در احاديث متعدّد و گوناگونى كه در زمينۀ فلسفه و فايدۀ وجود امام عليه السلام در دوران غيبت به ما رسيده، تعبير بسيار پرمعنى و جالبى در يك عبارت كوتاه ديده مى شود كه مى تواند كليدى باشد براى گشودن اين رمز بزرگ و آن اين كه از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در پاسخ اين پرسش كه چه فايده اى وجود مهدى عليه السلام در عصر غيبتش دارد فرمود:
«اى و الّذى بعثنى بالنبوّة انّهم ينتفعون به، و يستضيئون بنور ولايته فى غيبته كانتفاع النّاس بالشّمس و ان جلّلها السّحاب ؛ (بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۳) آرى سوگند به خدايى كه مرا به نبوّت برگزيده، مردم از نور رهبرى او در دوران غيبتش بهره مى گيرند همانگونه كه از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها »
براى فهم اين كليد رمز، نخست بايد نقش خورشيد را بطور كلّى، و به هنگامى كه چهرۀ تابناكش پشت ابرها پنهان مى گردد؛ دريابيم:
خورشيد داراى دو نوع نور افشانى است:
نور افشانى آشكار و نور افشانى مخفى. يا به تعبير ديگر، نور افشانى «مستقيم» و نور افشانى غير «مستقيم»
در نور افشانى آشكار، اشعّۀ آفتاب به خوبى ديده مى شود، هر چند قشر ضخيم هوا كه اطراف كرۀ زمين را پوشانيده همانند يك شيشۀ ضخيم كار مى كند؛ شيشه اى كه هم از شدّت تابش آفتاب مى كاهد و آن را قابل تحمّل مى سازد؛ و هم نور آفتاب را تصفيه مى كند و شعاعهاى مرگبارش را خنثى و بى اثر مى سازد، ولى به هر حال مانع از تابش مستقيم آفتاب نيست.
ولى در تابش غير مستقيم، ابرها، همانند يك شيشۀ مات، نور مستقيم خورشيد را گرفته و پخش مى كنند.
نور آفتاب مهمترين نقش را در دنياى حيات و موجودات زنده دارد:
نور و حرارتى كه از خورشيد به هر سو پاشيده مى شود تنها انرژى خلاّق موتورهاى زندگى در گياهان و حيوانات و انسان است:
رشد و نمو موجودات زنده؛ تغذيه و توليد مثل آنها؛ حسّ و حركت و جنبش؛آبيارى زمينهاى مرده؛ غرّش امواج دريا؛ وزش حياتبخش بادها؛ ريزش دانه هاى زندگى آفرين باران و برف؛ صداى زمزمۀ آبشارها؛ نغمه هاى مرغان؛ زيبايى خيره كنندۀ گلها؛ گردش خون در عروق انسان و طپش قلبها؛ عبور برق آساى انديشه از لابه لاى پرده هاى مغز؛ و لبخند شيرينى كه بر لب گلبرگ مانند يك كودك شيرخوار نقش مى بندد و…
همه و همه بطور مستقيم يا غير مستقيم به نور آفتاب بستگى دارد و بدون آن همۀ اينها به خاموشى خواهد گرائيد، و اين موضوع را با كمى دقّت مى توان دريافت.
خوب، حالا اين سؤال پيش مى آيد كه آيا اين بركات و آثار زندگى بخش، مخصوص زمانى نيست كه نور به طور مستقيم مى تابد؟
پاسخ اين سؤال روشن است: نه؛ بسيارى از اين آثار در نورِ مات خورشيد از پشت ابرها نيز وجود دارد.
مثلاً در كشورها يا شهرهائى كه چندين ماه از سال ابرها سراسر آسمان را پوشانيده اند آفتاب ديده نمى شود، ولى گرما؛ نمو و رويش گياهان؛ توليد انرژى لازم براى موتور حيات؛ رسيدن غلّات و ميوه ها؛ خنديدن گلها و شكوفه ها وجود دارند.
بنابراين، تابش خورشيد از پشت پردۀ ابرها قسمت مهمّى از بركات خود را در بردارد؛ و تنها قسمتى از آثار آن كه نياز به تابش مستقيم دارد موجود نيست؛ مثلاً مى دانيم تابش آفتاب اثر حياتى خاصّى روى پوست و ساير جهاز بدن انسان و موجودات زنده دارد و به همين دليل در كشورهايى كه از اين نظر در محروميّت به سر مى برند در روزهاى آفتابى بسيارى از مردم حمّام آفتاب مى گيرند؛ و در برابر اين نور حياتبخش برهنه مى گردند و با تمام ذرّات وجود خود كه تشنۀ اين هديۀ آسمانى است ذرّات اين نور را دریافت می کنند.
و نيز تابش مستقيم آفتاب، علاوه بر اين كه روشنايى و گرماى بيشترى مى آفريند، اثر خاصّى – به خاطر همان اشعّۀ ماوراى بنفش – در كشتن انواع ميكروبها و سالم سازى محيط دارد كه در نور غير مستقيم ديده نمى شود.
از مجموع بحث بالا نتيجه مى گيريم كه هر چند پرده هاى ابر، بعضى از آثار آفتاب را مى گيرد ولى قسمت مهمّى از آن همچنان باقى مى ماند.
اين بود حال «مشبّه به» يعنى آفتاب، اكنون بازگرديم به وضع «مشبّه» يعنى وجود رهبران الهى در حال غيبت.
اشعّۀ معنوى نامرئى وجود امام عليه السلام به هنگامى كه در پشت ابرهاى غيبت نهان است داراى آثار گوناگون قابل ملاحظه اى است كه على رغم تعطيلی مسألۀ تعليم و تربيت و رهبرى مستقيم، فلسفۀ وجودى او را آشكار مى سازد.
منبع: حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف/ ناصر مکارم شیرازی
کلمات کلیدی: فایده امام، خورشید پشت ابر، ابرهای غیبت، آثار آفتاب، فلسفه وجود امام