دعا براي ظهور امام زمان عجّل اللَّه تعالی فرجه در روزهاي پنجشنبه
سید بن طاووس رحمه الله می نویسد : از جمله وظایف روز پنجشنبه آن است که مستحبّ است انسان هزار بار بر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم صلوات بفرستد با وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
صلوات براي ظهور آن حضرت ارواحنا فداه از عصر روز پنجشنبه تا پایان روز جمعه
شیخ طوسی رحمه الله می نویسد : مستحبّ است بعد از نماز عصر روز پنجشنبه تا آخر روز جمعه بسیار صلوات فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به این گونه:
کفعمی رحمه الله نیز می گوید : مستحبّ است که انسان در روز پنجشنبه هزار مرتبه سوره “قدر” را بخواند و هزار مرتبه بر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و آل او صلوات بفرستد ؛ بعد دعایی که ذکر کردیم بخواند.
دعا براي ظهور امام زمان ارواحنا فداه در شب جمعه
شیخ ابو جعفر طوسی رحمه الله در کتاب “مختصر المصباح” وقتی وظایف شب جمعه را نقل می کند می فرماید:
صد مرتبه یا هر اندازه که می توانی این گونه بر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم صلوات می فرستی:
سیّد جلیل القدر رضی الدین علیّ بن طاووس رحمه الله در”مهج الدعوات” می گوید:
دعاي علوي مصري را در کتابی قدیمی – که نویسنده اش خود را حسین بن علیّ بن هند معرّفی کرده و گفته آن را در شوّال سال سیصد و نود و شش نوشته ام – یافتم ، نویسنده سند دعایش را این گونه بیان کرده است:
دعایی است که مولاي مان امام منتظر صلوات اللَّه علیه به مردي از شیعیان خود که گرفتار ظلم و ستم بود در خواب آموخته است و خداوند براي او گشایشی ایجاد کرد و دشمنش را کشت …
سیّد اجلّ فرموده است: دعاي معروف به دعاي علوي مصري براي هر کار سخت و بزرگ خوانده می شود .
سیّد بن طاووس رحمه الله به دو طریق این دعا را نقل می کند و می فرماید:
ابوالحسن علیّ بن حمّاد بصري گفت: ابوعبداللَّه حسین بن محمّد علوي به من خبر داد که: محمّد بن علی علوي حسینی مصري برایم گفت: غم و اندوه شدید و پیش آمد ناگواري از طرف یکی از ملوك دیارم به من رسید به طوري که تمام فکرم را به خود مشغول کرده بود و بسیار هراسناك بودم و هرگز امیدي براي رهائی خویش نداشتم .به زیارتگاه سرورانم و پدرانم علیهم السلام در عراق رفتم، و پناهنده به ایشان و قبورشان شدم و از بلاي بزرگ کسی که از او می ترسیدم به آنجا پناه آوردم و پانزده روز در حالی که شب و روز دعا و گریه و ناله می کردم در آن جا اقامت کردم که قائم زمان و ولیّ رحمان علیه و علی آبائه افضل التحیّه و السّلام در بین خواب و بیداري نزدم آمده و خود را به من نشان داد و فرمود: اي فرزندم؛ آیا از فلانی میترسی؟
گفتم: آري، به من چنین و چنان قصدي نموده است و من به سروران و موالیانم علیهم السلام روي آورده و به ایشان شکایت میکنم تا مرا از شرّ او خلاص کنند.
حضرت فرمود : چرا خدا را که پروردگار تو و پروردگار پدرانت میباشد با دعاهایی که اجدادم پیامبران صلوات اللَّه علیهم هنگام شدّت و گرفتاري میخواندند و رفع گرفتاري از آنها می شد نمیخوانی و دعا نمیکنی؟
گفتم: آن ها چگونه دعا میکردند تا من هم دعا کنم؟
حضرت فرمودند: چون شب جمعه شد برخیز و غسل کن و نمازت را بخوان و چون از سجده شکر فارغ شدي در حالی که بر سر دو زانویت نشستهاي، این دعا را با تضرّع و ناله بخوان.
محمّد بن علی گفت: آن حضرت، پنج شب پیاپی نزد من آمد و این دعا را برایم تکرار کرد تا آن که حفظ کردم و آمدنش را در شب جمعه قطع کرد؛ پس برخاستم و غسل کردم و لباسم را عوض کرده و خود را خوشبو نمودم و آن چه از نماز شب بر من لازم بود بجا آوردم و بر زانوهایم نشسته و خدا را با این دعا خواندم. شب شنبه نیز به صورت شب هاي گذشته آن حضرت نزد من آمد و به من فرمود: اي محمّد ؛ دعایت مستجاب شد و دشمنت کشته شد، و چون از دعا فارغ شدي خداوند عزّ وجلّ او را هلاك کرد.
محمّد بن علی گفت: چون صبح شد هیچ اندوهی نداشتم مگر غم وداع سرورانم علیهم السلام و بازگشتن به سوي منزلی که از آن گریخته بودم. وقتی مقداري از راه را طی کردم فرستاده فرزندانم را دیدم و نامه هاي آنان به دستم رسید که نوشته بودند: مردي که از او گریختی در مجلسی که برقرار کرده بود گروهی را جمع کرد و بعد از آن که همه خوردند و نوشیدند و پراکنده شدند، او با غلامان خود آن جا خوابیدند .صبح که شد هیچ حسّ و حرکتی از او شنیده نشد؛ پرده از صورتش کنار زدند و دیدند که از پشت سر ذبح شده است و خونش روان است و این حادثه در شب جمعه اتّفاق افتاده است و نمی دانند چه کسی آن کار را کرده است؟ فرزندانم از من خواسته بودند هرچه سریع تر به خانه برگردم .وقتی به خانه رسیدم درباره زمان این حادثه پرسیدم و دانستم درست هنگام فراغ من از دعا بوده است.
پروردگارا؛ چه کسی است که تو را خوانده و تو او را جواب ندادي؟ و چه کسی است که از تو درخواست کرد و به او عطا نکردي؟ و چه کسی است که با تو مناجات کرده و او را ناامید ساختی یا به تو نزدیک شده پس او را دور گردانیدي ؟ اي پروردگار من؛ این فرعون ، صاحب قوّت هاست که با وجود انحرافش از حق و کفرش و سرکشی اش و ادّعاي ربوبیّت براي خودش و با آگاهی تو به این که توبه نمی کند و باز نمی گردد و نمی آید و ایمان نمی آورد و خشوع نمی کند ، دعایش را اجابت کردي و خواسته اش را عطا نمودي، به جهت بزرگواري، و بخششی که داشتی و کم مقدار بودن آنچه خواسته بود در نزد تو، با وجود بزرگیش در نزد او؛ تا حجّتت را بر او تمام ساخته و تأکید کرده باشی وقتی که تباهی و فساد کرد و کفر ورزید و بر قومش زورگویی کرد و سرکشی نمود و به کفر خود برايشان فخر کرد و به ظلمش بر نفس خود ، تکبّر ورزید و به سبب بردباري تو درباره اش سرپیچی و گردنکشی نمود ، پس مقرّر کرد و بر خود با جرأت حکم کرد که همانا، کیفر مثل او (در کفر و تکبّر) این است که در دریا غرق شود ؛ پس او را کیفر دادي به آنچه خود بر خودش حکم کرد . خداي من؛ و من بنده تو هستم ؛ فرزند بنده و فرزند کنیز تو ؛ به بندگی تو اعتراف می کنم، اقرار دارم به این که تو خداي آفریننده من هستی؛ هیچ معبودي برایم جز تو نیست؛ و هیچ پروردگاري برایم غیر از تو نیست؛ یقین دارم که همانا تو خداوندي و پروردگار من هستی و بازگشت و رجوع من به سوي توست؛ می دانم که بر هر چیزي توانایی و هر چه بخواهی انجام می دهی و هر چه اراده کنی حکم می نمایی؛ به تأخیر اندازنده اي نیست حکم تو را ، و رد کننده اي نیست فرمان تو را ؛ و می دانم همانا تو اوّل و آخر و ظاهر و باطن هستی؛ از چیزي به وجود نیامدي و از چیزي ساخته نشدي؛ پیش از هر چیزي بودي و تو بعد از هر چیز خواهی بود؛ و ایجادکننده هر چیزي هستی؛ هر چیزي را به اندازه و مقدار آفریدي و تو شنواي بینایی . و گواهی می دهم که تو این گونه، بودي و خواهی بود؛ و تو زنده پاینده اي؛ چرت و خواب تو را فرا نمی گیرد؛ و با خیالات و توهّم ها وصف نمی گردي؛ و با حواسّ درك نمی شوي؛ و با مقیاسی قیاس نمی شوي ؛ و به مردم تشبیه نمی گردي؛ و این که تمام آفریدگان، بندگان و کنیزان تو هستند؛ تو پروردگاري و ما پرورش یافتگان تو، و تو آفریننده اي و ما آفریده شده؛ و روزي دهنده اي و ما روزي خوار . پس حمد و ستایش تو راست اي خداي من؛ چون مرا ، بشري درست و بی عیب آفریدي و مرا بی نیاز و کفایت شده قرار دادي بعد از آن که کودکی کوچک بودم، شیر گوارا را از پستان مادر خوراك من قرار دادي و با غذاي پاك لذیذ گوارا مرا تغذیه کردي و مرا مردي به شکلی متناسب و هماهنگ قرار دادي . پس حمد مخصوص توست ؛ حمدي که اگر شمرده شود به شمارش نیاید و اگر (در محلّی) گذاشته شود چیزي گنجایش آن را ندارد؛ ستایشی که بالاتر از تمام ستایش هاي ستایشگران باشد و بر ستایش هر چیزي برتري یابد و بر تمام آن ها بلندمرتبگی و بزرگی کند؛ و هر گاه چیزي خدا را ستایش کند . و حمد و ستایش خدا راست آن طور که خدا دوست می دارد که حمد شود ، و حمد و ستایش مخصوص خداست به تعداد مخلوقات او و هم وزن آنچه آفرید و هم وزن بزرگ ترین چیزي که خلق کرد و به وزن سبک ترین چیزي که آفرید و به تعداد کوچک ترین مخلوقاتش . و حمد و ستایش خدا راست به قدري که پروردگارمان راضی شود و پس از رضایت و خشنودیش؛ و از خدا می خواهم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستد و گناهم را ببخشد و کارم را سپاس گزارد ، و توبه ام را بپذیرد ؛ همانا او توبه پذیر مهربان است . خداي من؛ همانا من تو را می خوانم و از تو می خواهم به آن نامت که (بنده) برگزیده ات پدرمان آدم – که بر او درود باد – تو را به آن نام خواند و در حالی که گنه کار و ستم کننده بر نفس شد وقتی که خطا از او سر زد پس خطایش را بخشیدي و توبه اش را پذیرفتی و دعایش را اجابت نمودي و به او نزدیک بودي، اي نزدیک؛ – که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و خطایم را ببخشی و از من راضی و خشنود شوي؛ و اگر از من راضی نمی شوي ، پس مرا مورد عفو خود قرار دهی که همانا من گنه کار ظالم، خطا کار سرکش هستم؛ و آقا بنده اش را عفو می کند در حالی که از او راضی نیست؛ و )می خواهم( که آفریدگانت را از من راضی گردانی و حقّت را از من برداري . خداي من؛ و از تو می خواهم به آن نامت، که به وسیله آن، ادریس – که بر او درود باد – تو را خواند؛ پس او را تصدیق کننده و پیامبر قرار دادي و در مرتبه بلندي بالا بردي؛ و دعایش را اجابت نمودي و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک(می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و محلّ بازگشتم را به سوي بهشت خویش قرار دهی، و جایگاهم را در رحمت خود قرار داده و در آن مرا با گذشت خویش ساکن گردانی، و از حوریه اش برایم تزویج کنی، با توانایی ات اي خداي توانا . خداي من؛ و از تو می خواهم به واسطه آن نامت که نوح به آن نام تو را خواند؛ آن هنگام که پروردگارش را ندا داد: من شکست خورده ام پس یاري برسان × در این هنگام درهاي آسمان را با آبی فراوان و ریزان گشودیم× و زمین را شکافتیم و چشمه هاي زیادي بیرون فرستادیم و این آب ها به اندازه مقدّر باهم آمیختند و سوار بر چیزي که داراي تخته ها و میخ ها بود (کشتی) نجاتش دادي پس دعایش را اجابت نمودي و تو پیوسته به او نزدیک بودي، اي نزدیک ؛(می خواهم) که بر، محمّد و آل محمّد درود فرستی و مرا از ستم آن که می خواهد به من ستم کند نجات دهی، و مرا از شرّ و عذاب آن که شکستم را می خواهد، نگه داري، و مرا کفایت کنی از شرّ هر سلطان ستم پیشه و منحرف و دشمن چیره شونده و خوارکننده پرتوان و زورگوي ستیزه گر و هر شیطان سرکش و نافرمان و هر انسان سخت گیر ، و مکر هر حیله گر ، اي بردبار؛ اي بسیار مهربان ؛ خداي من؛ از تو می خواهم به واسطه آن نامت که به آن نام بنده و پیامبر تو حضرت صالح – که بر او درود باد – تو را خواند؛ پس او را از فرو رفتن (خواري و نقصان) نجات دادي، و بر دشمنانش برتري بخشیدي و دعایش را اجابت نمودي و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک (می خواهم) که بر محمّد و آل محمد درود فرستی، و مرا از شرّ آنچه دشمنانم نسبت به من می خواهند و حسودانم تلاش می کنند رها گردانی ، و به کفایت خود مرا از آنان کفایت کنی، و به ولایت خود مرا سرپرستی نمایی و قلبم را به هدایت خود هدایت سازي و به تقواي خود مرا نیرو بخشی ، و مرا در آنچه رضاي توست بینا و آگاه گردانی و به بی نیازي خود مرا بی نیاز سازي، اي بردبار ؛ خداي من؛ از تو می خواهم به واسطه آن اسمت که به آن اسم، بنده و پیامبر و دوستت حضرت ابراهیم – که بر او درود باد – تو را خواند ، هنگامی که نمرود خواست او را در آتش بیندازد ؛ پس، آتش را بر او سرد و سلامت قرار دادي ، و دعایش را اجابت کردي، و تو به او نزدیک بودي اي نزدیک (می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و حرارت آتشت را بر من سرد گردانی و شعله آن را از من خاموش کنی و از حرارتش مرا کفایت کنی، و آتش فتنه انگیز دشمنانم را در لباس هاي زیر و روي شان (ظاهر و باطن ایشان) قرار دهی و نیرنگ شان را به خودشان باز گردانی و در آنچه به من عطا فرمودي برکت دهی؛ همچنان که برکت دادي بر او و بر دودمانش ؛ همانا تو بسیار بخشنده، ستوده شده و باشکوه و عظمتی . خداي من از تو می خواهم به آن نامی که به واسطه آن ، اسماعیل – که بر او درود باد – تو را خواند؛ پس او را پیامبر و رسول قرار دادي و حرمت را برایش محلّ عبادت و منزلگاه و پناهگاه قرار دادي و دعایش را اجابت نمودي، و او را از قربانی شدن نجات بخشیدي ، و از رحمت و لطف خود وي را مقرّب ساختی، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک؛ (می خواهم) بر محمّد و آل محمّد درود و قبرم را وسعت دهی و بار سنگین گناه را از من برداري و پشتم را محکم سازي و گناهم را ببخشی و توبه را روزیم کنی با فرو ریختن زشتی ها و بدي ها و افزودن خوبی ها و نیکی ها و برطرف کردن بلاها ، و سود تجارت ها ، و دور کردن بدي ها و اذیّت هاي سخن چینی ها ؛ همانا تو اجابت گر دعاها و فرو فرستنده برکت ها ، و برآورنده حاجت ها ، و بخشنده خیرات و خوبی ها، و جبّار و حاکم آسمان هایی . خداي من؛ از تو می خواهم به آنچه که به واسطه آن از تو خواست فرزند دوستت اسماعیل – که بر او درود باد – آن کسی که او را از کشته شدن نجات بخشیدي، و قربانی بزرگ را از طرف او فدیه قرار دادي و براي او کارد را برگرداندي ؛ هنگامی که با تو مناجات کرد در حالی که یقین به کشته شدن خود داشت و راضی به امر پدرش بود ؛ پس دعایش را براي او اجابت نمودي، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک ؛ (می خواهم) بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و مرا از هر بدي و بلایی نجات دهی و هر تاریکی شدید را از من باز گردانی ( الذَّبح – به فتح ذال – : یعنی کشته شدن، و به کسر ذال: یعنی چیزي که کشته می شود ) و کفایتم کنی آنچه را از اُمور دنیا و آخرتم که مرا اندوهگین ساخته است ، و آنچه إِلهی از آن پرهیز می کنم و می ترسم ، و از شرّ همه آفریدگانت به حقّ آل محمّد علیهم السلام . خداي من؛ از تو می خواهم به آن نامت که به واسطه آن ، لوط – که بر او درود باد – تو را خواند، پس او و اهلش را از فرو رفتن (در زمین) و ویران شدن (خانه ها) و شکنجه ها و سختی و مشقّت نجات دادي و او و اهلش را از گرفتاري بزرگ رهانیدي ، و دعایش را اجابت نمودي، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک ؛ (می خواهم) بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و مرا اجازه دهی به جمع نمودن تمام کارهاي پراکنده ام ، و دیده ام را به فرزندم و خانواده ام و مالم روشن گردانی ، و اُمورم را اصلاح کنی ، و تمام حالاتم را مبارك گردانی و مرا به آرزوهایم در مورد خودم برسانی، و از آتش پناهم دهی، و مرا کفایت کنی از بديِ بدکاران ، به واسطه برگزیدگان نیکان (یعنی) امامان نیکوکار و روشنی بخش روشنی ها، محمّد و آل او که پاکان و پاکیزگان و نیکان اند ، پیشوایان ، هدایت گر ، و برگزیدگان نجیبان – که درودهاي خدا بر تمام شان باد – هستند و همنشینی آنان را روزي من گردانی، و بر من به رفاقت و همراهی آنان منّت گذاري ، و مرا موفّق به همدمی و همنشینی ایشان نمایی ، با پیامبران رسالت داده شده و فرشتگان مقرّبت، و بندگان نیکوکار و صالحت، و تمام فرمانبرداران تو و حاملان عرشت و فرشتگان کرّوبیان خداي من؛ از تو می خواهم به آن نامت که به واسطه آن ، یعقوب از تو درخواست کرد ، در حالی که چشمش کور شده و اجتماعش پراکنده شده ، و نور چشمش (یعنی) پسرش گم شده بود ؛ پس دعایش را اجابت نمودي و پراکندگی او را جمع نمودي ، و چشمش را روشن کردي، و گرفتاریش را برطرف نمودي ، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک؛ (می خواهم) بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و مرا در، جمع نمودن آنچه از امرم پراکنده شده اذن دهی و چشمم را به فرزندم و خانواده ام و مالم روشن نمایی، و تمام کارهایم را اصلاح کنی ، و همه حالات و تحوّلات زندگی را برایم مبارك گردانی ، و مرا به تمام آرزوهایم در مورد خودم برسانی ، و کارهایم را اصلاح کنی، و بر من منّت گذاري اي بزرگوار ؛ اي صاحب بزرگی ها و برتري ها ؛ به رحمت تو اي مهربان ترین مهربانان ؛ خداي من؛ از تو می خواهم به آن اسمت که به واسطه آن نام ، بنده و پیامبرت یوسف – که بر او درود باد – تو را خواند پس دعایش را اجابت کردي، و او را از اعماق چاه نجات دادي، و گرفتاریش را برطرف نمودي، و او را از مکر برادرانش کفایت کرده و بعد از بندگی و بردگی او را پادشاه قرار دادي، و دعایش را اجابت نمودي، و تو به او نزدیک بودي اي نزدیک ، (می خواهم) بر محمّد و آل محمّد درود فرستی، نیرنگ هر حیله گر ، و شرّ هر حسود را از من دور کنی ، همانا تو بر هر چیزي توانایی خداي من؛ از تو می خواهم به آن نامت که به آن نام، بنده و پیامبرت موسی بن عمران تو را خواند آن هنگام که گفتی – اي پاك و بلندمرتبه- :” ما او را از طرف راست کوه طور فرا خواندیم و او را براي رازگویی ، به خود نزدیک ساختیم”و راهی خشک در دریا برایش گشودي و او و همراهانش از بنی اسرائیل را نجات دادي ، و فرعون و هامان و سپاهیانشان را غرق کردي و دعاي موسی را اجابت نمودي ، و تو به او نزدیک بودي ، اي نزدیک ؛(می خواهم)، بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و مرا از شرّ آفریدگانت در پناه خود نگه داري و مرا با گذشتت مقرّب خود گردانی ، و از فضل خود بر من گسترش دهی آن قدر که مرا از تمام خلق بی نیاز کند ، و برایم به قدر کفایت باشد که به واسطه آن به آمرزش و رضوان تو برسم، اي صاحب اختیار من و صاحب اختیار مؤمنان . خداي من؛ از تو می خواهم به آن نامی که به واسطه آن ، بنده و پیامبرت داود تو را خواند ، پس دعایش را اجابت کردي ، و کوه ها را مسخّر و تحت فرمان او ساختی ، که با او در شام گاهان و صبح گاهان تسبیح گویند ، و پرندگانی که پیرامون او بودند همگی را فرمانبردار او گرداندي و سلطنتش را محکم نمودي، و حکمت و فصل الخطاب (حکم قاطعی که باعث تمام شدن اختلاف گردد) را به او عطا کردي، و آهن را برایش نرم گرداندي، و صنعت زره سازي را به او آموختی، و گناهش را بخشودي ، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک . از تو می خواهم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی، و تمام اُمورم را تحت فرمانم قرار دهی، و تقدیرم را براي من آسان سازي ، و آمرزش و عبادت خود را روزیم کنی، و از من دور کنی ستم ستمگران ، و نیرنگ حیله گران ، و یورش هاي فرعون هاي زورگو ، و حسد حسودان را . اي ایمنی بخش بیمناکان ، و امان دهنده پناه جویان ، و محلّ اطمینان اعتماد کنندگان ، و دستاویز مؤمنان ، و اُمید توکّل کنندگان ، و محلّ اعتماد نیکوکاران ، اي مهربان ترین مهربانان ؛ خداي من؛ از تو می خواهم بار پروردگارا ؛ به آن اسمی که بنده و پیامبرت سلیمان فرزند داوود -که بر هر دو درود باد- تو را خواند هنگامی که گفت ” بار الها ؛ مرا ببخش و مرا سلطنتی عطا فرما که پس از من کسی سزاوار آن نباشد ، که همانا تو بسیار بخشنده اي” پس دعایش را اجابت نمودي، و آفریدگان را مطیع او ساختی و او را سوار بر باد کردي ، و زبان پرندگان را به او آموختی ، و شیاطین – بناکننده و فرو رونده در آب – را مسخّر او ساختی ، و دیگران را در بند و زنجیر او کشیدي ؛ این ، بخشش توست نه بخشش غیر تو؛ و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک .(می خواهم)که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و قلبم را برایم هدایت کنی ، و عقلم را برایم متمرکز گردانی ، و اندوهم را کفایت کنی ، و ترسم را ایمن گردانی ، و از بند اسارتم رها کنی ، و پشتم را محکم گردانی ، و مرا مهلت دهی ، و آسوده خاطر سازي ، و دعایم را اجابت کنی ، و ندایم را بشنوي، و جایگاهم را در آتش قرار ندهی ، و دنیا را بزرگ ترین مقصود من قرار ندهی ، و روزي ام را برایم وسعت دهی ، و اخلاقم را نیکو گردانی ، و مرا از آتش آزاد کنی؛ همانا تو آقاي من و مولاي من و نهایت آرزوي من هستی . خداي من؛ از تو می خواهم پروردگارا ؛ به آن اسمت که به آن اسم ، ایّوب تو را خواند ، هنگامی که بلا بعد از صحّت به او رسید، و بیماري جاي عافیت او نشست و تنگی و شدّت بعد از فراخی و توانایی بر او روي آورد ؛ پس گرفتاریش را برطرف کردي ، و خانواده اش و مثل ایشان را که با ایشان بودند به او باز گرداندي ، هنگامی که تو را ندا داد ، در حالی که دعاکننده براي تو و روي آورنده به سوي تو، و امیدوار به بخشش تو، و شکوه کننده به سوي تو بود )و گفت:( اي پروردگار من” همانا بیچارگی بر من رسیده و تو مهربان ترین مهربانانی” پس ، دعایش را اجابت کردي و بیچارگی او را برطرف نمودي ، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک . (می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی، و بیچارگی مرا برطرف کنی، و در جان و خانواده و مال و فرزند و برادران دینی ام عافیت دهی ، عافیت پایدار، شفابخش، کفایتگر ، فراوان و فراگیر، هدایت گر ، رشد دهنده ، بی نیاز کننده از پزشکان و دواها ؛ و آن را لباس زیر و رویم قرار دهی (کنایه از اینکه همواره با من همراه باشد)، و مرا به چشم و گوشم بهره مند سازي ، و آن دو را وارثان من قرار دهی؛ که همانا تو بر هر چیزي توانایی . خداي من؛ از تو می خواهم به آن اسمت که به واسطه آن اسم ، یونس پسر متّی در شکم ماهی تو را خواند ، هنگامی که تو را در تاریکی هاي سه گانه خواند (و گفت) معبودي نیست غیر از تو، تو پاك و منزّهی؛ همانا من از ستمگران – بر خویش – هستم” و (حال آن که) تو مهربان ترین مهربانانی ؛ پس دعایش را اجابت نمودي ، و بوته اي از کدو برایش رویاندي، و او را به سوي صد هزار نفر یا بیشتر فرستادي، و تو به او نزدیک بودي اي نزدیک ، (می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و دعایم را اجابت کنی و با گذشت خود گذشته ام را جبران کنی؛ زیرا، در دریایی از ستم بر خویش، غرق شده ام ؛ و حق و حقوق بسیاري براي بندگانت به دوش من است ، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا از آنان پنهان دار، و مرا از آتش رهایی بخش ، و مرا از آزادشدگان و رهایی یافتگان از آتش در همین مقام و موقعیّتم قرار بده ؛ به خاطر لطف و احسانت – اي بسیار احسان کننده – . خداي من از تو می خواهم به آن اسمت که به واسطه آن ، بنده و پیامبرت عیسی پسر مریم تو را خواند که بر هر دو درود باد – در آن هنگام که او را با روح القدس نیرو بخشیدي ، و در گهواره گویا نمودي ،و به وسیله او، مردگان زنده شدند ، به وسیله او با اجازه تو کور مادرزاد و بیمار پیسی گرفته شفا یافت ، و یا از گِل ، شکل پرنده اي را درست کرد پس به اذن تو پرنده و پروازکننده گردید؛ و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک ، (می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و مرا براي آنچه آفریده شدهام (از مشغولیّات) فارغ بداري، و مرا مشغول نکنی به آنچه برایم عهده دار گشته اي ، و مرا از عبادت پیشگان و زاهدان خود در دنیا قرار دهی، و از آنان که براي عافیت و سلامت آن ها را آفریده اي، و به بزرگواري ات، زندگی را با داشتن عافیت براي شان گوارا گرداندي؛ اي بخشنده؛ اي بلندمرتبه؛ اي بزرگ . خداي من؛ از تو می خواهم به خاطر آن اسمت که به واسطه آن ، آصف پسر برخیا بر احضار( تخت ملکه سبا تو را خواند؛ پس در کمتر از چشم برهم گذاشتنی در پیش چشمش حاضر شد، به گونه اي که وقتی ملکه، آن را دید به او گفته شد: آیا تخت تو چنین است؟ (بلقیس) گفت : گویا همین است. پس دعایش را اجابت نمودي، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک (می خواهم) که بر محمّد و آل ۱۱ص ۲۸۱محمّد درود فرستی ، و گناهان و بديهایم را بپوشانی ، و کارهاي نیکویم را از من قبول کنی ، و توبه ام را بپذیري ، و بر من روي آوري ، و فقرم را برطرف سازي ، و شکست مرا جبران کنی ، و قلبم را با یاد خود زنده کنی، و مرا در عافیت زنده بداري و در عافیت بمیرانی . خداي من؛ از تو می خواهم به آن اسمی که به واسطه آن اسم، بنده و پیامبرت زکریّا – که بر او درود باد – تو را خواند؛ هنگامی که از تو درخواست نمود در حالیکه دعاکننده بود ، و اشتیاق به سوي تو و امیدواري به بخشش تو داشت ، پس در محراب عبادت ایستاد در حالی که با نداي پنهانی که می داد گفت : پروردگارا” از نزد خود، جانشین (و فرزندي) به من عطا کن؛ که از من و آل یعقوب ارث ببرد، و او را وارثی صالح و پسندیده قرار ده” پس یحیی را به او بخشیدي، و دعایش را اجابت نمودي، و تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک ؛ (می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی، و فرزندانم را برایم نگه داري، و مرا از وجود ایشان بهره مند سازي، و من و آنان را از ایمان آورندگان به خودت ؛ و از مشتاقان ثوابت ، بیمناکان از کیفرت ، امیدواران به آنچه نزد توست ، نا امیدان از آنچه نزد غیر توست قرار دهی؛ تا ما را به زندگی پاك و پاکیزه زنده داري و به مرگ پاك و پاکیزه بمیرانی ؛ همانا تو هر چه خواهی انجام می دهی . خداي من؛ از تو می خواهم به آن اسمی که به واسطه آن ، همسر فرعون تو را خواند وقتی گفت: بار الها؛ برایم در نزد خود خانه اي در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کارگزارانش نجات ده و مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش پس دعایش را اجابت نمودي ، در حالی که تو به او نزدیک بودي ، اي نزدیک ؛ (می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و دیده ام را با نظر به بهشت خود ، و به دیدن لطف کریمانه خود و اولیاي خودت روشن کنی ، و به واسطه محمّد و آل محمّد مرا به گشایش و راحتی برسانی ، و مرا با او و آل او ، و هم صحبتی و همراهی ایشان مأنوس گردانی ؛ و مرا در بهشت جاي دهی و متمکّن سازي، و از آتش نجاتم بخشی ، و از آنچه که براي اهل آتش آماده شده است از زنجیرها و غل ها، و نیز سختی ها و فشارها ، و انواع عذاب ها رهایی بخشی؛ با گذشت خودت ، اي بخشنده بزرگوار ؛ خداي من از تو می خواهم به آن اسمی که به واسطه آن اسم ، بنده و تصدیق کننده ات مریم پاکدامن و مادر مسیح رسول – که بر هر دو درود باد – تو را خواند ؛ هنگامی که گفتی: یاد آر – حال مریم دختر عمران را که عورت خود را حفظ کرد ؛ پس آن گاه در آن از روح قدسی خویش بدمیدیم؛ و مریم نیزکلمات و کتاب هاي پروردگارش را با کمال ایمان تصدیق کرد ، و از فرمانبرداران خدا بود پس دعاي او را اجابت نمودي در حالی که تو به او نزدیک بودي اي نزدیک ، (می خواهم) که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و مرا با حصار محکم خودت نگهداري کنی و با پوشش بازدارنده ات مرا بپوشانی ، و به حرز محکمت مرا حفظ و حراست نمایی ، و مرا به کفایت کافی خودت کفایت کنی از شرّ هر سرکش، و ستم هر تجاوزگر ، و مکر و نیرنگ هر حیله گر ، و خیانت هر خیانت کار ، و جادوي هر جادوگر ، و ستم هر سلطان ستمگر ؛ با بازدارندگی و نگهداري خودت، اي بازدارنده. خداي من؛ از تو می خواهم به آن اسمی که با آن اسم، بنده و پیامبر و برگزیده و منتخب از میان مخلوقاتت ، و امین بر وحیت ، و برانگیخته شده به سوي آفریدگانت، و فرستاده ات به سوي خلقت ، محمّد ، بنده خاصّ و خالص تو -که درود و سلام خدا بر او و آل او باد – تو را خواند؛ پس دعایش را اجابت نمودي و با سپاهیانی که آن ها را می دیدند، او را تأیید کرده و یاري رساندي، و کلمه خود را برتر قرار دادي، و کلمه آنان را که کفر ورزیدند پست و پایین قرار دادي ؛ در حالی که تو به او نزدیک بودي، اي نزدیک . (می خواهم)که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ؛ درودهاي پاك و پاکیزه ، رشد کننده پایدار، مبارك؛ چنان که بر پدرشان ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادي؛ و بر آنان مبارك گردان همچنان که بر آل ابراهیم مبارك گرداندي؛ و بر آل محمّد سلام برسان، چنان که بر آل ابراهیم سلام رساندي ؛ و بهره ایشان را از جانب خودت فوق آنچه گفته شد زیاد کن، و مرا آمیخته با ایشان و از آنان قرار بده ، و با ایشان محشور کن ، و در زمره ایشان قرار بده، تا از حوض (کوثر) آنان مرا سیراب کنی، و در گروه آنان وارد کنی ، و مرا با آنان در یکجا جمع نمایی، و چشم مرا به ایشان روشن سازي، و خواسته ام را عطا کنی، و مرا به آرزوهایم در دین و دنیا و آخرتم و در زندگی و مرگم برسانی؛ و سلام مرا به ایشان برسانی و پاسخ از آنان به من برگردانی ؛ سلام و رحمت و برکات خدا بر ایشان باد. خداي من ؛ تو همانی که در نیمه هاي هر شب ندا می دهی: آیا درخواست کننده اي هست، تا به او عطا کنم؟ آیا دعاکننده اي هست تا او را اجابت نمایم ؟ آیا استغفار کننده اي هست تا او را بیامرزم ؟ آیا امیدواري هست تا او را به امیدش برسانم؟ آیا آرزومندي هست تا او را به آرزویش برسانم؟ اینک من در درگاهت درخواست کننده از تو هستم ، و بیچاره توأم در درب خانه تو ، و ناتوان توأم به درب خانه ات، و بینواي توأم به درب خانه ات ، و آرزومند در درگاه تو هستم ؛ از تو عطا و بخشش تو را می خواهم ؛ و امیدوار رحمت تو و آرزومند گذشت تو هستم؛ و آمرزش تو را تمنّا مینمایم؛ پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و خواسته ام را عطا کن ؛ و مرا به آرزویم برسان ؛ و فقرم را جبران کن ، و به عصیان و سرکشی ام رحم کن، و از گناهانم درگذر؛ و حقّ و حقوقی که از بندگانت بر عهده من است، مرا از آن رها کن، و ناتوانیم را قوّت بخش؛ و بیچارگی ام را عزّت بخش؛ و گام هایم را محکم و استوار گردان؛ و جرمم را ببخش؛ و فکر و ذهنم را رشد بده؛ و مالم را از حلال زیاد کن ؛ و در تمام امور و کارهایم برایم خیر و خوبی مقدّر فرما ؛ و مرا به آن ها راضی و خشنود گردان؛ و رحم کن بر من و پدر و مادرم و فرزندان آنان از مردان و زنان مؤمن، و مردان و زنان مسلمان، زندگان از آن هاو مردگان از آن ها ؛ همانا تو شنونده دعاهایی. به من الهام کن از نیکی کردن نسبت به آن دو (پدر و مادرم) آنچه با آن شایستگی ثواب و بهشت تو را پیدا کنم ، و کارهاي نیک آن ها را قبول فرما ، و بدي هاي آن ها را ببخش، و به خاطر خوبی هایی که آن دو درباره من کرده اند پاداشت و بهشتت را نصیب آن دو فرما.خداي من؛ به یقین می دانم تو دستور به ستم نمی دهی، و به آن راضی نیستی و میل به آن نمی نمایی، و آن را نمی خواهی و دوستش نمی داري، ونمی پوشانی آن را؛ و می دانی آنچه را که این قوم از ظلم به بندگانت و تجاوزگري آن ها بر علیه ما، و تعدّي و تجاوز ناحقّ و نامعروفشان که از روي ظلم و دشمنی و زور و تهمت آن را انجام می دهند ؛ پس اگر بر ایشان مدّتی قرار دادي که باید آن مدّت بسر آید ؛ مهلت هایی بر ایشان نوشتی و معیّن کردي که باید به پایان برسد ، پس تو گفتی – و سخنت حقّ و وعده ات راست است – : “آنچه را خدا بخواهد محو و نابود می کند و آنچه را بخواهد ثابت می دارد؛ و امّ الکتاب نزد اوست” پس من از تو می خواهم، به واسطه تمام آن چه به آن ، پیامبران مرسل – که رسالت تبلیغ داشتند – و رسولانت از تو خواستند، و از تو می خواهم به واسطه آنچه بندگان صالح و شایسته ات و فرشتگان مقرّبت با آن از تو خواستند؛ که از امّ الکتاب (لوح محفوظ)، آن مدّت و مهلت را محو کنی و نابودي و پراکندگی و از هم پاشیدگی را براي شان بنویسی تا اجل هاي شان را نزدیک سازي، و مدّت شان را پایان دهی، و روزهاي شان را سپري سازي، و رشته عمرشان را پاره کنی، و فاسقانشان را هلاك سازي، و بعضی از آن ها را بر بعضی دیگر مسلّط سازي؛ تا آن که یک نفر از آنان را باقی نگذاري ، و احدي از آنان را نجات ندهی، و اجتماع شان را متفرّق سازي، و سلاح شان را ناتوان و بی اثر ، و جمع آنان را پراکنده کنی ، و مهلت ایشان را قطع ، و عمر شان را کوتاه، و قدم هاي شان را متزلزل کنی؛ و سرزمین هایت را از وجودشان پاك، و بندگانت را بر آنان مسلّط سازي ؛ چرا که آنان سنّت تو را تغییر دادند ، و عهدت را شکستند ، و حریمت را هتک کردند و آنچه نهی کردي انجام دادند و (از فرمان هاي تو) سرپیچی نمودند؛ سرپیچی و نافرمانی بزرگ بزرگ، و گمراه شدند گمراهی عمیق، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و بر جمع و اجتماع آنان پراکندگی را ، و براي زنده آنان مرگ را، و براي زوج هایشان غارت و چپاول را اراده کن و فرمان بده ؛ و بندگانت را از ستم آنان رهایی ده ، و با شکست شان دست هاي شان را ببند، و زمینت را از آنان پاك گردان، و فرمان بده به درو شدن و نابودی زراعت شان و به از بین رفتن اموال شان وپراکندگی امورشان و نابودي اصل و اساس شان؛ اي صاحب شکوه و بزرگواري . و از تو می خواهم اي معبود من؛ و اي معبود هر چیز؛ و اي پروردگار من، و پروردگار هر چیزي ؛ تو را می خوانم با آنچه دو بنده و دو فرستاده، و دو پیامبر و برگزیده ات موسی و هارون – که بر آنان درود باد – تو را خواندند ؛ آن هنگام که گفتند در حالت دعاگویی به درگاهت و اُمیدواري به فضلت” پروردگارا ؛ تو ، به فرعون و گروهش در زندگی دنیا زیور و اموال بسیار بخشیدي که با آن بندگانت را از راه تو گمراه کنند؛ پروردگارا؛ اموال آنان را نابود گردان، و دل هاي شان را سخت گردان، که اینان ایمان نیاورند، تا هنگامی که عذاب دردناك تو را مشاهده کنند” پس بر آنان با اجابت دعایشان منّت گذارده و نعمت دادي؛ تا این که فرمانت را به گوش آنان رساندي، پس گفتی : – اي خدا و اي پروردگار من،- ” دعاي شما را مستجاب کردم؛ پس هر دو استقامت بورزید ، و پیروي از راه مردم جاهل نکنید می خواهم( که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی، و اموال این ستم گران را محو و نابود کنی، و بر قلوب شان سخت گردانی ، و آنان را به بیابان خود فرو بري ، و در دریاي خودت آنان را غرق کنی؛ همانا آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست در اختیار توست، و قدرت خود را در مورد آنان ، و سخت گیریت را بر ایشان به مردم نشان بده ؛ این کار را درباره آنان انجام ده و براي آنان در این کار شتاب کن؛ اي بهترین کسی که از او درخواست شده؛ و بهترین کسی که خوانده شده؛ و بهترین کسی که براي او چهره ها به خاك مذلّت افتاده ؛ و دست ها به سوي او بالا رفته؛ و با زبان ها خوانده شده؛ و نگاه ها به سوي او دوخته شده؛ و قلب ها به سوي او روي آورده؛ و قدم ها به سوي او برداشته شده؛ و داوري در کارها به سوي او برده شده است . خداي من؛ من بنده ات هستم که از تو می خواهم با شکوهمندترین نام هایت؛ البتّه تمام نام هاي تو باشکوه است بلکه از تو به واسطه تمام نام هایت می خواهم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی، و اهل ستم را با مغز سرشان در حفره و گودالی که روي آن را پوشیده اند واژگون کنی ، و آنان را در عمق حفره هایشان بیندازي ، و با سنگ شان آنان را بزنی، و آنان را بکُشی با تیرهاي شان، و با بینی شان بر زمین بکوبی و با زه کمان هاشان آنان را خفه کنی ، و نیرنگ شان را به خودشان باز گردانی ، و با پشیمانی شان آن ها را هلاك سازي، تا بعد از غرورشان خوار و ذلیل شوند ، و پس از این همه خود برتربینی خُرد و کوچک شوند و بعد از گردنکشی خوار شوند ، در حالی که ذلیل هاي اسیر شده در بند طناب هایشان باشند – همان طناب هایی که آرزو داشتند ما را در آن ببینند – و به ما قدرت خود را در مورد آنان، و سلطنت خود بر آنان را نشان بده، و آنان را مجازات کن همانند مجازات بلده هایی که اهل آن ظالم بودند؛ همانا مجازاتت دردناك و شدید است ؛ اي پروردگار من؛ آنان را مجازات کن ، مانند مجازات فرد باعزّت و مقتدر ، زیرا تو نیرومند غالب و بااقتداري ، کیفر تو سخت و توانایی تو شدید است . خداي من؛ بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و در وارد کردن (ظالمان) به عذابت که براي ستمکارانی مثل آن ها، و سرکشانی نظیر آنان آماده کرده اي تعجیل کن؛ و می خواهم که بردباري خود را از آنان برداري و بر آنان غضبت را روا داري؛ غضبی که چیزي در برابر آن مقاومت و ایستادگی ندارد و در تعجیل غضبت بر آنان دستور بده ، دستوري که برنمی گردد و به تأخیر نمی افتد ؛ همانا تو شاهد هر گفتگو و رازي ، و آگاه از معنا و مفهوم هر کلامی ، و پنهان کاري آنان در کارهاي شان بر تو مخفی نمی ماند ؛ و هیچ یک از اعمال خائنانه آنان دور از نظرت نمی ماند ؛ و تو نسبت به آنچه پنهان است بسیار دانایی و به آنچه در خاطرها و نهادها و دل ها است آگاهی؛ و خداي من؛ از تو می خواهم و ندا می دهم به آن چه که سرور من تو را به آن ندا داد؛ و به واسطه آن نوح از تو درخواست نمود آن هنگام که گفتی – اي که پاك و منزّه و بلندمرتبه اي و به راستی نوح ما را ندا داد پس ما چه خوب اجابت کنندگان هستیم ” آري؛ خداي من؛ اي پروردگار من؛ ، بهترین اجابت کننده اي ، و بهترین خوانده شده اي ، و بهترین درخواست شده هستی و بهترین عطا کننده اي؛ تو همان کسی هستی که درخواست کننده ات را نا اُمید نمی کنی، و امیدوار به خودت را ردّ نمی کنی، و اصرار کننده را از دربارت نمی رانی، و دعاي سئوال کننده ات را ردّ نمی کنی، و از دعاي آرزومندت، گرفته و دل گیر نمی شوي، و از زیاديِ خواسته هایشان ، و به خاطر برآوردن خواسته هایشان به ستوه نمی آیی ؛ همانا برآوردن حاجات تمام آفریدگانت در نزد تو سریع تر است از چشم برهم زدن، و سبک تر، و آسان تر است بر تو از بال پشه . و حاجت من اي آقا و مولاي من ، و تکیه گاه و امید من ؛ این است که می خواهم بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و گناهم را ببخشی؛ زیرا به درگاهت آمدم در حالی که پشتم از بار گناهانم سنگین شده ؛ گناهان بزرگی که به واسطه آن ها با تو به مبارزه برخاستم، و حقوق زیادي از بندگانت بر عهده من است که جز تو کفایتم نمی کند ، و جز تو مرا از آن ها رهایی نمی دهد ، و بر آن توان ندارد، و در اختیار کسی جز تو نیست، پس از بین ببر اي آقاي من، زیادي گناهانم را با کمیِ اشک هایم؛ بلکه با سنگدلی و خشکی چشمم ؛ بلکه به خاطر رحمت خودت که هر موجودي را فرا گرفته است ، و من نیز یکی از آن موجودات هستم ، پس رحمتت شامل من نیز هست، اي بخشنده ؛ اي مهربان ؛ اي مهربان ترین مهربانان ؛ در این دنیا با محنت ها و دشواري ها مرا امتحان مکن ، و کسی را که بر من رحم نمی کند بر من مسلّط مکن ، و به وسیله گناهانم هلاکم مساز ، و در رهاییم از هر ناپسند و ناخوش آیند تعجیل فرما و هر ستمی را از من دور کن و پرده ام را مدر، و در روزي که آفریدگانت را براي حساب گرد می آوري مرا رسوا مکن ، اي بسیار عطا کننده و پاداش دهنده ؛ از تو می خواهم بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و مرا به زندگی سعادتمندان زنده بداري ، و به مرگ شهیدان بمیرانی ، و مانند پذیرش دوست داران مرا بپذیري ، و در این، دنیاي پست، مرا از شرّ پادشاهان دنیا و بدکاران آن و شروران و دوست داران آن، و عمل کنندگان براي دنیا و آن چه در آن است؛ حفظ کنی، و مرا از شرّ سرکشان دنیا و حسودان آن ، و طالب شرك در آن، نگه داري ، تا مرا از مکر مکّاران کفایت کنی، و چشم هاي کفّار را نسبت به من کور نمایی و زبان بدکاران را از من کوتاه و لال گردانی ، و دست هاي ستمگران را برایم ببندي و نقشه ها و مکر ایشان را بر من سست و بی پایه کنی ، و آنان را با خشم درونی شان بمیرانی ، و آنان را به گوش ها و چشم ها و دل هایشان مشغول سازي ؛ و مرا از تمام آن ها در امن و امان خودت، و حفظ و سلطنتت ، و پوشش و حمایتت ، و پناه و جوارت قرار دهی؛ و از همسایه بد و همنشین بد نیز در امان داري؛ همانا تو بر هر چیزي توانایی” همانا سرپرست من خدایی است که کتاب را فرستاد و او سرپرست صالحان است” خداي من؛ به تو پناه آورده ام و به تو پناهنده ام و براي تو عبادت می کنم و فقط امیدوار به لطف تو هستم و از تو کمک می جویم و از تو درخواست کفایت می کنم و از تو دادخواهی می نمایم و به وسیله تو رهایی می طلبم ؛ و از تو می خواهم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستی ، و مرا باز مگردانی مگر با گناه بخشوده شده و تلاش سپاسگزاري شده و تجارتی که هرگز کساد نشود ؛ و با من آن چه تو، اهلش هستی انجام دهی، و با من آنچه اهلش هستم انجام مدهی که همانا تو اهل تقوا و اهل آمرزش و اهل فضل و رحمت هستی، خداي من؛ به راستی که دعایم را طول دادم و خطابم را زیاد کردم، که تنگی و فشار سینه ام بر تمام این ها مرا کشاند، و مرا بر آن ها وادار کرد، با این که می دانم از تمام این ها فقط به اندازه نمک خمیر ، تو را کفایت می کند؛ بلکه، قصد خواستن و این که بنده با نیّت راست و زبان صادق بگوید: اي پروردگار من؛ کافی است، که تو در نزد گمان بنده ات به تو حضور داري . به راستی که قلبم به قصد خواستن با تو مناجات کرد؛ پس از تو می خواهم بر محمّد و آل محمّد درود فرستی و دعایم را قرین اجابت خود سازي، و مرا به آرزوهایی که نسبت به تو دارم از جهت لطف و احسانی که به من داري و قدرت و توانی که در، تو هست برسانی ، از جایم برمخیزان مگر به برآوردن تمام آنچه از تو خواستم، همانا این کار بر تو آسان است و قدر و ارزش آن در نزد من شکوهمند و زیاد است؛ و در حالی که تو بر این کار توانایی، اي شنوا؛ اي بینا ؛ خداي من؛ این جایگاه پناهنده به تو از آتش، و گریزنده از (غضب) تو به (رحمت) تو است؛ از گناهانی که بر او هجوم آورده، و عیوبی که او را رسوا کردند؛ پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و بر من نظر کن نظري از روي لطف و رحمت که به وسیله آن به سوي بهشت تو کامیاب گردم؛ و به من مهربانی کن، نوعی مهربانی که با آن از کیفر تو نجات یابم، همانا بهشت و آتش از آنِ تو و به دست توست و کلیدها و قفل هاي شان به سوي توست ، و تو بر آن توانایی، و آن امر بر تو سهل و آسان است ، پس آنچه از تو خواستم براي من انجام بده؛ اي توانا؛ و هیچ جنبش و توانایی نیست مگر به توان خداوند بلندمرتبه بزرگ ؛ و خدا ما را کافی است ، و خوب پشتیبانی است ؛ خوب سرور، و خوب یاري کننده اي است . و حمد و ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهان است. و خداوند بر سرورمان محمّد و آل پاکش درود فرستد.
علیّ بن حمّاد میگوید : این دعا را از ابو الحسن علی علوي عریضی گرفتم و او با من شرط کرد که آن را به مخالف ندهم و به هیچ کس ندهم مگر آن که مذهبش را بدانم ، و بدانم که او از دوست داران آل محمّد علیهم السلام است؛ این دعا پیش من و برادران دینی ام (شیعیان) بود تا آن که یک قاضی اهوازي که مخالف مذهب بود در بصره نزد من آمد. او در گذشته به من احسان کرده بود و در شهرش به او احتیاج پیدا کرده بودم و در خانه اش بودم. شاه او را گرفته و بیست هزار درهم از او خواسته بود دلم به حالش سوخت، بر او رحم نموده و این دعا را به او دادم. او دعا را خواند، هنوز یک هفته تمام نشده بود که شاه او را بخشید و بیست هزار درهم را از او نخواست و با احترام، او را به شهرش بازگردانید و من او را تا »ابله «مشایعت نمودم و به بصره بازگشتم. بعد از چند روزي دعا را نیاز داشتم امّا نیافتم، و تمام کتاب هایم را جستجو نمودم ولی هیچ اثري از آن ندیدم . پس، دعا را از ابو مختار حسینی خواستم که او نیز نسخه اي از دعا داشت امّا در کتاب هاي او نیز نیافتیم ؛ تا بیست سال دنبال دعا می گشتیم امّا نمی یافتیم ؛ فهمیدم که این مجازاتی است از طرف خداوند عزّوجلّ؛ چون دعا را به مخالف مذهب داده بودم؛ بیست سال که گذشت، دعا را در کتاب هاي خود یافتیم در حالی که بارها به دنبال دعا گشته بودیم؛ لذا ، با خود عهد کردم جز به کسی که اطمینان به دینش داشته باشم – که از معتقدان به ولایت آل رسول علیهم السلام است – دعا را ندهم بعد از این که از او هم عهد بگیرم که این دعا را جز به کسی که لایق آن است ندهد و از خدا کمک می جوییم و بر او توکّل می کنیم.
در کتاب “جواهر المنثور” سیّد عبدالحسیب علوي، جملاتی بیش از آنچه در “مهج الدعوات” است وارد شده که چنین است : وَصَلِّ اللَّهُمَّ عَلی سَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ، وَخَیْرِ الْأَوْلِیاءِ، وَأَفْضَلِ الْأَصْفِیاءِ، وَأَعْلَی الْأَزْکِیآءِ ، وَأَکْمَلِ الْأَتْقِیآءِ ، أَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَنَذیراً؛ وَداعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ ، وَسِراجاً مُنیراً ، مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی وَ الِهِ مَفاتیحِ أَسْرارِ الْعُلی ، وَمَصابیحِ أَنْوارِ التُّقی . وَالسَّلامُ عَلی مَنِ – اتَّبَعَ الْهُدي ، وَصَلِّ عَلی جَمیعِ الْأَنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلِینَ وَعَلی أَهْلِ طاعَتِکَ أَجْمَعینَ ، مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ ، وَاخْصُصْ مُحَمَّداً بِأَفْضَلِ الصَّلوهِ وَ التَّسْلیمِ. أَللَّهُمَّ ارْحَمْنا فیهِمْ ، وَاغْفِرْ؛ لَنا مَعَهُمْ ، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ .
خداي من؛ بر سرور انبیا و بهترین اولیا و برترین برگزیدگان و والاترین پاکان و کامل ترین پرهیزکاران که او را به حقیقت بشارت دهنده و ترساننده فرستاده و دعوت کننده به سوي خدا به اذن خدا ، و چراغ روشنگر ، یعنی حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم برگزیده و آل او – که کلیدهاي اسرار بلندمرتبه و چراغ هاي پرنور پرهیزکاري هستند – درود فرست . و سلام بر کسی که از هدایت پیروي نماید ، و درود فرست بر تمام انبیا و رسولان، و بر تمام فرمان بردارانت اعمّ از آسمانیان و زمینیان؛ و محمّد صلی الله علیه وآله وسلم را به برترین درودها و سلام ها مخصوص گردان. خدایا ؛ ما را در میان ایشان رحمت رسان، و ما را با آنان بیامرز. به خاطر رحمت خودت ، اي مهربان ترین مهربانان ؛
نویسنده کتاب “جواهر المنثوره” می گوید : دعایی را که بعد از این ذکر می شود به خطّ جدّم محقّق داماد رحمه الله یافتم و در آخر دعاي علوي مصري خوانده می شود:
خداي من؛ حمله کننده به کمک تو حمله می کند ؛ و به کمک قدرت تو غلبه کننده غلبه میکند ؛ و هیچ جنبش و توانی براي هیچ جنبنده و توانائی نیست ، مگر به کمک تو ؛ و هیچ قوّتی نیست که قدرت داري را ممتاز کند ، مگر آن که از توست تو را به حقّ برگزیده خلقت ، و انتخاب شده از آفریدگانت حضرت محمّدصلی الله علیه وآله وسلم پیامبرت و خاندان و دودمانش – که بر او و آنان درود باد – بر آنان درود فرست، و مرا از شرّ این روز و سختی آن کفایت کن، و خیر و خوبی آن را روزیم گردان ، و در تمام تصرّفات من و کارهایی که انجام می دهم عافیت نیکو مرحمت فرما و محبّت و دست یابی به آرزو و کفایت از سرکشان فریب دهنده، و هر صاحب قدرتی که قصد اذیّت و آزار مرا دارد ؛ مرحمت کن تا در حفظ و پوشش و پناه باشم ، از هر بلا و عذابی ، و در کارهایم ، هر چیز ترسناکی را به امن و امنیّت مبدّل کن ، و موانع را آسان گردان تا هیچ بازدارنده اي مرا از آن چه تصمیم گرفته ام باز ندارد و هیچ پیش آمد ناگواري از اذیّت و آزار شهرها بر من وارد نشود ؛ همانا تو بر هر چیزي توانایی و همه کارها و اُمور مخلوقات به سوي تو باز می گردد . اي کسی که چیزي همانند او نیست ، و او شنواي بیناست، و حمد و ستایش شایسته خداوند است که پروردگار جهانیان است .