوهر آسمانی، نوشته عباس حیدری