تردید در ولادت

شبهات

امام مهدی علیه السلام هنوز متولد نشده و آن هنگام که مصلحی پدیدار شود تا اساس ظلم به دستانش برچیده شود، ایده ی موعود، محقق می شود.

عامل نخست، احادیث پرشماری است که از مسلمات بین امامیه و غیر امامیه شمرده می شود . در این احادیث، هر چند نام حضرت نیامده است، اما دلالت بر ولادت حضرت دارند .

در این زمینه به سه حدیث اشاره میکنیم:

الف) حدیث ثقلین

این روایت، میان امامیه و برادران اهل سنت، متواتر است و سند آن، قابل خدشه نیست . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم این حدیث شریف را در مواقف و مواطن متعددی، از جمله حجة الوداع، بازگو کرده است . اختلافاتی که در بعضی الفاظ حدیث دیده می شود، برگرفته از گوناگونی مواقف صدور حدیث است .

انی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی اهل بیتی . احدهما اکبر من الآخر . و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض ( المستدرک للحاکم، ج ۳، ص ۱۰۹; المعجم الکبیر، الطبرانی، ج ۵، ص ۱۶۶، ح ۴۹۶۹; تاریخ بغداد، ج ۸، ص ۴۴۲).

من، در میان شما، دو چیز گران بها به جای می گذارم: کتاب خدا و عترتم، اهل بیت ام . یکی از آن دو، از دیگری بزرگ تر است . این دو، از هم جدا نمی شوند تا زمانی که در حوض، بر من وارد شوند .

جمله ی ” لن یفترقا حتی یردا علی الحوض” بر استمرار همراهی اهل بیت علیهم السلام با قرآن کریم دلالت دارد و این پیوستگی در همراهی، جز با فرض تولد یافتن حضرت علیه السلام و پنهان بودن ایشان از دیدگان، امکان ندارد; زیرا، اگر حضرت علیه السلام، در آینده تولد یابد، می باید در این زمان، قرآن، از اهل بیت علیهم السلام جدا باشد . و حال آن که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است، این دو از هم جداناشدنی هستند .

ب) حدیث دوازده خلیفه

این حدیث، از مسلمات میان امامیه و اهل سنت است .از اهل سنت، بخاری و مسلم، و از امامیه، شیخ صدوق در کمال الدین این خبر را حکایت کرده اند .متن حدیث، این چنین است:

جابر بن سمره نقل می کند: «با پدرم، به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم رسیدیم و شنیدم که می فرمایند: «ان هذا لاینقضی حتی یمضی فیهم اثنا عشر خلیفة .» . سپس پیامبر، آهسته سخن گفت . به پدرم گفتم: پیامبر چه فرمود؟

پدرم گفت: ایشان می فرمایند، همه ی آنان، از قریش هستند. (کمال الدین، ص ۲۷۲; الغیبة، طوسی، ص ۱۲۸; صحیح بخاری، ج ۹، ص ۷۲۹; صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۲۰، ح ۱۸۲۱، مسند احمد ۵: ۹۰)

برخی تلاش کردند تا این حدیث را بر خلفای راشد و دو یا سه نفر از بنی امیه و دو یا سه نفر از بنی عباس منطبق کنند . چنین تطبیقی، پذیرفته نیست . و تنها مصداق مورد پذیرش خبر غیبی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ائمه ی اثنی عشر علیهم السلام می باشند .

این حدیث، بر ولادت امام مهدی (عج) دلالت التزامی دارد; زیرا، اگر فرض کنیم از حضرت عسکری علیه السلام فرزندی به نام مهدی علیه السلام متولد نشده باشد، خلفای حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم، یازده تن خواهند بود و این، یعنی، نادرست گویی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که امری محال است .پس باید وقوع ولادت امام علیه السلام را پذیرفت و در غیر این صورت، این حدیث، مطابقت خارجی ندارد.

ج) حدیث “من مات و لم یعرف امام زمانه . . . “

این حدیث هم میان امامیه و اهل سنت، از مسلمات است و همه، آن را روایت کرده اند . متن حدیث این چنین است:

من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة (کمال الدین، ۴۰۹، ح ۹; الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷، ح ۳; صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۳۹، ح ۱۸۵۱; مسند الطیالسی، ص ۲۵۹)

کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، با مرگ جاهلیت مرده است.

اگر امام مهدی علیه السلام هنوز به دنیا نیامده باشد، پس ما، معرفتی از امام زمان مان نداریم و گرفتار مرگ جاهلی شده ایم; زیرا، بنابراین حدیث، در هر زمان، امامی وجود دارد و لازم است معرفت به او وجود داشته باشد و در صورت متولد نشدن امام مهدی (عج) چنین شناختی حاصل نمی شود .

عامل دوم: اخبار خاص

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام از تولد فرزندی برای امام حسن عسکری علیه السلام خبر می دهند که بعد از به دنیا آمدن، از دیدگان پنهان می شود و زمین را پر از قسط و عدل خواهد کرد و ایمان به ایشان، برای هر مؤمنی ضروری است .

شیخ صدوق، در کمال الدین، این احادیث را در ابواب زیر، تنظیم کرده است:

۱)اخبار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از حضرت مهدی (عج) (۴۵ حدیث)

۲) اخبار امام علی علیه السلام از امام مهدی (عج)

۳) اخبار حضرت زهرا علیها السلام از امام مهدی (عج) (۴ حدیث)

۴) اخبار امام حسن علیه السلام از امام مهدی (عج) (۲ حدیث)

۵) اخبار امام حسین علیه السلام از امام مهدی (عج) (۵ حدیث)

۶) اخبار امام سجاد علیه السلام از امام مهدی (عج) (۹ حدیث)

۷) اخبار امام باقر علیه السلام از امام مهدی (عج) (۱۷ حدیث)

۸) اخبار امام صادق علیه السلام از امام مهدی (عج) (۵۷ حدیث)

مجموع روایات موجود در کافی و الغیبة و کمال الدین و دیگر کتب، بیش از هزار حدیث است .

به عنوان نمونه، یک حدیث از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و دو حدیث از امام صادق علیه السلام نقل می کنیم .

۱- ابن عباس، روایت می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «آگاه باش که خداوند تبارک و تعالی، من و امامان معصوم علیهم السلام را حجت بر بندگان اش قرار داده است . از صلب حسین، امامانی قرار داده است که امر مرا به پا می دارند و وصیت و سفارش مرا محافظت می کنند . امام نهم از آنان، قائم اهل بیت من و مهدی امت من است . او، در شمائل و افعال و اقوال، شبیه ترین مردم به من است . وی، بعد از یک غیبت طولانی ظهور می کند… (کمال الدین، ص ۲۵۷، ح ۲; کفایة الاثر، ص ۱۰)

به این مضمون یا قریب به آن، احادیث زیادی وجود دارد که در بعضی از آن ها، نام ائمه علیهم السلام هم آمده است .

۲- محمد بن مسلم، به سند صحیح، از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امام علیه السلام فرمودند:

ان بلغکم عن صاحبکم غیبة فلا تنکروها ( الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۵; الغیبة، طوسی، ص ۱۶۱، ح ۱۱۸)

گر از صاحب تان، غیبتی به شما رسید، آن را انکار نکنید  .

۳- زراره می گوید، شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمود:

ان للقائم غیبة قبل ان یقوم – یا زرارة! – و هو المنتظر . و هو الذی یشک فی ولادته (کمال الدین، ص ۳۴۲، ح ۲۴ )

قائم (عج) قبل از آن که قیام کند، غیبتی خواهد داشت، ای زراره! او، همان «منتظر» است . او، کسی است که درولادت اش، شک و تردید می شود .

در این روایت امام صادق علیه السلام از شبهه ی در ولادت امام مهدی علیه السلام خبر داده است .

جعفر، عموی امام مهدی (عج) نخستین کسی بود که به سبب عدم اطلاع بر تولد حضرت، در ولادت امام مهدی (عج) تردید آفرینی کرد . به سبب موقعیتهای سختی که در آن هنگام مسئله ی امامت را احاطه کرده بود، از انتشار خبر ولادت حضرت، به شدت ممانعت می شد، به نحوی که امامان معصوم علیهم السلام حتی تصریح به نام امام مهدی (عج) را هم اجازه ندادند . بنابراین، جعفر، مطلع نبود که امام حسن عسکری علیه السلام، فرزندی به نام مهدی (عج) دارد و به خاطر همین، آن واقعه پیش آمد و جعفر، ولادت حضرت را منکر شد .

مرحوم کلینی در کافی و شیخ طوسی در الغیبة و دیگران، بیش از صدها حدیث در این زمینه نقل کرده اند . این روایات، با توجه به کثرت شان، متواتر بوده و قابل خدشه نیستند و اجتهاد در آن ها اجتهاد در مقابل نص است .

عامل سوم: سفراء و توقیعات

در تاریخ شیعه، قضیه ی چهار سفیر امام علیه السلام و صدور توقیعات از جانب آنان، بسیار روشن و بدیهی است . از زمان علی بن الحسین (پدر شیخ صدوق) و مرحوم کلینی (هم عصر سفراء) تا حال، کسی در این قضیه تردیدی به خود راه نداده است و در این زمان هم هیچ شیعه ای، در مقام و منزلت این سفراء، تردیدی نداشته و احتمال کذب آنان را نمی دهد .

سفرای چهار گانه، عبارت اند از:

۱) ابوعمرو عثمان بن سعید;

ایشان، فروشنده ی روغن بودند . شیعیان، نامه ها و اموال را به سوی او ارسال می کردند و ایشان هم جهت پنهان کاری، آن ها را در ظرف قرار می داد . و برای امام می فرستاد .

ایشان، وکیل امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام و بعد از آن دو بزرگوار، سفیر امام مهدی (عج) بود .

۲) محمد بن عثمان بن سعید

۳)حسین بن روح نوبختی

۴) علی بن محمد سمری

توقیعات فراوانی از ناحیه ی این سفیران، صادر شد . تعدادی از آن ها در کمال الدین و الغیبة موجود است .

مسئله ی سفیر بودن و توقیعات آن ها، دلیل و شاهدی محکم برای تصدیق مقوله ی مهدویت و ولادت امام علیه السلام و غایب بودن ایشان از دیدگان است .

عامل چهارم: اعتراف تاریخ نگاران و تبارشناسان غیر شیعی

کلمات تاریخ نگاران و تبارشناسان غیر شیعی در ولادت امام مهدی (عج)، در نهایت وضوح است .

۱) ابن خلکان می گوید:

به اعتقاد امامیه، ابوالقاسم محمد بن حسن العسکری، امام دوازدهم است که به «حجت » شهرت دارد و در روز جمعه، نیمه ی شعبان سال دویست و پنجاه و پنج، متولد شده است. (وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، رقم ۵۶۲)

 ۲) ذهبی می گوید:

شیعیان، معتقدند که پسر امام حسن عسکری علیه السلام یعنی محمد بن الحسن قائم و جانشین و حجت است . ایشان، در سال دویست و پنجاه و هشتم و بنا به قولی، در سال دویست و پنجاه و شش، متولد شده است. (تاریخ الاسلام، ج ۱۹، ص ۱۱۳، ص ۱۵۹)

۳) ابن حجر هیتمی می گوید:

امام حسن عسکری، غیر از ابی القاسم محمد الحجة، فرزندی به جا نگذاشت و آن هنگام که پدر بزرگوارش وفات یافت، او، پنج سال داشت. ( الصواعق، ص ۲۵۵ و ۳۱۴)

عامل پنجم: اتفاق شیعه

از زمان کلینی و پدر شیخ صدوق تا الآن، تمام آحاد شیعیان، بر ولادت و پنهان بودن حضرت علیه السلام وحدت نظر و اتفاق دارند . این ایده، از اصول مذهب شیعه است و در تمام اعصار شیعه، هیچ کس را نیافته ایم که در ولادت یافتن و غیبت حضرت، شک و تردید داشته باشد .