از خود بزرگ بینی و تکبر دوری کنید زیرا بزرگی خاص خداوند عزّ وجلّ است و هر که در این باره با خدا رویارویی کند، خداوند او را هلاک نماید۱ و در روز واپسین خوارش سازد.
تعریفواژههایعَظَمَه و کِبر
واژه «عَظَمَه» به معنای بزرگی ،گردنکشی، تکبر، و نخوت۲ و واژه «کبر» به معنای خود بزرگ بینی و خودبینی است ۳. لازم به ذکر است که عظمت و کبریائیت برای خداوند متعال، از مظاهر جلال اوست و بار معنایی منفی ندارد.
تعریف کبر
بیماری کبر، دو حالت درونی و برونی دارد. کبر در درون ، یک حالت روحی است و کبر در برون، اعمالی است که بزرگی را نمایش میدهد و کبر در درون به همان حالت روحی اطلاق میشود که اعمال متکبرانه، نماینده آن در برون است و عبارت از این است که انسان خود را بالاتر از دیگران بداند.
اقسام کبر
کبر بر سه قسم است :
۱- تکبر در برابر خداوند متعال که بدترین نوع کبر است، مانند تکبّر نمودن نمرود و فرعون.
۲- تکبر نسبت به رسولان و امامان که این نوع نیز بسیار خطرناک است، مانند تکبّر نمودن منافقان در برابر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ، یا خوارج در مقابل امیر المومنین علی ابیطالب علیه السلام
۳- تکبّر نسبت به بندگان خدا، به این شکل که خود را بزرگ و دیگران را کوچک شمارد و از آنها قولی یا فعلی را نپذیرد و با آنان همکاری نکند.
انگیزه های ایجاد کبر
انگیزههای ایجاد کبر به شرح زیر میباشد:
۱- علم و دانش: پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: آفت علم ، تکبر و خودبزرگی بینی است .۴
۲- عمل و عبادت: عابدان و پرهیزکاران توقع دارند مردم به آنها احترام بگذارند و کارهای شخصی آنها را انجام دهند و به دیدار آنها بروند و تصور میکنند که خود اهل نجات هستند و دیگران در هلاکت و اهل عذاب میباشند.
۳- تکبر به حسب و نسب خانواده و فامیل .
۴- تکبر به واسطهی جمال و زیبایی.
۵- تکبر به واسطهی مال و ثروت .
۶- تکبر به واسطهی قدرت جسمی.
۷- تکبر به واسطهی داشتن شاگردان و اقارب و اولاد و غلامان و انصار.
راههایدرمان
کبر در هر درجهای موجب عُجب و حسادت و کینه میشود و باید هر چه سریعتر آن را معالجه نمود که راههای درمان و معالجه ی آن به اختصار به شرح زیر میباشد:
۱- با رعایت تقوا، هرگونه عامل ایجاد خود بزرگ بینی و کبر در انسان نابود میگردد.
۲- تمرین تواضع و فروتنی.
۳- اشتغال و نشست و برخاست و هم سفره شدن با مردم عادی تا آن جا که خود را با آنها هم کار و هم مرتبه بشماریم.۵
روایاتیدرباب کبر
حضرت امام صادق علیه السلام در موضوع کبر میفرمایند: کبر این است که مردم را خوار شماری و حقّ را سفاهت دانی(حق را سبک شماری)۶ . مرحوم علامه مجلسی در این روایت شریف، منظور از کوچک و خوار شمردن مردم، عموم مردم و یا مخصوص ائمهی اطهار علیهم السلام میدانند، و به این دلیل که در روایات وارده کلمه «ناس» یعنی مردم، به ائمه ی اطهار علیهم السلام نیز تعبیر شده است و هم چنین ایشان در شرح معنای” حقّ را سفاهت دانی” یا “حقّ را سبک شماری” چنین میفرمایند: یعنی انسان در برابر حقّ ، نادانی و سفاهت کند و آن را نپذیرد و یا حقّ را سبک گیرد و قدر آن را نداند.۷
همانطور که در حدیث پیشین بیان شد ،کبر سبک شمردن حق و خوار شمردن مردم ائمه اطهار علیهم السلام است که نمونه ی بارز تکبر ورزیدن، استکبار شیطان است، در آن هنگام که خداوند متعال به فرشتگان امر فرمود: به آدم سجده کنند، آنها سجده کردند پس شیطان آن چه را در دلش بود ظاهر کرد و آن حسد بود و لذا از سجده کردن خودداری نمود. پس خدای عزّوجلّ فرمود: چه چیز مانع شد که تو سجده نکنی، وقتی که تو را امر به سجده کردم؟ در جواب گفت: من از او بهترم، تو مرا از آتش و او را از گل آفریدی و استکبار کرد و این اولین گناهی بود که شیطان به آن آلوده شد۸ و شیطان فرمان خداوند متعال را نپذیرفت و سفاهت کرد.
هم چنین در روایت این صفت نکوهیده، بسیار مورد مذمت واقع شده است . حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند: کبر برازندهی خداست، هرکه با خدا دربارهی چیزی از آن رویارویی کند، خدا او را در آتش سرنگون سازد۹. در بیان دیگری از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که فرمودند: هر کس به وزن ذرهای ،کبر در دلش باشد، بهشت نمیرود.۱۰
کمترین درجه الحاد
حضرت امام صادق علیه السلام در پاسخ به شخصی که در خصوص کمترین درجه الحاد سوال نموده بود، فرمودند: کمترین درجهی الحاد کبر است۱۱.
جایگاهمتکبّران در جهنم
امام صادق علیه السلام جایگاه متکبّران را در جهنم چنین بیان میفرمایند: در جهنم درهّای ویژهی متکبّران است و آن را سَقَر گویند، سقر از شدت گرمای خود به خداوند عزّوجلّ شکایت میکند و از او میخواهد که به او اجازه دهد تا نفسی بکشد و آن گاه که نفس بکشد، پس جهنم را میسوزاند. (یعنی آتش جهنم شعله ور می شود و آن ها بیشتر گرفتار گرما می شوند.)۱۲
خطبهیقاصعه
به عنوان حسن ختام این قسمت، به بخشهایی از خطبهی قاصعه ۱۳ که از بیانات گوهربار حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام در موضوع کبر است، اشاره مینماییم:
والاییپروردگار
ستایش خداوندی را سزاست که لباس عزّت و بزرگی پوشید و آن دو را برای خود انتخاب و از دیگر پدیده ها بازداشت .آن دو را مرز میان خود و دیگران قرار داد و آن دو را برای بزرگی و عظمت خویش برگزید و لعنت کرد آن کس را که در آرزوی عزت و بزرگی، با خدا به ستیزه برخیزد، از این رو فرشتگانِ مقرب خود را آزمود و فروتنان را از گردن کشان جدا نمود.
با آن که از آن چه در دلهاست و از اسرار نهان آگاه هست به فرشتگان فرمود: من بشری را از گل میآفرینم آن گاه که آفرینش او به اتمام رسید و از روح خود در او دمیدم۱۴ بر او سجده کنید. فرشتگان همه سجده کردند، مگر «ابلیس» که نخوت و غرور او را فرا گرفت.۱۵
نکوهشتکبروخودپسندی شیطان
شیطان بر آدم علی نبینا و آله و علیه السلام به جهت خلقت او از خاک، فخر فروخت و با تکیه به اصل خود که از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصب ها و سرسلسه ی متکبران است که اساس عصبیّت را بنا نهاد و بر لباس کبریایی و عظمت، با خدا در افتاد. لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن درآورد. آیا نمی نگرید که خدا به خاطر خود بزرگ بینی، او را کوچک ساخت؟ و به جهت بلندپروازی او را پست و خوار گردانید؟ پس او را در دنیا طرد شده قرار داد و آتش جهنم را در قیامت برای او مهیا فرمود .
آزمایشها،درمانتکبر
خداوند اگر اراده میکرد آدم علی نبینا و آله و علیه السلام را از نوری که چشمها را خیره کند و زیباییش عقلها را مبهوت سازد و عطر و پاکیزگی آن حس بویایی را تسخیر کند، میآفرید، که اگر چنین میکرد،گردن ها در برابر آدم فروتنی میکردند و آزمایش فرشتگان برای سجده آدم علی نبینا و آله و علیه السلام آسان بود، اما خداوند سبحان، مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارند آزمایش میکند، تا بد و خوب تمیز داده شود و تکبر و خودپسندی را از آنها بزداید و خود بزرگ بینی را از آنان دور کند.
س از آن چه خداوند نسبت به ابلیس۱۶ انجام داد، عبرت گیرید زیرا خداوند به عقوبت تکبّرش، اعمال و کوششهای مداوم او را از بین برد. او شش هزار سال عبادت کرد که مشخص نمی باشد از سالهای دنیا یا آخرت است، اما با ساعتی تکبّر همه را نابود کرد. چگونه ممکن است پس از ابلیس، فرد دیگری همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند؟ نه، هرگز! خداوند سبحان هیچ گاه انسانی را برای عملی وارد بهشت نمیکند که برای همان عمل فرشتهای را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمین یکسان است و بین خدا و خلق، دوستی خاصّی وجود ندارد که به خاطر آن، حرامی که را بر جهانیان ابلاغ فرمود، حلال بدارد.
هشداراز دشمنی های شیطان
ای بندگان خدا از دشمن خدا بپرهیزید، مبادا شما را به بیماری خود مبتلا سازد و با ندای خود، شما را به حرکت درآورد و با لشکرهای پیاده و سواره خود بر شما بتازد . به جانم سوگند! شیطان تیر خطرناکی برای شکار شما بر چلّهی کمان گذارده و تا حّد توان کشیده و از نزدیکترین مکان شما را هدف قرار داده است و خطاب به خدا گفت: پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی۱۷ من در زمین [دنیا را] در نظر آنها زینت میدهم و همگی را گمراه خواهم ساخت۱۸.
مردم ! آتش خشم خود را بر ضد شیطان به کار گیرید و ارتباط خود را با او قطع کنید. به خدا سوگند! شیطان بر اصل و ریشهی شما فخر فروخت و بر حَسَب و نَصَب شما طعنه زد و عیب گرفت و با سپاهیان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشکر پیاده ، راه شما را بست که هر کجا شما را بیابند شکار میکنند و دست و پای شما را قطع میکنند نه میتوانید با حیله و نقش آنها را پراکنده کنید و نه با سوگندها قادرید از سر راهتان دور کنید. زیر کمین گاه شیطان ذّلت آور، تنگ و تاریک، مرگ آور و جولانگاه بلا و سختیهاست، پس شرارههای تعصّب و کینه های جاهلی را در قلب خود خاموش سازید که تکبّر و خودپرستی در دل مسلمان، از آفتهای شیطان، غرورها و کششها و وسوسههای اوست.
تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید و تکبّر و خودپسندی را زیر پا گذارید و حلقههای زنجیر خود بزرگبینی را از گردن باز کنید و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قراردهید. زیرا شیطان از هرگروهی لشکریان و یارانی سواره و پیاده دارد. و شما همانند قابیل۱۹ نباشید که بر برادرش تکبّر کرد، خدا او را برتری نداد، خویشتن را بزرگ می پنداشت و حسادت، او را به دشمنی واداشت، تعصّب آتش کینه را دردلش شعلهور کرد و شیطان باد کبر و غرور در دماغش دمید و سرانجام پشیمان شد و خداوند گناه قاتلان را تا روز قیامت بر گردن او نهاد.
پرهیز از تکبّر و اخلاق جاهلی
آگاه باشید! در سرکشی و ستم زیاده روی کردید و در زمین در دشمنی با خداوند فساد به راه انداختید و آشکارا با بندگان خدا [مومنین] به نبرد پرداختید. خدا را! خدا را! از تکبّر و خودپسندی و تفاخر جاهلی، برحذر باشید که جایگاه بغض و کینه و رشد وسوسههای شیطانی است که ملتهای گذشته و امتهای پیشین را فریب داده، تا آنجا که در تاریکیهای جهالت فرو رفتند و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند و به آسانی به همان جایی که شیطان میخواست کشانده شدند. کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبّران را همانند کرده تا قرنها به تضادّ و خون ریزی گذراندند و سینهها از کینه ها تنگی گرفت .
پرهیز از سران متکبّر و خود پسند
آگاه باشید! زنهار! زنهار! از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حَسَب خود مینازند و خود را بالاتر از آن چه که هستند می پندارند و کارهای نادرست را به خدا نسبت میدهند و نعمتهای گستردهی خدا را انکار میکنند تا با خواستههای پروردگار مبارزه کنند و نعمتهای او را نادیده انگارند. آنان شالودهی تعصّب جاهلی و ستونهای فتنه و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند. پس، از خدا پروا کنید و با نعمتهای خدادادی درگیر نشوید و به فضل و بخشش او حسادت نورزید…
ضرورتعبرتازگذشتگان
مردم ! از آنچه که بر ملتهای متکبّر گذشته از کیفرها و عقوبتها و سختگیریها و ذلّت و خواری فرود آمده، عبرت گیرید و از قبرها و خاکی که رخسارهایشان بر آن نهادند و زمینهایی که با پهلوها بر آن افتادند پند پذیرید و از آثار زشتی که کبر و غرور در دلها می گذارد، به خدا پناه ببرید، همانگونه که از حوادث سخت به او پناه میبرید. اگر خداوند تکبر ورزیدن را اجازه میفرمود، حتماً به بندگان مخصوص خود از پیامبران و امامان علیهم السلام اجازه می داد. در صورتی که خدای سبحان، تکبّر و خودپسندی را نسبت به آن ناپسند و تواضع و فروتنی را برای آنان پسندید که چهره بر زمین میگذارند و صورتها بر خاک میمالند و در برابر مومنان فروتنی میکنند و خود از قشر مستضعف جامعه می باشند که خدا آن ها را با گرسنگی آزموده و به سختی و بلا گرفتارشان کرد و با ترس و بیم امتحانشان فرمود و با مشکلات فراوان، خالصشان گردانید . پس مال و فرزند را دلیل خشنودی یا خشم خدا ندانید که نشانهی ناآگاهی به موارد آزمایش و امتحان در بینیازی و قدرت است، زیرا خداوند سبحان فرمود: آیا گمان میکنند مال و فرزندانی که به آنها عطا کردیم، به سرعت نیکیها را برای آنان فراهم میکنیم؟ نه آنان آگاهی ندارند.۲۰
علتوسبب آزمایشها
پس همانا خداوند سبحان، بندگان متکبّر را با دوستان خود که در چشم آنها ناتوانند میآزماید …. در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختیها میآزماید و با مشکلات زیاد به عبادت میخواند و به اقسام گرفتاریها مبتلا میسازد تا کبر و خودپسندی را از دلهایشان خارج کند و به جای آن فروتنی آورد و در های فضل و رحمتش را به روی آنها بگشاید و وسایل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد .
پرهیزازستمکاری
پس خدارا! خدارا! از تعجیل در عقوبت و کیفر سرکشی و ستم برحذر باشید و از آیندهی دردناک ظلم و سرانجام زشت تکبّر و خودپسندی که کمین گاه ابلیس و جایگاه حیله و نیرنگ اوست بترسید، حیله و نیرنگی که با دلهای انسانها چون زهر کشنده میآمیزد و هرگز بیاثر نخواهد بود و کسی از هلاکتش جانسالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش و نه فقیر به جهت لباس کهنه اش در امان میباشد.
علتودلیلعباداتاسلامی
خداوند بندگانش را با نماز و زکات و تلاش در روزه داری در روزهایی که واجب شده حفظ کرده، تا اعضا و جوارحشان آرام و دیدگانشان خاشع و جان روانشان فروتن و دلهایشان متواضع باشد. کبر و خودپسندی از آنان رخت بندد، چرا که در سجده بهترین جای صورت را به خاک مالیدن، فروتنی آورد و گذاردن اعضای پرارزش بدن بر زمین، اظهار کوچکی کردن است و روزه گرفتن و چسبیدن شکم به پشت، عامل فروتنی است، و پرداخت زکات برای مصرف شدن میوهجات زمین و غیر آن در جهت نیازمندیهای فقرا و مستمندان است. به آثار عبادت بنگرید که چگونه شاخه های درخت تکبّر را درهم میشکند و از روییدن کبر و خودپرستی جلوگیری میکند .
تعصب ورزیدنزشتوزیبا
پس تعصّب ورزید در حمایت کردن از پناهندگان و همسایگان، وفاداری به عهد و پیمان، اطاعت کردن از نیکیها، سرپیچی از تکبر وخودپسندیها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمکاری، بزرگ شمردن خون ریزی، انصاف داشتن با مردم، فرو خوردن خشم، پرهیز از فساد در زمین، تا رستگار شوید…
سوابقدرخشانشجاعتوفضایلامامعلیه السلام
من در خردسالی، بزرگان عرب را به خاک افکندم و شجاعانه دو قبیله معروف «رَبِیعَه» و «مُضَر» را در هم شکستم. شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خویشاوندی نزدیک و در مقام و منزلت ویژه می دانید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرا در اتاق خویش می نشاندند، در حالی که کودک بودم ، مرا در آغوش خود میگرفتند و در بستر مخصوص خودشان میخواباندند، بدنشان را به بدن من میچسباندند و بوی پاکیزه ایشان را استشمام میکردم و گاهی غذا را لقمه لقمه در دهانم می گذاردند، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در کردارم نیافتند. از همان لحظه ای که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشتهی خود (جبرئیل) را مأمور تربیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کرد تا شب و روز، او را به راه های بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودم، چونان فرزند که همواره با مادر است.۲۱
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هر روز نشانه تازهای از اخلاق نیکو برایم آشکار می فرمودند و به من فرمان میدادند که به ایشان اقتدا نمایم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چند ماه از سال را در غار حرا می گذراندند، تنها من ایشان را مشاهده میکردم و کسی جز من ایشان را نمیدید. در آن روزها در هیچ خانهای اسلام راه نیافت، جز خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که خدیجه علیهاالسلام هم در آن بود و من سومین آنها بودم. من نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم من هنگامی که وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرود میآمد، ناله ی شیطان راشنیدم، گفتم ای رسول خدا این ناله کیست؟ فرمودند: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمودند: « علی! تو آن چه را که من می شنوم، می شنوی و آن چه را که من میبینم، میبینی، جز این که تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر میروی..».
الگوهایکاملایمان
در قسمت پایانی این خطبه حضرت علی علیه السلام در وصف الگوهای کامل ایمان، این گونه بیان میفرمایند: و همانا من، از کسانی هستم که در راه خدا از هیچ سرزنشی نمیترسند، کسانی که سیمای آنها صدیقان و سخنانشان، سخنان نیکان است. شب زنده داران و روشنی بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده، سنّتهای خدا و رسولش را زنده میکنند نه تکبر وخودپسندی دارند و نه برکسی برتری می جویند. نه خیانت کارند و نه در زمین فساد می کنند قلبهایشان در بهشت و پیکرهایشان سرگرم اعمال پسندیده است.
پی نوشت
۱- خداوند متعال با او مخالفت کند .
۲- احمد سیّاح فرهنگ بزرگ جامع نوین،ترجمه المنجد، لویس معلوف، جلد ۲صفحه۱۳۰۴٫
۳- همان ، صفحه۱۶۸۵٫
۴- علامه مجلسی بحارالانوار جلد ۷۰، صفحه ۱۹۶٫
۵- شیخ کلینی ، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره ای، جلد ۳ کتاب ایمان و کفر، باب کبر،صفحات ۴۵۶تا۴۵۷ . شرح از علامه مجلسی، با اندکی تغییر و تلخیص.
۶- همان ، صفحه ۴۵۸، حدیث ۸٫
۷- همان ، صفحات ۴۵۸تا ۴۵۹، شرح از علامه مجلسی، ذیل حدیث ۸ ، با اندکی تغییر.
۸- راقم سطور، رزم نامه منتظران ، صفحات ۱۷تا ۱۸ با اندکی تغییر و تلخیص.
۹- شیخ کلینی ،اصول کافی، ترجمه محمد باقر کمره ای، جلد ۳ کتاب ایمان و کفر، باب کبر،صفحه ۴۵۸، حدیث ۵٫
۱۰- همان ، صفحه ۴۵۸، حدیث ۶٫
۱۱- همان، صفحه ۴۵۶، حدیث ۱٫
۱۲- شیخ کلینی ، اصول کافی، ترجمه محمد باقر کمره ای، جلد ۳ کتاب ایمان و کفر، باب کبر،صفحه ۴۵۹، حدیث ۱۰ .
۱۳- این خطبه را « قاصعه » یعنی تحقیرکننده نامیدند که در آن ارزشهای جاهلی، کوچک و خوار شمرده شده و از طولانی ترین خطبههای حضرت علی علیه السلام میباشد که در سال ۴۰ هجری قمری ، ایراد فرمودند. علاقمندان جهت مطالعهی متن کامل این خطبه ، به کتاب شریف نهج البلاغه ترجمه استاد دشتی ، خطبه۱۹۲، معروف به خطبهی «قاصعه»، صفحات ۲۷۰ تا ۲۸۷مراجعه نمایند.
۱۴- سوره آیات ۷۱تا ۷۴٫
۱۵- منظور از دمیدن روح خود، روحی است که خداوند متعال خلق کرده و برگزیده ی خداست که خداوند در آن دمیده است .
۱۶- در حدیثی از امام رضا علیه السلام نقل شده که نام ابلیس ، حارث بوده است . او ابلیس نامیده شد زیرا از رحمت خدا مأیوس و نا امید گشت. به نقل از مجموعه مقالات سایت راسخون و منقول از کتاب شیطان ظلمتی بر تارک آفرینش ، تالیف سیّد ابوالحسن علی حائری رضوی، صفحه ۶٫
۱۷- از مصادیق خبث طینت شیطان است که شیطان گمراهی خود را به خدا نسبت می دهد و از موارد جبر مطلق بوده و غلط می باشد.
۲۱- (شتر بچه همواره با شتر است ) وقتی میخواستند بگویند که آن دو نفر همیشه با هم هستند ، از این ضربالمثل استفاده میکردند .به نقل از نهج البلاغه ،ترجمه استاد دشتی صفحه۲۸۵٫