أبو برزة الأسلمی
أبو برزة کنیه یکی از صحابی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می باشد که بر سر نامش اختلاف است. نضلة بن عبید، نضلة بن عبدالله، عبدالله بن نضلة از جمله نامهایی است که برای او گفته اند.(۱) پیش از اسلام نام او نضلة بن نیار بوده و از آن جهت که نیار یعنی شیطان، نبی مکرم اسلام نام او را نضلة بن عبدالله گذاشتند.(۲) از زمان اسلام آوردن او اطلاعات مشخصی در دست نیست؛ اما وی از انصار بوده که در جنگ های خیبر، فتح مکه و حنین در رکاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضور داشته است. (۳)
در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام هم از اصحاب آن حضرت بوده و در جنگ نهروان و به نقلی در جنگ صفین هم حاضر بوده است.(۴)
از زندگی أبوبرزة در عصر امامت امام حسن مجتبی علیه السلام خبری یافت نشد. اما او در زمان امام حسین علیه السلام از افرادی است که در شام به هتک حرمت یزید نسبت به سر بریده امام حسین علیه السلام اعتراض می کند. در منابع تاریخی و روایی آمده است:
يزيد تازيانه خيزران را بخواست، و با آن به دندانهاى پيشين حسين عليه السّلام مى زد. ابو برزة الأسلمى رو به يزيد كرد و گفت: «واى بر تو اى يزيد، آيا بر لب و دندان حسين بن فاطمه عليه السلام تازيانه مى زنى؟! گواهى مى دهم كه ديدم پيامبر صلى الله عليه و آله لب و دندان حسين عليه السلام و برادرش حسن عليه السلام را مى بوسيد در حالى كه مى فرمود: شما دو سيّد جوانان اهل بهشت هستید، خدا قاتل شما را بكشد و لعنت فرمايد، و جهنم را برايشان مهيا كند و چه بد فرجامى است!»
راوى گويد: يزيد پليد به خشم آمد و امر كرد او را كشان كشان بيرون برند.(۵)
ابوبرزة از آن مجلس جان سالم به در برد و بعدها در سال ۶۴ ه.ق در خراسان درگذشت(۶)
پی نوشت
پ۱- أسدالغابة،ج۵،ص:۳۱
پ۲- « كان اسم أبي برزة الأسلمي نضلة بن نيار، فسمّاه النبيّ صلى الله عليه و آله و سلم عبد الله، و قال: نيار شيطان» (الإصابة،ج۶،ص:۳۴۱)
پ۳- « و كان إسلامه قديما، و شهد فتح خيبر، و فتح مكّة و حنينا» (الإصابة،ج۶،ص:۳۴۱)
پ۴- «شهد مع علي قتال الخوارج بالنهروان، و يقال إنه شهد صفّين و النّهروان مع علي.» (الإصابة،ج۶،ص:۳۴۲)
پ۵- «قَالَ الرَّاوِي: ثُمَّ دَعَا يَزِيدُ عَلَيْهِ اللَّعْنَةُ بِقَضِيبِ خَيْزُرَانٍ فَجَعَلَ يَنْكُتُ بِهِ ثَنَايَا الْحُسَيْنِ علیه السلام فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ أَبُو بَرْزَةَ الْأَسْلَمِيُّ وَ قَالَ وَيْحَكَ يَا يَزِيدُ أَ تَنْكُتُ بِقَضِيبِكَ ثَغْرَ الْحُسَيْنِ علیه السلام ابْنِ فَاطِمَةَ علیها السلام أَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله يَرْشُفُ ثَنَايَاهُ وَ ثَنَايَا أَخِيهِ الْحَسَنِ علیه السلام وَ يَقُولُ أَنْتُمَا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَتَلَ اللَّهُ قَاتِلَكُمَا وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً قَالَ الرَّاوِي: فَغَضِبَ يَزِيدُ وَ أَمَرَ بِإِخْرَاجِهِ فَأُخْرِجَ سَحْباً.» (اللهوف على قتلى الطفوف؛ ص۱۷۹) – «إنكاره على يزيد ما فعل بثغر مولانا الحسين صلوات اللّه عليه و قوله له: ويحك يا يزيد اتنكت بقضيبك ثغر الحسين بن فاطمة؟! أشهد لقد رأيت النبي يرشف ثناياه و ثنايا أخيه الحسن و يقول: أنتما سيّدا شباب أهل الجنّة، فقتل اللّه قاتلكما و لعنه و أعدّ له جهنّم و ساءت مصيرا. قال: فغضب يزيد و أمر بإخراجه فأخرج سحبا.» (مستدركات علم رجال الحديث، ج۸، ص: ۳۳۹)
پ۶- الطبقاتالكبرى،ج۷،ص:۲۵۹ – المنتظم،ج۵،ص:۳۲ – الاستيعاب،ج۴،ص:۱۶۱۰ – أسدالغابة،ج۵،ص:۳۲