وظایف شیعیان ۳۷

قبل از عالم دنیا

نیز حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: به راستی اگر خداوند بنده را در اصل -آفرینش اولیه- مومن آفریده باشد، نمی‌میرد تا خداوند شر و بدی را ناپسند او کند و از آن دورش سازد و هر که را خداوند از شرّ و بدی دور ساخت و آن را ناپسند خاطرش کرد، از تکبر و سرکشی در امانش بدارد و در نتیجه نرم‏خو و خوش‏ خلق و گشاده ‏رو گردد و وقار و آرامش و فروتنی اسلام در او پدید آید و از محرمات خدا پارسایی کند و از آن چه خشم اوست دوری گزیند و خداوند دوستی با مردم و مدارا کردن با آن‏ها و ترک نزاع و خصومت ایشان را روزی او کند و هیچ‏گاه پیرامون آن نگردد و به راستی هرگاه خداوند بنده ‏ای را در اصل- آفرینش اولیه- کافر آفرید، نمی‌میرد تا وقتی که شرّ و بدی را محبوب او سازد و او را به شرّ نزدیک گرداند. پس هرگاه خداوند شرّ را محبوب او ساخت و او را به شرّ نزدیک گردانید، به تکبر (کفر) و سرکشی مبتلا شود، پس قلبش دچار قساوت و سختی شود و بدخو و سخت‏ رو شده و هرزگی او آشکار گردد، و شرم و حیا در او  اندک شود و خداوند پرده او را می‌درد و مرتکب محرمات گردد و از آن‏ها دست نکشد و مرتکب نافرمانی‏ های خدا شده و اطاعت او و همچنین اطاعت کنندگان خدا را دوست ندارد و چه دور است ما بین حال مومن و حال کافر. از خداوند عافیت بخواهید و آن را از درگاه او بجویید و جنبش و نیرویی نیست مگر به وسیله خدا.

عالم ذر

آیات و روایات زیادی به خلقت انسان و ارواح در عالم ذر تصریح دارند.۱ در روایات آمده است، خداوند معرفت شهودی خود را در آن عوالم به همه انسان‏ها عطا نمود، معرفتی که از آن به فطرت یاد شده ‏است. فطرتی که خداوند متعال در عالم ذر مردم را بر آن مفطور کرده، معرفت حقّ متعال و توحید اوست که این معرفت بسیط است، یعنی انسان به معرفت خود شناخت ندارد و به تذکر دهنده نیاز دارد. این معرفت صنع خداست و با معرفت‏ های تصوری و تصدیقی که از راه برهان و قیاس حاصل می‏ شود، تفاوت ماهوی دارد و در عوالم قبل برای انسان‌ها حاصل شده است زمانی که خدای تعالی همه را مورد خطاب قرار داد و فرمود أَلَستُ بِرَبِکُم که همه جواب دادند: قالوا بلی…۲

پس مقصود از فطرت بر اساس روایات، معرفت انسان به خدا و توحید اوست که خدای متعال با معرفی خودش به آنها در عوالم پیشین حاصل شده است نه اینکه استعدادی باشد که خداوند متعال در نطفه انسان، برای اکتساب معرفت و شناخت خداوند متعال قرار داده است…

 بنابراین، آیات و روایات تصریح دارند که انسان پیش از این دنیا وجود داشته است که در این موضوع جای هیچ شک و شبهه ای نیست. خداوند متعال تمامی انسان ها، اعم از انبیا و اولیا و مومنان و کفار را در عوالم قبل گرد آورده و خود و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه هدی علیهم السلام را بر آنان معرفی کرده ‏است. در آنجا برخی از مردم گفت کفر ورزیدند و برخی ایمان آوردند…

این معارفه در مواقف مختلف و با درجات گوناگون انجام شده است. از این مواقف در روایات به عالم اشباح و اظلّه، عالم ارواح ، عالم میثاق و عالم ذر تعبیر شده است. خداوند متعال در این مواقف از انسان‏ها بر آنچه به آن ایمان آورده ‏اند، عهد و پیمان گرفته است و از آنان خواسته تا به عهد و پیمان‏شان وفا کنند و آن‏ را نشکنند و از آن برنگردند. روایات عوالم پیشین از حد تواتر گذشته است، به گونه‌ای که می‌توان گفت این موضوع از نظر قرآن و احادیث از امور واضح و روشن است. روایات در این باره بسیار است که بعد از حذف روایات مشترک، تعداد آن‏ها به حدود ۳۰۰ روایت می رسد.۳

انتخاب اختیاری ایمان یا کفر

 در این قسمت از نامه، حضرت امام صادق علیه السلام چنین می فرمایند: “به راستی اگر بنده را خداوند در اصل -آفرینش اولیه- مومن آفریده باشد” و در بخش دیگر می فرمایند: “به درستی اگر خداوند بنده ای را در اصل -آفرینش اولیه- کافر آفرید”. در اینجا، جهت شرح اختیاری بودن انتخاب ایمان یا کفر در عوالم قبل مطالب زیر را متذکر می شویم:

خداوند در عوالم قبل به همه انسان ها، معرفت خود را عطا نمود و آن‏ها را بر این معرفت آزمود، در نتیجه انسان ها، قبل از تولد و به اختیار خودشان، ایمان یا کفر را انتخاب نمودند و به دو گروه مومن و کافر تقسیم شدند و خداوند متعال، وقتی انسان را به دنیا می‌آورد بنا به سوابقی که انتخاب کرده، مومن یا کافر می باشد، البته ایمان و کفر آن عالم، دلیلی برای مجبور بودن در باقی ماندن بر ایمان یا کفر در این دنیا نمی ‏باشد و عقل، فطرت، اراده، اختیار، دین و پیامبران -که همه این‏ها را خداوند برای انسان‏ها در این دنیا قرار داده- راه را برای هدایت همه افراد، حتی کفار عالم قبل نیز، در این عالم باز می‌گذارد و از متن روایات نیز معلوم می‏ شود کسی که کافر به دنیا بیاید خداوند متعال توان مومن شدن هم به او کرامت می فرماید و زندگی دنیوی او بر مبنای قدرت و اختیاری است که خداوند متعال به او تفضل می فرماید ۴ و در حالت وجدانی نیز می یابیم که در همه حالات، در اعمال و افعال خود مجبور به انجام یا ترک کاری نیستیم.

در ادامه ‏ی این قسمت از نامه، حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: شخص کافر نمی میرد تا وقتی که خدا شرّ و بدی را محبوب او سازد و او را به شرّ نزدیک گرداند، پس هرگاه خداوند شرّ را محبوب او ساخت و او را به شرّ نزدیک گردانید، به تکبر و سرکشی مبتلا شود، پس قلبش دچار قساوت و سختی شود.

در شرح این قسمت از فرمایشات حضرت امام صادق علیه السلام اشاره به این نکته حائز اهمیت است، همان‏طور که بیان شد آفرینش کفر، در ابتدای خلقت به دلیل انکار ارادی فرد در عوالم قبل می باشد، اگر چنین کسی در این عالم نیز راه کفر و انحراف را پیشه خود سازد، شیطان بر او مسلط شده و هوای نفس، او را در بر می‌گیرد و در نتیجه خداوند شرّ و بدی را محبوب او می سازد و او را به شرّ نزدیک می‏گرداند. حال از آن جهت که هیچ کاری در عالم آفرینش بدون اذن و اراده خداوند متعال انجام نمی‏ پذیرد، لذا خداوند عزوجل، شیطان را از چنین کسی باز نداشته و توفیق ترک هوی‏ ها را به او نمی‌دهد، لذا دچار سرکشی و قساوت قلب می شود.

پی نوشت:

۱ – اعراف/ ۱۰۱ و ۱۷۲ تا ۱۷۳،  انسان/ ۱ تا ۳، یونس/ ۷۴، نجم/۵۶ ، مریم/ ۶۶ تا ۶۷، یاسین/۶۰ تا ۶۱ و روایات کتاب جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، تالیف محمد بیابانی اسکویی و روایات کتاب معرفت فطری خدا، تالیف رضا برنجکار. لازم به ذکر است به دلیل مفصل بودن بحث عالم ذر، مجال پرداختن بیشتر به این موضوع در کتاب حاضر، میسر نمی‌باشد. لذا علاقمندان جهت مطالعه بیشتر به دو کتاب اشاره شده فوق مراجعه نمایند.

۲ – اعراف/ ۱۷۲ ، ترجمه: آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بله .

۳- به نقل از سایت رضوان، مقاله امیرحسین مافی فروتن، با عنوان عالم ذر در قرآن، با اندکی تغییر.

۴- در اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان اینگونه از خداوند متعال درخواست می‌نماییم ” … و اگر از اشقیا هستم، نامم را از اشقیا محو کن و مرا از سعادتمندان بنویس…” مفاتیح الجنان، صفحه ۳۸۷.