در خدمت جناب آقای خداوردی محقق و کارشناس محترم علوم اسلامی هستیم ایشان بیش از ۲۰ سال است که در حوزه علوم اسلامی مشغول به فعالیت و تحقیق هستند ما از ایشان خواهش کردیم که امروز در برنامه ما حضور پیدا کنند و به سوالاتی که از طرف برخی شنوندگان مطرح شده پاسخ دهند.
آقای خداوردی بد نیست برنامه را با توضیح این مسئله شروع کنیم که اصلا نجاست یعنی چه؟ و چرا ادیان درباره آن احکام و دستورات خاصی صادر کرده اند ؟
با عرض سلام خدمت شما و شنوندگان عزیز برنامه ؛ ما از تاریخ ورود این کلمه به فرهنگ واژگانی بشر بی اطلاعیم اما آنچه به یقین می دانیم این است که این واژه اصالت دینی ، و نه علمی دارد هر چند ممکن است در آینده یک وجهه علمی هم پیدا بکند اما در حال حاضر به عنوان یک مفهوم دینی از آن یاد می شود این نکته را هم یاد آور شویم که نگاه ما به مسئله طهارت و نجاست کاملا درون دینی است و کاربردی خارج از دین ندارد چون آنچه در این حوزه مطرح می شود در رده احکام دینی می گنجد و مشخص است که تا کسی دین نداشته باشد طرح بحث طهارت و نجاست برای او بی معنا خواهد بود.
اما نجاست در اصلاح دینی در مقابل طهارت بکار برده می شود این را هم بگوییم که اصل در دین اسلام برپاک بودن همه افراد و اشیاء است مگر مواردی که ذکر شده یعنی شما اگر شک کردی که فرشی که بر آن پا می گذاری ، ظرفی که در آن غذا می خوری ، لباسی که می پوشی و . . . پاک است یا نجس می گویی پاک است و از آن استفاده می کنی و تا زمانی که نجس شدن آن را با چشم خود ندیده باشی یا از راههای دیگری نجاستش را نفهمیده باشی آن چیز برای شما پاک است.
همه ادیان الهی امر و نهی دارند یکی از این موارد هم به نجاست مربوط می شود که باید از آن اجتناب کرد اینکه چرا خدا چنین دستوری داده برای ما روشن نیست البته دلیل برخی از آنها با پیشرفت علمی مشخص شده و دلیل برخی از آنها را هم در روایات دینی گفته اند اما اگر اینطور هم نبود ما به عنوان مسلمان موظف بودیم که از آن پیروی کنیم.
آقای دکتر خداوردی سوالی که برای بعضی پیش می آید این است که علم در مورد نجاست چه می گوید و چه نظری دارد آیا این دستورات را تایید می کند؟
نگاه علمی به مسائل دینی البته خوب است اما به شرطی که باعث مخالفت با دستور دینی نشود یعنی اینطور نباشد که کسی بگوید من تا دلیل فلان مطلب را از نظر پزشکی ندانم و یا چون از نظر پزشکان دلیل آن روشن نشده به آن عمل نمی کنم ؛ نگاه علمی به اینجور مسائل باید در همان حوزه علمی خودش بررسی و تحقیق شود که البته من خودم معتقدم اگر به این مهم اهتمام شود باعث پیشرفتهای قابل توجهی برای مسلمانان می شود اما باز تاکید می کنم که این مسئله ارتباطی با اجتناب از نجاسات که یک تکلیف شرعی است ندارد یعنی پرهیز از نجاسات یک تکلیف است هر چند دلیل آن را ندانیم چرا که عمل به احکام لزوما مشروط به دانستن حکمت آن نیست و این نشان دهنده ایمان شخص است امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند:
“ایمان شیعیان ما از ما قوی تر است چون ما به چه چیزی که دلیلش را می دانیم عمل می کنیم اما آنها به چیزی که دلیلش را نمی دانند عمل می کنند”
البته عمل به دستورات دین منافاتی با فهم دلیل آن ندارد و می تواند هر دو با هم وجود داشته باشد ولی اگر کسی دلیل احکام دینی را هم بداند موقع عمل باید آنرا برای رضای خدا انجام دهد و اگر به خاطر غیر خدا مثلا دلیل علمی اش ، انجام دهد عملش باطل است به عنوان مثال اگر کسی فلسفه نماز را بداند موقع نماز باید برای رضای خدا نماز بخواند ولی اگر به خاطر آن دلایل علمی نماز خواند نمازش باطل است به این ترتیب مسلمان کسی است که به دستورات خدا عمل می کند نه دستورات علم هر چند فلسفه احکام را هم فهمیده باشد.
البته من گمان می کنم بعضی از کسانی درصدد مقایسه مسائل دینی با یافته های علمی هستند بیشتر بدنبال بهانه جویی برای شانه خالی کردن از تکلیف خود هستند جالب است که این افراد در مواجهه با موارد دیگر ، زیاد پی گیر حکمت مسائل نیستند مثلا وقتی دکتر می روند دلیل تجویز دارو را نمی پرسند و هر چه دکتر گفت می پذیرند!
نکته دیگر اینکه بسیاری از این افراد به همان احکامی هم که فلسفه اش را میدانند عمل نمی کنند چون همانطور که گفتم انگیزه اینها عموما فهمیدن نیست بلکه ایرادگیری است به عنوان مثال در مسئله ای مثل روزه که علم پزشکی امروزه دلایل زیادی برای مفید بودن آن ذکر کرده و حتی دیده شده که برخی پزشکان غیر مسلمان هم برای درمان برخی بیماریها آنرا تجویز می کنند در عین حال ما شاهدیم که این کشف علمی تاثیر چندانی بر اقبال و علاقه افرادی که پی گیر فلسفه آن بودند ندارد! چون من اینطور گمان می کنم که مسئله ، بر سر فرمانبری از خداست که برای برخی ها خیلی مشکل است و بیشتر این حرفها به خاطر همین قضیه است.
آقای دکتر جدای از مسائل کلی که بیان کردید در موردی مثل نجس بودن سگ و خون و مردار چرا اساسا اسلام حکم به نجاست انها صادر کرده؟ آیا اسلام دلیلی برای آن ذکر کرده؟
خوب البته دلیل برخی از اینها با علم پزشکی مشخص شده مثلا سابق بر این به کسی که کم خونی داشت خون می دادند بخورد اما الان علم پزشکی به این نتیجه رسیده خونی که از بدن بیرون بیاید می تواند حامل هزاران نوع باکتری و ویروس کشنده باشد به همین خاطر در حال حاضر خون بیرون امده از بدن را پاک و محل را ضد عفونی می کنند یا مدفوع که پر از کثیفی و میکروب است و بسیار بیماری زاست یا مردار که لازم نیست چیزی در مورد آن بگوییم چون همه می دانند ولی اینکه می فرمایید دین در باره تمامی این موارد دلیل آورده باشد اصولا با مسئله تعبد و اطاعت از خدا در اسلام همخوانی ندارد هر چند بعضا درباره حکمت این احکام هم مطالبی گفته شده اما اصل برای یک مسلمان تسلیم شدن در برابر امر خداست و این ربطی به فهمیدن یا نفهمیدن علت احکام ندارد.
در مورد نجاست کافر چه دلیلی وجود دارد آیا اسلام در این مورد هم سکوت کرده؟ آیا با این قبیل احکام کرامت انسان که اسلام مدعی آن است زیر سوال نمی رود ؟
من یک سوال می پرسم : وقتی می گویند فلانی افکار پلیدی در سر دارد یعنی چه ؟ مسلما منظور این نیست که ذهن او به بوسیله میکروب آلوده شده! در بحث نجاست کافر هم مسئله به همین صورت است وقتی می گوییم کافر یا مشرک نجس است منظورمان آلودگی ظاهری او نیست ؛ از آنجایی که برخی کفار و مشرکین ، دشمن مسلمانان هستند خداوند حکم به نجاست آنان داده تا رفت و آمد و تبادل با آنان به حداقل رسیده و آسیبهایی که ممکن به خاطر این رابطه متوجه مسلمین شود به کمترین میزان خود کاهش یافته یا به طور کلی قطع شود از این رو می توان گفت که این حکم بیشتر از اینکه ناظر به جنبه های فردی و انسانی باشد مربوط به مسائل سیاسی ، اجتماعی و امنیتی مسلمانان است داستان کرامت و شرافت کفار هم ارتباطی با این موضوعی که گفتیم ندارد چون اگر پای امنیت و حفظ جامعه وسط باشد بحث کرامت و گرامی داشتن کفاری که دشمنان جامعه مسلمانان هستند و درصدد دسیسه بر علیه آنها برآمده اند جایگاهی پیدا نمی کند ؟
آقای دکتر خداوردی پس به این نتیجه می رسیم که چیزهایی که در مذهب آنها را نجس اعلام کرده اند الزاما ممکن است آلوده نباشند. با این تفاسیر منظور خدا از نجس دانستن سگ چه می تواند باشد ؟ یا حیوانی مثل خوک !؟ این مسئله از طرف برخی شنوندگان ما بسیار پرسیده شده.
در مورد سگ بخصوص در اسلام خیلی بحثها وجود دارد چون از یک طرف استفاده از این حیوان ممنوع نشده از طرفی هم نجس اعلام شده که البته این حکم مربوط به دست زدن به سگ است وگر نه از ابتدا در اسلام بحث خوردن گوشت سگ مثل الان که مرسوم شده در برخی کشورها می خورند اصلا مطرح نبوده ولی در مورد خوک قضیه فرق میکند چون خوک نجس است اما فرقش با سگ این است که از همان ابتدا و قبل از اسلام گوشت خوک را می خوردند به هر صورت دست تر زدن به هر دوی این حیوانات باعث نجاست شده و خوردن گوشت انها نیز حرام است اما چیزی که به طور قطع و یقین در مورد سگ می توان گفت این است که اسلام با این حکم تنها خواسته استفاده از آن را محدودکند چون در همه ادوار تاریخی از این حیوان به عنوان سگ گله ، نگهبان و شکار استفاده می شده اما اینکه وارد زندگی انسان شود و همراه او و همیشه در رفت و آمد باشد ممنوع شده که برخی دلیل آن را مسائل بهداشتی و برخی مسائل ماورایی می دانند مثل اینکه در روایات وارد شده خانه ای که در آن سگ باشد ملائکه رفت و آمد نمی کنند که البته این برای ما قابل اثبات نیست ولی موظفیم که آن را رعایت نماییم.
جناب دکتر یک سوال دیگری که در این رابطه پیش می آید این است که اصولا چرا یک مخلوقی مانند سگ یا خوک باید نجس باشد ؟ الان خوک ماده غذایی بخش بزرگی از مردم جهان است. آیا اسلام میخواهد غذای بخش بزرگی از مردم جهان را حذف کند ؟
بینید همانطور که گفتم مسئله پاکی و نجسی اصلا در حوزه های علمی مطرح نمی شود و این یک موضوع درون دینی است اگر هم از زاویه علمی به آن پرداخته می شود برای کشف ابعاد علمی حکم است نه دلیلی برای عمل به آن ، چون اگر بخواهیم از منظر علمی به احکام دینی نگاه کنیم درزمانی که این احکام صادر شده مردم به غیر از موارد بسیار کمی علت بسیاری از این احکامی را هم که ما الان می دانیم نمی دانسته اند در عین حال نسبت به آن تکلیف داشتند در این زمان هم که علت برخی از آنها را فهمیده اند مکلف به آن هستند و در این بین تغییری میان دوره ما و دوره آنها وجود ندارد وظیفه عمل به این احکام هم فقط شامل مسلمانان می شود و اسلام برای غیر مسلمانان نسخه نمی پیچد بنابراین اگر شخصی مسلمان نیست حکم اسلام واینکه چه بخورد یا چه نخورد اصلا شامل حال او نمی شود نجس بودن یا حرام بودن خوردن این گوشتها فقط شامل مسلمانان است و بس و دیگران در این مورد تکلیفی ندارند بله ، اگر کسی مسلمان شود نسبت به این موارد تکلیف پیدا می کند.
البته شما یک حرف دیگری هم دارید که می گویید چرا باید یک مخلوق خدا نجس باشد ؟! جواب شما را اینطور می دهم که همان خدایی که این سگ و خوک را آفریده حکم به نجاست آنها هم داده! خدای دیگری در کار نبوده حالا ممکن است شما سوال کنید که اگر نجس است یا خوردن گوشتش حرام است پس چرا خدا آن را آفریده که این به فلسفه خلقت برمی گردد و الان موضوع سوال ما نیست و فرصت دیگری می خواهد.
با تشکر از جناب آقای دکتر خداوردی که در گفتگوی ما شرکت کردند.